…یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً «۹۴/نساء»
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هرگاه در راه خدا (براى جهاد) گام برداشتید پس (در کار دشمن) تحقیق کنید و به کسى که نزد شما (با کلامى یا عملى یا سلامى یا پیشنهادى) اظهار اسلام و صلح مىکند، نگویید: تو مؤمن نیستى، تا بدین بهانه کالاى زندگى دنیا و غنائم بدست آورید. زیرا که غنائم بسیار، نزد خداوند است.
شما نیز خودتان قبلًا این گونه بودید، پس خداوند بر شما منّت نهاد (تا ایمان در جانتان نفوذ کرد) پس تحقیق کنید (و زود دست به اسلحه نبرید) که خداوند همواره به آنچه انجام مىدهید، به خوبى آگاه است.
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام(ص) نازل گردیده است.
شأن نزول:
شیخ طوسی در شأن نزول فرموده که اختلاف هست و ۴ روایت را نقل کرده است که نزدیکترین آن از ابن عباس است که میگوید:
مردى در میان قومى مسلمان شده بود وقتى که اصحاب رسول خدا(ص) با آن قوم به جنگ پرداختند، آنها فرار کردند و این مرد که مسلمان بود، توقف کرد و فرار ننمود و به آنان به رسم مسلمانان تحیت و درود فرستاد که از وى صرف نظر کنند ولى بعضى از آنها بر او شوریدند.
چنان که سدى نیز گفته است و نیز گوید: که آن مرد بعد از سلام کردن «اشهد ان لا اله الّا اللّه و انّ محمّدا رسول اللّه» گفته بود ولى اسامهبنزید که امیر قوم بود بر او خشم گرفت و او را کشت و این آیه نازل شد.
نکته ها
پس از نبرد خیبر، رسول خدا(ص) «اسامه بن زید» را همراه گروهى از مسلمانان به سوى یهودیان در یکى از روستاهاى فدک اعزام کرد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذمّه دعوت کنند. یکى از یهودیان به نام «مرداس» با آگاه شدن از آمدن سپاه اسلام، اموال و خانوادۀ خود را در پناه کوهى قرار داد و در حالى که به توحید و نبوّت پیامبر گواهى مىداد، به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به خیال آنکه او از روى ترس اظهار اسلام مىکند، او را کشت و اموالش را به غنیمت گرفت. پیامبر خدا(ص) از این رفتار که به کشتن یک مسلمان انجامید، ناراحت شد.
انگیزۀ مادّى و کسب غنائم در جهاد، چیزى است که اسلام آن را نکوهش کرده و از اقدام شتابزده و کشتن بى تحقیق، زیر عنوان حرکت انقلابى و قاطعیّت، انتقاد نموده است.
محور سخن در این آیه گروهی است که به فرمودۀ معصوم(ع) برای جهاد فی سبیل الله حرکت کرده اند تا کارفران را به اسلام فرا بخوانند و همه موانع را از سر راه اسلام و مسلمانان بردارند، از این رو به مجاهدان فرمان می دهد که اگر کسی به شما سلام کرد(اظهار اسلام نمود و یا در پرتو اسلام در پی امنیت بود)، او را دروغگو نخوانید، چون مأمورید به ظاهر بنگرید و هنگامی که شهادتین را از زبان کسی شنیدید، باید او را مسلمان بشمرید.(تفسیر تسنیم، جلد ۲۰، ص۱۷۵)
جملۀ «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» هم مىتواند اشاره به این باشد که شما خودتان هم در آغاز، به ظاهر ادّعاى اسلام مىکردید و هم مىتواند (آن گونه که در المیزان آمده است) اشاره به این باشد که خود شما نیز در جاهلیّت با انگیزههاى مادّى و براى رسیدن به غنائم مىجنگیدید و اسلام آن انگیزهها را از میان برد.
ممکن است مراد از «أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ» اظهار اسلام وگفتن شهادتین باشد که با شأن نزول موافق است ویا مراد از القاى سلام، پیشنهاد آتشبس و ترک جنگ و تسلیم باشد نه اسلام آوردن، که معناى آیه این مىشود: به کسى که پیشنهاد عدم تعرّض مىکند و اظهار تسلیم و ترک جنگ دارد، نگویید: تو به حرفت ایمان ندارى ودروغ مىگویى تا بتوانید او را بکشید و غنائمى به دست آورید.
گفتنی است که به جهت اهمیت تحقیق، بحث های محوری آیه، میان دو بار فرمان به تبیّن آمده است و «فَتَبَیَّنُوا» تکرار شده است تا مسلمانان پیش از انجام دادن هر کاری، به ویژه جهاد در راه خدا، حتماً به تحقیق بپردازند و کافر و مسلمان را بازشناسند؛ سپس اقدام کنند.
