جایگاه مسجد در معماری شهری
شمسی رنجبر | حکومتهای مذهبی تأثیر فراوانی در شکلگیری معماری شهری داشتهاند. حکومت در روزگار قدیم و امروزه بر اساس سه مبنای اقتصاد، سیاست و مذهب شکل گرفته که مساجد مأوای اساسی مذهب در نظام اجتماعی به شمار میروند. با این توضیح نقش مساجد در پیدایش و جریان توسعه شهری قابل توجه بوده که با مطالعه آن میتوان اثربخشی و موقعیت فرهنگی آن را در توسعه اجتماعی سنجید. شکلگیری و پیدایش شهرهای کهن بر اساس الگوی مسجد و اثر کالبدی آن در گستره شهری بوده است. اما امروزه این عنصر نه تنها در معماری مغایرتهای شایان توجهی با دوران کهن داشته بلکه در نمای شهری نیز مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
توسعه حوزه معماری و گسترش شهرنشینی، زمینه تغییرات اساسی را در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی فراهم کرده که با گسترش تکرویهای فردی و ماتریالیست، مشکلات اجتماعی زیادی را نیز بر نظام اجتماعی تحمیل نموده است. به دلیل ایجاد دگرگونیهای دنیای معاصر در سبک زندگی مردم، باور آنها دچار تحولات بنیادی شده و روز به روز مسائل و مشکلات جدیدی برای فرد و جامعه بوجود آمده و به کاهش مشارکت اجتماعی افراد جامعه افزوده است.
مشارکت اجتماعی از مفاهیم مهم دنیای معاصر در حوزه معماری و شهرسازی میباشد. با توجه به مشارکت اجتماعی در تعالی امور نظام اجتماعی در دوران معاصر و حل مسائل اجتماعی، بحث در مورد مشارکت در صیانت از مساجد امری ضروری است. مسجد جامع کرمانشاه را میتوان نمونهای دانست که در طول تاریخ با مشارکت اقشار جامعه، صیانت شده است. با این توضیح شناخت عوامل فرهنگی و اجتماعی اثربخش در مشارکت تاریخی مردم کرمانشاه در صیانت از این مسجد حائز اهمیت است. مشارکت مردم در این عملکرد بهخوبی در کالبد این مسجد قابل شناسایی است و عوامل فرهنگی و اجتماعی اثربخش در آن شامل فاکتورهایی میباشد که به عنوان اولین مورد میتوان اعتقادات دینی افراد را در نظر گرفت که از طریق ایجاد نگاه اجتماعی نسبت به محیط فرهنگی- اجتماعی افراد و لزوم صیانت از این محیط بهعنوان ودیعه الهی، از طریق سازوکارهای سنت بخشش و بنیانگذاری خیر، منتج به تداوم مشارکت در نگهداری از این بنا شده است. در کنار این فاکتور، باورهای مذهبی و حس تعلقخاطر و تمایل به پایداری در افکار نظام اجتماعی از عوامل دیگر مشارکت در نگهداری از این مسجد بوده است. به همین علت در پندار اسلامی، مسجد به عنوان یکی از مهمترین محل تجمع در شهر، صرفاً به عنوان مکانی برای برگزاری مراسمات، نماز و فعالیتهای مذهبی نبوده؛ بلکه در بر همکنش و پیوستگی با فضاهای دیگر شهری، به عنوان یک مکان برای آموزش، دایر کردن جشنها و یک کانون اقتصادی در نظر گرفته میشده است. مسجد جامع کرمانشاه نیز به دلیل نقش عملکردی و پیوستگی آن با بازار سنتی و همچنین زندگی یومیه مردم در گذشته، نقشی فراتر از تک بنا را عهدهدار بوده و حتی میتوان آن را مانند یک عرصه محلی و مفصل شهری در نظر گرفت. از این رو به عنوان جزئی باارزش و مهم از ساحت شهری محسوب میشود.
