نگرشهای فرهنگی افراد در جوامع مختلف بر نوع رفتارهای کارآفرینانه آنها تأثیرگذار است و فرهنگ به -عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر در توسعه کارآفرینی در جوامع مختلف شناخته شده است. یک محیط فرهنگی که در آن کارآفرینی ارزشمند و قابل احترام بوده و در آن شکست در کسب و کار به عنوان تجربه یادگیری مفید تلقی شود، به نحو بهتری هدایتگر و حامی کارآفرینی خواهد بود. تمایلات فرهنگی مثبت به سمت خودابتکاری، استقلال، نوآوری و تلاشهای فردی بر درک مطلوبیت و در نتیجه نیات و رفتارهای کارآفرینانه افراد اثرگذار است. در این راستا، اگرچه بیش از یک دهه است که مقوله کارآفرینی و پدیدههای نوظهور مرتبط با آن نظیر پارکها و مراکز رشد علم و فناوری و شهرکهای علمی، فناوری و تحقیقاتی، مورد توجه و تأکید مدیران و مسئولین کشور ما نیز قرار گرفته و اقدامات و برنامههای متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است، اما توسعه کارآفرینی و فرهنگ منتج از آن، فرایندی است که هنوز به طور کامل در کشور طی نشده و به ویژه در حوزه توسعه فرهنگ نوآوری و کارآفرینی با موانع و محدودیتهای فراوانی مواجه هستیم. در صورت بیاعتنایی به آسیبها، موانع و کاستیهای موجود در این زمینه و عدم بازنگری، بازاندیشی و بازمهندسی فرآیند توسعه فرهنگ کارآفرینی، این فرایند پویا و استراتژی کارآمد و این عامل تأثیرگذار در تسهیل و تسریع فرآیند توسعه کشور، میتواند به یک تجربه شکست خورده ملی بدل شود. لذا با توجه به نقش مهم و تأثیرگذار فرهنگ کارآفرینی در کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغالزایی، امروزه فرهنگ کارآفرینی به یکی از موضوعات جذاب و جالب توجه اکثر محققان و دولتها تبدیل شده است. این در حالی است که ادبیات موجود در حوزه کارآفرینی در خصوص مفهوم فرهنگ کارآفرینی، ابعاد آن، نحوه سنجش و عوامل تأثیرگذار بر آن بسیار محدود میباشد. پرواضح است که تلاش در راستای ایجاد و پرورش فرهنگ کارآفرینی بدون شناسایی ابعاد و عوامل تأثیرگذار بر آن غیرممکن مینماید. لذا در این جستار موجز و مختصر، به بررسی برخی از عوامل مهم و موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی و نیز وضعیت فرهنگ کارآفرینی در شهرستان کرمانشاه میپردازیم:
فرهنگ کارآفرینانه
در پژوهشی که اخیرا انجام شد نتایج حاکی از آن است که اکثر افراد مورد مطالعه در شهرستان کرمانشاه از رفتار کارآفرینانه، ارزشهای کارآفرینانه و طرز تلقی کارآفرینانه متوسط به پایین و ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانه بالایی برخوردار بودند. به طور کلی، از مجموع نتایج مربوط به وضعیت ابعاد فرهنگ کارآفرینی میتوان به این استنباط دست یافت که شهرستان کرمانشاه از نظر فرهنگ کارآفرینی در سطحی پایینتر از متوسط قرار گرفته است. با توجه به ضعف زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی، فرهنگ موجود در کرمانشاه نه تنها حامی کارآفرینی نیست، حتی در بسیاری از مواقع نیز از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند. نظر به اینکه فرهنگ کارآفرینی متأثر از فرهنگ حاکم بر جامعه است، در جوامعی که فرهنگ کارآفرینی در سطح بالایی قرار دارد، افراد جامعه نسبت به کار کردن، تولید مداوم، فکر و اندیشه خلاق و یادگیری و کسب دانش بیشتر تشویق میشوند. در چنین جامعهای، فرهنگ کارآفرینی اشاعه یافته و در درون افراد نهادینه خواهد شد و در نتیجه افراد بیشتری موفق میشوند که ایدههای نوین خود را در جامعه محقق سازند و با برقراری پیوند میان علم کارآفرینی با نیازها و مشکلات اجتماعی، فرهنگ کارآفرینی را در بدنه اجتماع نهادینه کنند. بنابراین، واضح و مبرهن است که ترویج و توسعه فرهنگ کارآفرینی در هر محیطی (نظیر شهرستان کرمانشاه) زمانی امکانپذیر است که هنجارهای غالب بر آن محیط، ارزشها و باورهای فرهنگ کار و علم را تقویت کنند. به عنوان مثال، دولت که در باور عام، بیشترین نقش را در ایجاد بستر کارآفرینی دارد، باید به گونهای عمل کند که کارآفرینان وابستگی مطلق به دولت نداشته باشند، بلکه دولت باید در نقش تسهیل کننده عمل کند و کارآفرینان با واقعبینی و آیندهنگری بهتر به فعالیت دست بزنند تا علاوه بر سود دهی برای افراد، جامعه نیز از پیامدهای آن بهرهمند شود.
