دومین نشست نقد و بررسی پروژههای عمرانی دانشگاه و چشمانداز توسعه آن برگزار شد
شمسی رنجبر | دومین نشست جامعهمحور گروه مهندسی معماری با عنوان «نقد و بررسی پروژههای پردیس طاقبستان دانشگاه و چشمانداز توسعه» با مشارکت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی، بهصورت مجازی برگزار شد. در این نشست دکتر «یحیی محمدزاده گودینی»، دکتر «صادق کولیوندی» از اعضای هیئت علمی گروه آموزشی مهندسی معماری، دکتر «جهانگیر خزائی» سرپرست مدیریت امور عمرانی و خدمات فنی دانشگاه، دکتر «هادی عبادی» مسئول پیگیری دانشگاه سبز رازی، دکتر «امیر رجبزاده» عضو کمیته فنی تخصصی طرح جامع دانشگاه، دکتر «فرزاد مندنی» مسئول امور عمومی پردیس اصلی و فضای سبز دانشگاه و دکتر «سیاوش قلیپور» عضو هیئت علمی گروه آموزشی علوم اجتماعی دانشگاه رازی حضور داشتند. قابل ذکر است که دکتر «محمدحسین ادیبراد» مشاور عمرانی رئیس دانشگاه، باوجود هماهنگیهای صورتگرفته، در دومین جلسه از این سلسلهنشست نیز حاضر نشدند.
در این نشست که با دبیری دکتر محمدزاده برگزار شد، فضای دانشکده هنر و معماری بهعنوان نمونه موردی، مورد بررسی قرار گرفت. دکتر محمدزاده هدف از این نشست را طرح مسائل، به چالش کشیدن آنها و ارائه راهکاری برای انسجام طرحها عنوان کرد تا یک طرح جامع و تفصیلی برای زمینهای دانشگاه وجود داشته باشد و آن را نیازمند بازنگری و بهروزشدن دانست. او از تقلیل و فروکاستن معماری به مهندسی و دانش تکنیکی به عنوان یکی از بزرگترین چالشهای ساختوسازهای جامعه امروز نام برد که مانند اسبی سرکش و بدون مهار، شهرها و معماری را پارهپاره و به فرهنگ آسیبهای جدی وارد کردهاست. او فضای دانشگاه رازی را نیز مصون از این آسیب ندانست و گفت تکنولوژی و بودجه مانند چماغی بر سر معماری فرود میآیند و بزرگترین دغدغه مسئولین اجرای پروژهها صرفا بر اساس همین دو مورد است.
کارگروه مطالعات و نیازسنجی توسعه
دکتر کولیوند با توجه به اهمیت مسئله، دانشگاه را نیازمند یک کارگروه مطالعات و نیازسنجی توسعه پژوهشمحور دانست. او تبیین و معرفی دانشگاه رازی به عنوان سازمانی پژوهشمحور در زمینه طراحی و ساخت انواع پروژههای عمرانی، تعریف طرحهای پژوهشی با هدف بهرهگیری از ظرفیت علمی و اجرایی گروههای آموزشی مختلف، جلب همکاری استادان برای ارتقای کیفی فضای دانشگاه و هدفمند کردن پایاننامههای رشتههای مختلف در راستای نیازها و چشمانداز توسعه دانشگاه را به عنوان زیرشاخههای کارگروه مطالعات و نیازسنجیهای توسعه برشمرد. دکتر کولیوند اشاره کرد که با برداشتن گامهایی مانند درک پتانسیل عظیم جامعه دانشجویی و بهرهمندی از آن در رصد و تبیین مسئله، ارائه راهکار و نظارت بر کارکرد آن، نظارت بر تدوین پیوستهای چندگانه طرحها و برنامهها، بازنگری طرح جامع پردیس دانشگاه و تدوین طرح تفصیلی و بهروزرسانی پیوسته آن، تدوین برنامه زمانی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت توسعه کیفی دانشگاه، تصمیمگیری در خصوص پروژههای موضوعی و موضعی دانشگاه، استقرار مشاور معمار و شهرساز دانشگاه و تبیین وظایف آن در راستای کیفیتبخشی به فضاهای معماری، ایجاد سازوکار قانونی برای توجه به کیفیت و تعریف آن در سلسلهمراتب تصمیمگیری و مدیریت دانشگاه جهت ضمانت اجرایی ایدهها و طرحهای مصوب و همینطور نظارت بر فرآیند انتخاب مشاوران خارج از دانشگاه و کیفیت تهیه طرحها، میتوان با رویکردی کیفینگر در کارگروه مطالعات و نیازسنجی توسعه حرکت کرد.