منشأ این گونه از رهنمودهای سودمند قرآنی همانا عقل مداری اسلام و نشر عقلانیت در زندگی است. از اینجا معلوم می شود تکفیر پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به صرف تهمت های ناروا برخلاف دستور صریح قرآن است که تبیّن و تثبّت و پژوهش و روشن شدن را قبل از اقدام به عمل مهم لازم کرده است.(تفسیر تسنیم، جلد ۲۰، ص۱۷۵-۱۷۴)
هشداری به مجاهدان
قرآن کریم به مجاهدان یادآور می شود که شما نیز مانند دیگران در دوران جاهلیت می زیستید و خداوند با بعثت رسول اکرم(ص) بر امت اسلامی منّت نهاد و شما را هدایت کرد: «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ»؛ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(آل عمران/۱۶۴). خون و مال شما نیز با گفتن شهادتین حفظ شد؛ مگر کسی از درون شما باخبر بود؟ آیا هنگامی که شما مسلمان شدید، کسی از درون دلتان جست و جو کرد تا دریابد ایمان شما خالص است یا برای حفظ خون، مؤمن شدید؟ درون را فقط خدا می داند. از سوی دیگر، دنیاطلبی و غارتگری و خونریزی، خوی جاهلی شما نیز بود و اسلام از این خصلت های زشت آزادتان کرد، پس اگر کسی نزد شما خود را مسلمان خواند، او را متهم نکنید که بر اثر ترس ایمان آورد یا آن را اظهار کرد؛ حتماً تحقیق کنید و چنانچه او را در این اظهار، منافق یافتید که قصد نوطئه دارد، حکمش با رسول خداست. .(تفسیر تسنیم، جلد ۲۰، ۱۷۹-۱۷۸)
پیام ها
- جهاد باید بر اساس اطلاعات وآگاهى از وضعیّت واهداف دشمن باشد. «فَتَبَیَّنُوا»
- کسانی را که اظهار اسلام مىکنند، با آغوش باز بپذیرید. لا تَقُولُوا … لَسْتَ مُؤْمِناً
- در جبههى جهاد، از قدرت خود سوء استفاده نکنید. لا تَقُولُوا … لَسْتَ مُؤْمِناً
- بر چسبِ بىدینى به دیگران زدن و عجله در نسبت دادن کفر به افراد مشکوک ممنوع. لا تَقُولُوا … لَسْتَ مُؤْمِناً
- ما مأمور به ظاهریم، نه درون افراد، اگر گفتارشان را نمىپذیریم، فورى هم ردّ نکنیم. لا تَقُولُوا … لَسْتَ مُؤْمِناً
- نه تنها ادّعا دلیل مىخواهد، بلکه ردّ مطلب نیز دلیل مىخواهد. لا تَقُولُوا … لَسْتَ مُؤْمِناً
- با انگیزههاى مادّى دیگران را تکفیر نکنید. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا»
- در جنگها، اهداف مادّى را کنار بگذارید و قداست جهاد را با غنیمت طلبى نشکنید. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا»
- جاذبهى دنیا، رزمندگان جان بر کف را هم رها نمىکند. إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ … تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا
- هدف از جهاد، پیوستن دیگران به اسلام است، نه کسب غنائم. پس به خاطر غنائم، دیگران را متّهم به بىدینى نکنیم. لا تَقُولُوا … لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا
- خطر عوض شدن انگیزهها در جهاد، بسیار مهم است. «تَبْتَغُونَ»
- دنیا، عارضى، ناپایدار و زودگذر است. «عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا»
- زهد و بىاعتنایى به دنیا، باید اخلاق رزمندهى مؤمن باشد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا» ۱۴- شما بىتحقیق و بىپروا گام برندارید، خداوند مسائل مادّى را حل مىکند. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ»
- یاد پاداشهاى الهى، دنیا را در نظر انسان کوچک مىکند. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ»
- نعمتهاى مادّى را هم از خدا بخواهیم. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ»
- انسان فطرتاً دنبال منافع مادّى است و باید به نحوى تأمین شود، چه بهتر که با شناساندن ارزشهاى بهتر و جهت دادن به این خواسته فطرى او را از سقوط در ورطه سودهاى کم و ناروا باز داریم. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ»
- دنیاگرایى، خصلتى جاهلى است. «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ»
- خود را به جاى دیگران بگذارید، بعد قضاوت کنید. شما هم روزى چنین بودید. «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ»
- مغرور نشوید، که ایمانتان از خداست. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ»
- هدایتهاى الهى، منّت خداوند بر ماست. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ»
- نعمتها مسئولیّت آورند. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا»
- خطر و ضرر قتل نابجا، بیش از احتمال نفاق از سوى دشمنان و از دست دادن غنائم است. عهدهداران مال و جان و آبروى مردم، باید اصل احتیاط و تحقیق را فراموش نکنند. فَتَبَیَّنُوا … فَتَبَیَّنُوا
- نه سادهاندیش باشید، نه زود باور. نه بد اندیش و نه کینهتوز. «فَتَبَیَّنُوا»
- در حوادث جنگ که زمینه و بهانه براى قتل بى گناهان است، با عقل و حوصله برخورد کنید، نه با احساسات، که خداوند، آگاه و بیناست. «إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً»
دیدگاه ها (0)