دکتر «علیرضا عبدالمحمدی» از فعالیتهای فوقبرنامه خود میگوید
سحر رنجبر | دکتر «علیرضا عبدالمحمدی» از ۱۳ سال پیش تاکنون عضو هیئت علمی گروه علومدامی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی است. او فعالیتهای عملی و مزرعهای متعددی را با همراهی دانشجویان آغاز کرده و هدف انجام آنها آموزش این دانشجویان در موضوعات خارج از سرفصلهای آموزشی است که بازارکار مناسبی را برای آنها فراهم میکند. پرورش قناری، زنبور عسل، سگهای شکاری و نگهبان و اسبهای نژاد کرد از جمله فعالیتهای دکتر عبدالمحمدی و دانشجویانش است. دو راس از اسبهای تولیدی مجموعه دانشگاه در مرداد ماه امسال توانستند به عنوان کاندیدای جمعیت پایه نژاد کرد کشور انتخاب شوند.
از چه زمانی و به چه صورتی فعالیتهای خارج از برنامه خود را در پردیس دانشکده کشاورزی آغاز کردید؟
فعالیتهای عملی و مزرعهای را از ۱۰ سال قبل با همراهی دانشجویان شروع کردیم و در ابتدا تمرکز ما روی گونههایی بود که در علوم دامی و حتی دامپزشکی کمتر موردتوجه قرار میگیرند. در این رشته بیشتر فعالیتها، مربوط به پرورش گاو شیری، گوسفند، بز و مرغ تخمگذار و گوشتی است که جامعه از آنها تا حد زیادی اشباع شدهاست. به همین دلیل ما در ابتدای فعالیتهایمان، سراغ پرندگان زینتی رفتیم و این مسئله تا حدودی در خارج از دانشگاه پیگیری شد. پرورش نژادی از قناری را جلو بردیم که در بحث اصلاح نژاد آن توانستیم موفق عمل کنیم و در حال حاضر گله اصلاحشده خوبی را خارج از دانشگاه پرورش داده و نگهداری میکنیم.
هدف از پرورش زنبور عسل چه بود و فعالیتهای این دوره به چه صورت بودهاست؟
از ۹ سال پیش پرورش زنبورعسل به عنوان قدم دوم موردتوجه قرارگرفت و به شکل شخصی تعدادی کندو خریداری و در همان سال با تعدادی از دانشجویان، یادگیری شناخت اصول پرورش زنبورعسل را آغاز کردیم. تمام هزینهها به شکل کاملاً شخصی و خودگردان بود، از طرف دانشگاه و مراکز دیگر هیچگونه حمایتی دریافت نکردیم و درامد حاصل از این رشتهها نیز برای توسعه آنها در پردیس کشاوری صرف شد. در سال اول پرورش زنبورعسل سوالها و ابهاماتی که برای من و دانشجویان وجود داشت؛ رفع شد و این مجموعه توانست بخشی از دروس آموزشی گروه علوم دامی را به شکل عملی جبران کند به صورتی که بستر مناسبی فراهم شد تا در کنار آموزش تئوری این درس، دانشجویان در مجموعه پرورش زنبورعسل؛ به شکل عملی و تحتنظر یک کارشناس با این رشته آشنا شوند. سال اول برای ما سال مهمی بود که بتوانیم این فعالیت را حفظ کنیم و در دورههای بعدی سعی کردیم منظمتر و با انسجام بیشتری این فعالیت را ادامه دهیم. دانشجویان رشته علومدامی و دیگر رشتهها، در دورههای آموزشی هفت ماهه فعالیت خودشان را به این صورت آغاز کردند که کندوها به آنها سپرده شد و تحت نظارت من این کار ادامه پیدا کرد. دانشجویان با حضور هر روزه در مجموعه، از صفر تا صد کار را یاد گرفتند و پس از گذراندن دوره به صورت عملی و کاربردی، در حال حاضر وارد بازار کار شدهاند. مهارتآموزی و اشتغالزایی دانشجویان فارغالتحصیل یکی از مهمترین دستاوردهای آموزشی و عملی این فعالیت بودهاست.