دکتر خزائی معتقد بود که ساختمانها و دانشکدههای دانشگاه رازی از یک انسجام منطقی برخوردار نیستند و هر کدام عملکرد مخصوص به خود را دارا هستند که ارتباطات و فضای دانشگاهی را در آن شاهد نیستیم. او گفت: «اگر ابتدا یک طرح جامع را کامل میدیدند و مشخص میکردند که راه و برنامه به چه صورت است، دیگر فرقی نمیکرد که چه کسی قرار است کار را مدیریت کند. در آن صورت تیم اجرایی پروژههای عمرانی، مجبور بود طبق آن برنامه حرکت کند و به نتیجه برسد. اما بحث قابل طرح این است که تصمیمساز کیست؟ آیا یک پروژه نیاز است یا نه؟ آیا یک دانشکده نیاز است یا نه؟ و این نیاز از کجا میآید؟ آیا مطالعه کامل و جامعی وجود دارد؟ یا نیازها، نیازهای فیالبداهه هستند؟ در دانشگاه رازی نیازسنجی دقیقی در تعریف پروژهها صورت نگرفته است.»
دکتر مندنی به فضای اطراف ساختمان اشاره کرد و عنوان کرد که توجه به فضای سبز و زیباسازی محوطهها نه تنها در دانشگاه رازی بلکه در سطح شهر هم در اولویتهای بعدی قرار میگیرد. او گفت: «در طی دو یا سه سال گذشته فعالیتهای زیادی صورت گرفته و فضای سبز دانشگاه با یک جنبش و رشد بیش از ۳۰۰ درصدی به حدود ۱۰۰ هکتار افزایش پیدا کردهاست. باید توجه داشت که در این مدت، فقط بهصورت کمّی فضای سبز را افزایش دادهایم و هماکنون نیاز است در قالب یک طرح تفصیلی به صورت کیفی، نیازسنجی کنیم. در این راه نیاز است کارگروههایی از تخصصهای مختلف شکل بگیرد و در واقع یک نظرسنجی از مخاطبین که چه انتظاراتی از فضای اطراف ساختمان دارند، صورت بگیرد.
بهرهگیری از دیدگاه EBD در طراحی دانشکده معماری
دکتر کولیوند دانشکده هنر و معماری را به عنوان یک نمونه نسبتاً موفق در دانشگاه و پردیس طاقبستان معرفی کرد و این موفقیت را تأثیر دیدگاه EBD در طراحی، ساخت و اجرای آن دانست.
بر اساس گفتههای دکتر کولیوند؛ فاز طراحی ساختمان دانشکده هنر و معماری از سال ۹۰-۸۹ آغاز شد و با توجه به دغدغههای گروه معماری و شهرسازی، سازوکارهایی پیشنهاد شد و در نهایت طرح نهایی به تأیید دفتر فنی رسید. گروه معماری و شهرسازی با معرفی نمایندهای از گروه، دغدغهها و مطالبات گروه را به صورت تعاملی با پیمانکار و شرکت مشاور مطرح کرد. طراحی پلان نرم و منعطف جهت دستیابی به سناریوهای گوناگون آموزشی، تأکید بر فضاهای مشترک تعاملپذیر، جانمایی فضاهای میانی و بینابینی، تعریف مفاصل چند قابلیتی، بهرهگیری از نور طبیعی در فضاهای دانشکده و همپیوندی آتلیهها در فضاهای میانی از جمله مواردی است که از رویکرد EBD در دانشکده هنر و معماری قابلاقتباس است.
دکتر کولیوند عنوان کرد که رویکرد EBD به صورت مدیریت بحران نیست. در این رویکرد بایستی سازوکاری را ایجاد کرد که در درازمدت، انباشت و دانستههایی که طی سالیان سال در دفتر فنی و دفاتر مرتبط اتفاق میافتند ثبت شوند.