در ادامه مفهوم تقدس همواره یکی از رایجترین معناهای کاربردی در زندگی انسان بوده است. با سپری شدن زمان و اضافه شدن مفهوم تقدس به مساجد، بنیان مشارکت اجتماعی و کارکرد این عرصه محلی و مفصل شهری از هم جدا نشده بلکه با دوران معاصر همآهنگ شده است. به همین دلیل مردمواری مساجد را میتوان از مهمترین ویژگیهای این اماکن مقدس برشمرد. مردمواری در حوزه معماری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساخت و ساز است و در مسجد جامع کرمانشاه این اساس مورد توجه بوده است. عوامل بسیاری چون پیمون و تناسبات، درونگرایی، تزئینات و الگوگیری از طبیعت در مردموار نمودن بنا متجلی هستند. بدین منظور با شناخت عوامل مردمواری در گذشته و مقایسه آنها با موقعیت و فنآوری امروزی میتوان تبارمندی ایرانی را احیا کرد. راهکارهایی چون استفاده از تناسبات انسانی، توجه به عوامل فرهنگ بومی و استفاده از طبیعت منطقه میتواند در حل مخاطره معماریهای نامتجانس بافتهای قدیمی کمک نماید. مسجد جامع کرمانشاه، به عنوان یکی از برجستهترین و قدیمیترین مساجد در ساختار شهری شناخته میشود. نظم و ترتیب فضایی شهر با توجه به مرکزیت مسجد گسترش یافته و بازار سنتی، پیرامون آن قرار دارد. قرارگیری مسجد در بافت بازار و پیوستگی با میدان مرکزی شهر، امکان پیوند با خیابانهای اصلی را از چند جهت فراهم ساخته که علاوه بر ویژگیهای مهم معماری در مسجد، میتوان کنشپذیری که از اصول اجتماعی بومی منطقه است را نیز نظاره کرد. همچنین حس تعلق یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای عناصر شهری در کرمانشاه است که به سبب نقش و عملکرد خود سبب ساختاریافتگی و یکپارچگی در ساختار کالبدی- فضایی شهر میشود. اما امروزه به میزان زیادی از تعاملات اجتماعی در مسجد جامع کرمانشاه کاسته شده که این به دلیل غیرشفاف شدن پیوستگی مسجد با بافت شهری اتفاق افتاده است. از قلم انداختن پیوستگی میان مسجد جامع و سراهای مجاور و بافت فرسوده مسکونی اطراف یکی از مهمترین این دگرگونیها است که در روزگار معاصر موجب دگرگونی موقعیت مسجد جامع از یک فضای شهری در ساختار فضایی شهر، به یک زمینه کالبدی و معماری محض در زمان حال شده است. بنابراین، باید ارزیابی، شناسایی و رتبهبندی معیارهای مکانیابی و قرارگیری مسجد در بستر هر شهر متناسب با بنیاد فضایی آن شهر بوده که علاوه بر یک صحن مرکزی در تلفیق با فضای شهری باشد.
همچنین باورهای مذهبی- اجتماعی، تمام جهتهای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و امید به زندگی نیز از این بنیان جدا شده نیست. آگاهی و بینش در مورد خداوند که به عنوان آغاز شکلگیری رویکرد مذهبی افراد مطرح میباشد، در واقع پیشگفتار ولادت عرفانی فرد قلمداد میگردد؛ که در مراحل ابتدایی استنباط معنی فرد از خداوند جلوه مییابد. نوع مفهوم خداوند از نظر افرد و باورهای مذهبی او میتوانند به عنوان پیشبینیکنندههای بامعنی همخوانی اجتماعی درنظر گرفته شوند که این موضوع به نوبه خود بر سنجش فرد از زندگی، سبک و شکل زندگی، چگونگی تلاقی با مشکلات زندگی و نوع استراتژیهای مقابله با مشکلات روزمره و مشارکت اجتماعی تأثیر خواهد گذاشت.