پرورش سگ از چه زمانی آغاز شد و شامل چه نوع سگهایی است؟
مجموعه دیگر پرورش سگهای شکاری و نگهبان است که از دو سال و نیم پیش با موافقت ریاست پردیس کشاورزی، فضایی در اختیار ما قرارگرفت که با هزینه شخصی و با کمکگرفتن از چند کارشناس، تعدادی سگ نر و ماده از استانهای دیگر تهیه شد. ما در این مجموعه با افراد علاقهمند طی دورههای دو ماهه و یا بیشتر، بسته به پتانسیل و استعداد آنها، بحث آموزش، پرورش، تغدیه و … را در مورد این سگها پیگیری کردیم و اکنون در حال اصلاح نژاد این سگهای تولیدی هستیم. در قدم اول تولههای درجه یک را نگهداری و تولههای درجه دو و سه از مجموعه خارج میشود تا بتوانیم در سالهای آینده به یک گله اصلاحشده خوب برسیم. هدف اصلی در احداث این مجموعه، آموزش رایگان دانشجویان و حتی فرزندان کارکنان و اساتید دانشگاه بود تا بتوانند با این رشته پردرامد آشنا شوند، بعد از آموختن اصول و قواعد پرورش این سگها وارد بازار کار شوند و مشابه و بهتر از چنین مجموعهای را در خارج از دانشگاه احداث و از طریق آنها کسب درآمد کنند.
کرمانشاه و دانشگاه رازی چه پتانسیلی برای پرورش اسب داشت و ایده این فعالیت چگونه شکل گرفت؟
به واسطه سابقه و فعالیتهای قبلی ما، افراد علاقهمندی در رشته دامپزشکی و دامپروری، بحث پرورش اسب را با بنده مطرح کردند. ازطرفی به این دلیل که کرمانشاه مهد پرورش اسب کرد بوده و این نژاد در ایران شناختهشده است، همچنین با قیمت بالا خرید و فروش میشود و مراکز پرورش اسب مطرحی در کرمانشاه وجود دارد؛ این انگیزه ایجاد شد که دانشگاه رازی هم بهعنوان قطب علمی استان، بتواند نقشی در این قضیه ایفا کند. این فعالیت با هدف آشنایی دانشجویان با این حوزه و ایجاد بستری مناسب برای این فعالیت در محیط دانشگاه جهت شناخت ضعفها و قوتهای این رشته، ویژگیهای فنوتیپی این حیوان، بازار کار، نحوه کسب درآمد و همینطور مشکلات پرورش اسب و روشهای غلبه بر آن شکلگرفت. با یک براورد اولیه از هزینهها، بررسی اجمالی از جامعه اسب در استان کرمانشاه و آشنایی و گرفتن ارتباط فکری با تعدادی از بزرگان و پیشکسوتان اسب کرد، این فعالیت را پنج سال پیش در پردیس و با خرید یک مادیان شروع کردیم. ریاست وقت دانشکده دامپزشکی فضایی را در اختیار ما قرار داد که با صرف هزینه شخصی و مرمت آن، فضای کوچک نیمهاستانداردی آمادهکردیم تا بتواند به محلی برای نگهداری حداقل چند اسب تبدیل شود. در همان ابتدا از دانشجویان تمام رشتهها دعوت کردیم تا افراد علاقهمند ما را همراهی کنند.