دکتر محمدزاده نیز در این خصوص گفت: «گاهی اوقات نیازهای بهرهبردار یا خود بهرهبردار تغییر میکند و این موارد معضلات زیادی به وجود میآورد و این موضوع یکی از بحثهایی است که در مقوله EBD مطرح میشود که به جای اینکه در دقیقه ۹۰ ارتباط کمّی با بهرهبردار داشته باشیم یک سیستم تعریف کنیم که در این سیستم طراح، کارفرما، مخاطب و عوامل اجرایی نقش داشته باشند و با هم در تعامل باشند.» او معتقد بود این نگرش EBD شالوده تفکرات کسانی است که در تمام دنیا درگیر این مسئله بوده و یکی از مسائل آوانگارد و مطرح در سطح دنیاست که تعامل و پلی را بین اینها برقرار میکند.
بایدها و نبایدهای دانشکده معماری
دکتر محمدزاده در خصوص دانشکده معماری دانشگاه رازی گفت: «به علت دخیل بودن تعدادی از کاربران در طراحی و اجرای پروسه ساخت دانشکده معماری، این ساختمان تا حدودی توانسته انتظارات از یک فضای دانشگاهی را برآورده کند. اما باز نمیتوان گفت این دانشکده هم یک فضای آرمانی است.»
دکتر خزائی یکی از حسنهای دانشکده معماری را مفاصل بین فضاهای این دانشکده در نظر گرفت. او گفت: «نقدهای زیادی وجود دارد که سرانه راهروها و فضاهای مشاع چقدر باید باشد؟ دانشکده هنر و معماری بالغ بر ۳۰ تا ۴۰ درصد از فضا را به فضاهای مشاع اختصاص داده است در صورتی در دیگر دانشکدههای این مجموعه، ۲۰ درصد را به فضاهای مشاع اختصاص دادهاند. اما بعضی از دوستان، تصمیمسازان را مورد خطاب قرار میدهند که در این وضعیت اقتصادی و اعتبارات عمرانی، ۳۰ تا ۴۰ درصد برای فضای مشاع آیا منطقی است؟ هم اکنون بخش عمدهای از دانشگاه شکل گرفته و تنها ساختمانی که قرار است به پردیس طاقبستان اضافه شود سالن همایشهای دانشگاه است. من این پیشنهاد را به هیئت امنا دارم که طرح جامع در دانشگاه رازی را بازنگری کنیم، شاید این بازنگری بتواند این شرایط را بهبود بخشد.»
دکتر کولیوند در مورد فضای مشاع در دانشکده هنر و معماری گفت: «به این فضاهای باز (راهروها) نیاز است؛ فضاهایی که قرار است در آن تعامل صورت گیرد. در این دانشکده، ۴۰ درصد برای فضای میانی کاملاً بهینه است.»
دکتر خزائی این سوال را مطرح کرد که دانشکده هنر و معماری چند هزار مترمربع نیاز داشت؟ او گفت دانشکده فناوریهای نوین، هیئت امنا، معاونت فرهنگی و دانشکده باستانشناسی در این دانشکده مستقر میشوند و شاید در فاز جدید چندین واحد دیگر در فضای این دانشکده استقرار یابند. همه این موارد به یک شلختگی و عدم نیازسنجی درست برمیگردد. او مشکل اساسی پروژههای عمرانی را بحث بهرهبردار دانست؛ به این معنی که بهرهبردار باید نیازهایش را بیان کند و مشخص کند که به دنبال چه چیز است. اما بهرهبردارها وقت کافی را صرف نمیکنند یا دانش و اطلاعات لازم را ندارند و یا اینکه کارگروه مربوطه نیازها را بهطور مشخص شناسایی نکرده است.
او در خصوص دانشکده هنر و معماری گفت که در طراحی تا حدودی یکی از دانشکدههای قابلقبول محسوب میشود. البته برای طرح اولیه این ساختمان در ابتدا پنج هزار مترمربع پیشنهاد شد اما از سازمان برنامه و بودجه شش هزار مترمربع بودجه تأییدیه گرفت، برای آن طرح عمرانی تعریف شد، در مرحله بعدی در موافقتنامه به اشتباه ۹ هزار مترمربع به آن اختصاص یافت و در نهایت تبدیل به یک طرح ۱۲ تا ۱۳ هزار متر مربعی شد.
این در حالی است که دکتر کولیوند معتقد بود این آشفتگی در تمام شهر وجود دارد؛ این فضا فضایی است که به معماری و اجتماع برمیگردد و این نمود معماری کشور است پس اگر نقدی هم باشد به شخص خاصی نیست.