همچنین باید عنوان کرد «مسجد جامع کرمانشاه که گاه به اشتباه مسجد چهلستون نیز نامیده میشود، در بافت قدیم شهر کرمانشاه، در خیابان مدرس (سپه سابق) نبش جلوخان و نرسیده به خیابان رشید یاسمی (نواب صفوی) واقع شده و از آثار قابل توجه اواخر دوره زندیه است. این مسجد در سال ۱۱۹۶ هجری قمری (۱۷۸۱ میلادی) در زمان پادشاهی «علی مرادخان زند» توسط علی خان زنگنه حاکم کرمانشاه ساخته شد و مسجد جامع در حال حاضر مکان برگزاری نماز جمعه اهل تشیع در شهر کرمانشاه است. این مسجد ظاهراً به جای مسجد قدیمیتری بنا شده است که تنها بخشی از شبستان آن باقی مانده است. مسجد قدیمی ۴۵ طاق چشمه داشته که امروز تنها ۲۵ طاق آن باقی مانده است. به همین دلیل گاه به اشتباه این مسجد را چهلستون نیز مینامند. آنچه از بنای قدیمی مسجد باقی مانده، بخشی از شبستان ستوندار و هشتی ورودی است. در مرمتهای پس از جنگ ایران و عراق در دهه ۱۳۷۰، شبستان جدید مسجد جامع کرمانشاه در ضلع جنوبی مسجد بازسازی شد، سکوی عریض آن واقع در ضلع شرقی در نتیجه عقبنشینی مسجد به منظور تعریض خیابان مدرس تخریب و سکوی جدیدی برای مسجد ساخته شد. همچنین دو مناره به ساختمان مسجد افزوده شد و نمای خارجی با کاشیکاریها و آجرکاریهایی پوشیده شد. دور جدید مرمت مسجد جامع کرمانشاه از سال ۱۳۹۰ آغاز شد و تغییراتی در ساختمان این مسجد به وجود آمد. در این مرمتها، در بخش خارجی شبستان خارجی نماسازیهای جدیدی افزوده شد. همچنین حیاط مسجد که شبستان قدیمی را به شبستان جدید پیوند میدهد سنگفرش و نیز با یک سازه فلزی مسقف شد. مسجد جامع کرمانشاه از نظر ساخت شبیه مساجد دوره زندیه است.»۱
این نتایج را میتوان چنین بیان کرد که بررسی مسجد یک لزوم در عصر معاصر است؛ زیرا عملکرد و کارکرد مسجد امروز دچار دگرگونیهایی شده است و این دگرگونیها مبین نوعی گسستگی در ارتباط سنتی پذیرفتهشده افراد با فضای نیایش آنهاست. این روند دگرگونی، مسئلهای قابل بررسی است. این دگرگونیها، تحت تأثیر و منتج از دگرگونیهای مدرنیته و دگرگونیهای تاریخی مانند سلطهجویی و خلاصی از آن و نیل به آزادی میباشد. فهم و ادراک مسجد مستلزم نگاهی به سطوح تاریخی، تنوعات فرهنگی- اجتماعی انسان و فرایند شکلگیری نشانهها و فهم ارتباطات معنادار است. اکثر بررسیها درباره مسجد، به سطوح تاریخی و فرایند شکلگیری نشانهها و فهم ارتباطات معنادار توجه داشته و به جنبههای معماری با صور مذهبی، محدود بوده و ابعاد و تنوعات فرهنگی و اجتماعی بومی منطقه کمتر مطالعه شده است. تعمق تنوعات فرهنگی و اجتماعی انسان لازمه توجهی است که مسجد را در مهد جامعه امروزی قرار دهد. اما هنوز مطالعه و بررسی جامع و کاملی درباره کاستیهای گسترش فرهنگ مذهبی در نظام اجتماعی انجام نشده است و کمبود پژوهشی نظاممند و بنیادین در این زمینه نیاز است.
۱. ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
دیدگاه ها (0)