این فعالیت تاکنون به چه صورت پیش رفته و دانشجویان در این دورهها چه مطالبی را میآموزند؟
در این مدت پنج ساله، ۱۲ کارآموز و یک دانشجوی عراقی کارشناسیارشد با من در این مجموعه همراه بودند که تعدادی از آنها بعد از گذشت تقریباً پنج ماه، احساس کردند به پتانسیل و توانایی کافی رسیدهاند. آنها از مجموعه خارج شدند و به این برنامه در خارج از دانشگاه پرداختهاند. علاقهمندانی هم هستند که به مدت دو سال هر روز در مجموعه حاضر میشوند و هنوز هم احساس میکنند مسائلی در اسب وجود دارد که نیاز به زمان بیشتری برای آموختن آنها وجود دارد. نکته مهم این است که کسانی در این مجموعه آموزش دیدهاند؛ وارد صنعت اسب شدند و در حال حاضر در زمینههای مختلف این صنعت مشغول فعالیت هستند. لازم به ذکر است که بیشتر افراد این مجموعه، دانشجویان مقطع کارشناسی هستند و به واسطه کسب این مهارت، هم اکنون درامدی بیشتر از اعضای هیئت علمی دارند در حالیکه دانشجویان ارشد و دکترای بسیاری به دلیل نداشتن تجربه و مهارت در رشته خود و به دلیل گذراندن زمان بیشتری در آزمایشگاه به جای مزرعه و نداشتن تجربه کار عملی، نتوانستهاند جذب صنعت شوند و ارتباط برقرارکنند.
در این رشته دانشگاه رازی چه موفقیتهایی کسب کردهاست؟ و درآمد حاصل در کجا هزینه شدهاست؟
اولین کره تولیدی از اولین مادیان مجموعه، نریانی است به نام «سوران» که در همان سال اول یعنی سال ۹۷ موفق شد به اسم دانشگاه رازی مقام اول زیبایی را در کشور و در شهر بیجار و در سال دوم نیز در یک رده سنی بالاتر مقام سوم را کسب کند. این نریان به همراه یک مادیان تولیدی دیگر به نام «صدف» در مرداد ۱۴۰۰ به عنوان اسبهای منتخب پایه نژاد کرد کشور انتخاب شدند. یکی دیگر از موفقیتهای ما، شناختهشدن مجموعه دانشگاه در صنعت اسب نژاد کرد و به عنوان محلی با تولیدات خوب و قابلقبول بودهاست. به طوریکه سال جاری، بعد از گذشت ۵ سال، اولین درامد را از کره نریان تولیدیمان داشتیم. همینطور از شهرهای همدان، قزوین، سنندج، دهکده المپیک کرمانشاه و … مادیانهای خود را برای جفتگیری با نریان این مجموعه میآوردند تا بتوانند نسلی از تولیدات ما در آینده داشته باشند. مبلغ دریافتی پایینی برای این کار در نظر گرفتهشد و به عنوان اولین درامد مالی، حدود ۱۵ میلیون در فصل جفتگیری سال جاری، درامد داشتیم که کل این مبلغ با رضایت دانشجویان به امور خیریه تعلق پیدا کرد.
ورود به فعالیت پرورش اسب چه مشکلات و سختیهایی را با خود داشت و همراهی دانشگاه در این حوزه چقدر بودهاست؟
در مورد نقاط ضعف و قوت رشته پرورش اسب نسبت به دیگر فعالیتها، ابهامات بیشتری داشتیم و همچنین به این دلیل که قیمت اسبها بالاتر بود و دانشجویان اصول و قواعد اولیه را نمیدانستند؛ نظارت و حضور بنده روی این فعالیت بیشتر از مجموعههای دیگر بود. شاید دانشگاه هنوز هم آن توانایی مالی و شرایط لازم برای پرورش اسبهای قیمتی را نداشتهباشد، چرا که نگهبانی، نگهداری و تغذیه آنها هزینه سرسامآوری برای صاحب اسب دارد و همینطور هزینههای درمان، نعلبندی و مکملهای اضافی برای شرایط خاص به هزینههای اصلی اضافه میشود. ما هزینههای زیادی را برای پرورش شش راس اسبی که در پردیس کشاورزی پرورش یافته کردیم. ادارات دولتی و به ویژه دانشگاه رازی شرایط خاص خودش را دارد. ما با ارتباط قوی و رایزنی با مسئولان نهایتاً بتوانیم بودجه کمی بگیریم و هیچگاه نمیتوانیم با داشتن یک اسب، دوازده دانشجو را آموزش دهیم تا بتوانند تمام اصول پرورش اسب، شامل زایمان، سونوگرافی، روشهای درمانی و … را ببینند. اما وقتی تعداد اینها بیشتر میشود وسعت امور آموزشی بهبود پیدا میکند.