دکتر قلیپور به عدم تفاوت بین شهر و دانشگاه اشاره کرد و گفت: «ساختمانهای دانشگاه رازی را گویا همان افرادی ساختهاند که آپارتمان میسازند. گویا در دانشگاه ما اندیشه برجستهای در مورد ساختوساز و ایدهای که متأثر از تاریخ و فضا باشد نداریم.»
دکتر کولیوند این گونه صحبتهایش را تکمیل کرد که تعریف سازوکار بایستی قائم به شخص نباشد و از شخصمحور بودن فاصله بگیریم تا به برنامهمحور یا پژوهشمحور بودن برسیم.
تکامل و تغییر ساختمانها
دکتر رجبزاده با اشاره به دانشکده فنی سابق، معتقد بود در طی گذر سالها، نیازهای دانشگاه تغییر میکند و این باعث میشود آن ساختمانهایی که سالهای قبل ساخته شده و نسبت به پارامترهای زمان خود بهینه بودند هماکنون نتوانند عمر زیادی داشته باشند و این مورد باید در طرح جامع در نظر گرفته شود. او گفت: «مسائل مهارتآموزی، ارتباط با صنعت، ارتباط با شرکتها در دانشگاه، پارک علم و فناوری و تغییر ساختارها و نیازهای دانشگاه، فضاهای خاصی نیاز دارد و برای این موارد کارهای خاصی باید انجام شود، شاید بایستی همان ساختمانها به شکل دیگری استفاده شوند یا اینکه ساختمانهای جدیدی متناسب با نیازهای امروز نیازسنجی شوند. روند روبهرشد ممکن است تغییر ساختاری را در همه چیز به وجود آورد.»
دکتر کولیوند نیز اشاره کرد همانطور که انسان در حال تکامل و تغییر است؛ ساختمان در همان لحظهای که به اتمام و به بهرهبرداری میرسد پروسه ساخت آن تمام نشده و باید تغییر کند. او معماری را نیازمند پوستاندازی دانست و گفت: «نباید یک پلان را صلب و غیرقابل تغییر بسازیم. باید بتوانیم پلان یک ساختمان را با توجه به نیازهایی که در حال تغییر هستند، تغییر دهیم و معماری این تغییرات و اصلاحات را پذیرا باشد. معماری هم بعضی مواقع نیاز است پوستاندازی کند و بتواند خود را به نیازهایی که بازتعریف شدهاند برساند.»
دکتر عبادی در این خصوص گفت: «برای اینکه در دانشگاه کار و نتیجه ملموس شود باید یک برنامه و طرحی را عملیاتی کنیم که به کیفیسازی فضای دانشکدهها بپردازد. حالا به هر حال گذشتهها گذشته، در همه حوزهها ایراداتی داشتیم ولی از این به بعد گامهای مثبتی باید برداریم زیرا قدرت تخریب ساختمان و تغییرات را به آن شکل که مدنظر است، نداریم.»
پروژههای عمرانی و مصوبه آنها
دکتر خزائی اشاره کرد که پروژههای عمرانی معمولاً از طرف سازمان مدیریت و برنامهریزی سازمان برنامه و بودجه مصوب میشوند. دولت هزینه اجرا را بر عهده میگیرد و اعتبارات مورد نیاز طی موافقتنامهای تأمین میشود. او گفت: «پروسه تأیید پروژه در دولتهای فعلی و پیشین جزء غیرممکنها است و هیچ پروژه جدیدی در هشت سال گذشته تعریف نشده است. اکثر این پروژهها، پروژههایی هستند که در دورههای قبلتر مصوب شده، موافقتنامه گرفته و اعتبار عمرانی برای آنها در نظر گرفته شده است.»
دکتر خزائی گفت: «در پردیس طاقبستان تنها پروژه سالن همایشهای دانشگاه رازی است که ردیف و مصوبه دارد. با توجه به نیازسنجیها و مطالعات انجام شده و همچنین با توجه به سرانه تقریبی۱۳ هزار نفری، دانشگاه به یک سالن همایش نیاز دارد. هدف دانشگاه، تغییر از آموزشمحوری به سوی پژوهشمحوری و در نهایت کارآفرینی است. بر همین منوال بر اساس نیازسنجیها، ساختمانی دیگر نزدیک به ۲۰ هزار متر مربع طراحی شده اما واقعیت این است که شناسنامه عمرانی و ردیف عمرانی ندارد. فضای مورد نیاز در کنار دانشکده فنی سابق قرار دارد که در طرح جامع پیشبینی شده اما مجوز و ساخت آن غیر ممکن به نظر میرسد.» او اشاره کرد که این دغدغهها وجود دارد ولی باید به محدودیتهای بالادستی، اسنادی و مسائلومشکلاتی که در ارتباط با اجرای پروژهها وجود دارد دقت داشته باشیم، هرچند آنها نباید کیفیت اجرا یا کیفیت فضا را زیر سؤال ببرند.
دکتر قلیپور در مورد سالن همایشهای دانشگاه رازی این سؤالات را مطرح کرد که آیا نیازسنجیهای لازم صورت گرفته است؟ بر اساس مطالعات آموزش عالی تعداد دانشجوها کاهش یافته است با توجه به این موضوع آیا در ساخت دانشکده و سالن همایش مطالعات و توجیه منطقی وجود دارد؟
دکتر محمدزاده نیز پاسخ به این پرسشها را ضروری دانست و پرسید: «آیا در احداث سالن همایشها و ساختمانهای جدید دلایل مبرهن و متقنی وجود دارد یا صرفاً بحثهای ضوابطی و آییننامهای است که باید هر دانشگاهی چقدر سرانه داشته باشد؟ آیا جهت دانشجو، آینده و افق پیش روی آموزش عالی و شرایط روز در نظر گرفته شده است؟»
دکتر کولیوند معتقد بود در بحث عمرانی و ساختوساز، با ایجاد مرکز ایدهپردازی و نوآوری و دریافت ایدههای خلاقانه دانشجویان و اساتید و سایر اقشار، برگزاری مسابقات بر مبنای نیازسنجیهای دانشگاه، دعوت از استادکاران، هنرمندان و صنعتگران ملی و استانی برای خلق اثر در فضای دانشگاه، گردآوری تجارب داخلی و خارجی در مواجهه با چالشها و نیازها، ارائه خدمات نیازسنجی کاربران از طرق مختلف همچون نظرسنجی و ایجاد سازوکار قانونی جهت ضمانت اجرایی ایدهها و طرحهای مصوب، میتوان با رویکردی کیفینگر جلو رفت. او گفت با ایجاد پایگاه نظام اطلاعات طرحها در دانشگاه رازی، میتوان پروژههای عمرانی را همپوشانی کرد و پیشنهاد داد که با استفاده از پایگاه منسجم دفتر فنی و گروه معماری و شهرسازی، تبیین الگوهای بهینه و ارزیابی میتوان اطلاعات را ثبت و در پروژههای آتی از آن بهره گرفت. دکتر کولیوند گفت: «سایت دانشگاه باید به مثابه پایلوتی، مدیران شهری را از ظرفیتهای علمی دانشگاه آگاه سازد.»
او معتقد بود وظیفه دفتر فنی با توجه به کارهای اجرایی و نظارتی به اندازهای زیاد است که نمیتواند وظیفه جدیدی را بپذیرد و باید چشمهای دیگری که میتوانند دانشجوها باشند کمک کنند، اما این کمک در تدوین طرح اتفاق بیفتد. پس در رویکرد طراحی مبتنی بر شواهد سعی بر این است از داشتههایی که داریم به درستی استفاده کنیم. او به این موضوع اشاره کرد که در دانشکده معماری ما فقط ۱۲ نفر هیئت علمی نیستیم بلکه دانشجویان نیز جزء پتانسیلهای ما محسوب میشوند.
در جمعبندی بحث، دکتر محمدزاده عنوان کرد اگر سازوکاری منسجم در یک دستگاه مشخص نداشته باشیم، کارها پراکنده میشوند و از انرژیهای مثبت هم نمیتوان استفاده کرد. پیشنهادی برجستهای که مطرح میشود این است که یک پایگاه نظام اطلاعاتی برای طرحها تنظیم شود و در کنار آن، کارگروهی تعریف شود که متشکل از افراد مختلف و ذیربط قضیه باشد. این کارگروه باید جایگاه قانونی داشته باشد تا ارتباط لازم را بین طراح، مشاور، کارفرما، مخاطبین و عوامل اجرایی برقرار کند.»
دیدگاه ها (0)