در امر پرورش اسب انتظارمان این بود بعد از خرید اسب توسط ما و ورود و نگهداری آنها در دانشگاه، بقیه امور نگهداری را دانشگاه متقبل شود اما این اتفاق نیفتاد. علیرغم وسعت بالای زمینهای زراعی و تولیدات علوفهای مناسب در پردیس، خوراک اسب مولدی که خریداری و وارد دانشگاه شد؛ تأمین نشد. حتی یک نیروی خدمات برای رسیدگی به این اسبها در اختیار ما قرار نگرفت چرا که دانشگاه خود را موظف به انجام این کارها ندانست و متاسفانه هیچ حمایتی صورت نگرفت. مسائل و مشکلات مربوط به این قضایا خیلی پیچیده است، این سیستم برای دانشگاه شناختهشده نیست و ما اگر میخواستیم از طریق دانشگاه و به شکل دولتی وارد این فعالیت شویم شاید سالهای سال در رویای تولید یک اسب به سر میبردیم. در بحث پرورش زنبور عسل هم همین اتفاق افتاد. زمانی که با افزایش کندوها از آنها سرقت میشد؛ درخواست خرید و نصب یک پرژوکتور ساده به نتیجهای نرسید و بهانههای مختلف و بروکراسی اداری باعث شد با هزینه شخصی آن را تهیه کنیم و نهایتاً هم برای نصب آن توسط نیروی خدمات دانشگاه، بعد از ۱۰ روز نامهنگاری، نصب توسط نیروهای خارج از دانشگاه انجام شد.
بحث این است که جامعه پرورش اسب ما را میشناسد اما مسئولین دانشگاه ما را نمیشناسند به این دلیل که اهمیت و ارزش کار را نمیدانند. چند ماه است مکاتبه میکنیم و جلسات متعددی با مسئولان امر گذاشتهایم تا یک فضای نسبتاً مناسب و قابلدسترستری برای ادامه کار داشتهباشیم و دیگران موقع بازدید از سیستم تولیدی ما الگو بگیرند، اما متاسفانه بعد از گذشت چند ماه همچنان کار مسکوت باقی ماندهاست و هیچگونه همدلی، همت و حمایتی را در عمل مشاهده نکردهایم مگر فقط در زبان گفتاری.
چشمانداز و تصمیم آینده شما برای این مجموعه چیست؟
در صورت حاکمبودن این بیتوجهی و عدمحمایت از طرف مسئولان (که خواسته زیادی نبوده، جز سرپناه کوچکی برای نگهداری این اسبهای ارزشمند)، علیرغم میل باطنی مجبور خواهیم بود این زنجیره ارزش را قطع کنیم و به انجام مزایدهای برای فروش این سرمایه فکر کنیم. همانطور که علیرغم تلاشهای بسیار، در حال حاضر به دلیل عدم حمایت دانشگاه، این مجموعه به صورت پراکنده به خارج از دانشگاه منتقل شدهاست. هزینههای نگهداری و حفظ این زنجیره، برای بنده به قدری بوده که تمام حقوق و سرمایه زندگی خود را وقف این کار کردهام اما دریغ از حمایت کسانی که در دانشگاه، شاهد این تلاشهای بیوقفه و مستمر ما جهت پرورش واقعی و عملی افراد هستند. امید دارم به جهت ایفای نقش معلمی خود در معنای واقعی کلمه، در درگاه خداوند سربلند و روسفید باشم.
دیدگاه ها (0)