اما نکته قابل تأمل در یافتههای این پژوهش همانطور که در سطور بالا اشاره شد، بالا بودن سطح ویژگیهای شخصیتی (به عنوان یکی از ابعاد فرهنگ کارآفرینی) در بین مردم شهرستان کرمانشاه نسبت به سایر ابعاد فرهنگ کارآفرینی (رفتار کارآفرینانه، ارزشهای کارآفرینانه و طرزتلقی کارآفرینانه) است. در توجیه این یافته میتوان چنین اذعان نمود که ویژگیهای شخصیتی، جزء عوامل درونی هستند و حال آنکه سایر ابعاد تا حد زیادی با عوامل بیرونی مرتبط بوده و تحت تأثیر جامعه میباشند. بنابراین، از این یافته میتوان چنین استنباط نمود که اگرچه افراد مورد مطالعه از نظر ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانه (ریسکپذیری، مرکز کنترل درونی، توفیق-طلبی و تحمل ابهام) از وضعیت مطلوبی برخوردارند، اما هنجارها و ارزشهای موجود در جامعه حامی کارآفرینی نبوده و این ویژگیهای مثبت شخصیتی را حمایت و تقویت نمیکند و همین امر فرهنگ کارآفرینی در سطح شهرستان کرمانشاه را در شرایط نه چندان رضایتبخشی قرار داده است.
نظر به اینکه برخی مطالعات، جنسیت را عامل مؤثری بر فرهنگ کارآفرینی دانسته و اذعان نمودهاند که بروز رفتارهای کارآفرینی در مردان بیشتر از زنان است، لذا رابطه جنسیت با فرهنگ کارآفرینی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره فرهنگ کارآفرینی از دیدگاه افراد مورد مطالعه در شهرستان کرمانشاه براساس جنسیت آنها اختلاف معناداری از لحاظ آماری وجود نداشت. به عبارت دیگر، از دیدگاه مردان و زنان مورد مطالعه، فرهنگ کارآفرینی در شهرستان کرمانشاه در بین آنان در یک سطح قرار داشت. این نتیجه بیانگر آن است که زنان نیز همپای مردان قادر به انجام فعالیتهای کارآفرینانه بوده و از نظر فرهنگی تفاوت معنا داری بین نگرشهای آنان وجود ندارد. لذا این مسئله بایستی مورد توجه ویژه سیاستگذاران و مدیران دستگاهها و سازمانهای مسئول در توجه ویژه به کارآفرینی زنان قرار گیرد.
همچنین مشخص شد که الگوی نقش کارآفرینی در بین خانواده، دوستان و آشنایان تأثیر مثبت و معناداری بر فرهنگ کارآفرینی دارد؛ به گونهای که افرادی که دارای الگوی نقش کارآفرینی هستند از رفتار، طرزتلقی، ارزشها و ویژگیهای کارآفرینانه قویتری برخوردار بودند. داشتن الگوی نقش، منجر به تشویق تلاشهای کارآفرینانه در افراد میشود به طوری که این الگوها از طریق معرفی راهکارها و مسیرهای قانونی، توصیهها، بازخوردهای حرفهای و فردی و تشویق افراد برای فعالیتهای کارآفرینانه سبب افزایش مطلوبیت کارآفرینی و در نتیجه توسعه فرهنگ کارآفرینی در جامعه میشوند. لذا توجه جدی به توسعه الگوی نقش کارآفرینی بسیار حائز اهمیت است و بایستی مورد توجه ویژه قرار گیرد.
سرمایه انسانی
سرمایه انسانی از عواملی است که در مطالعات مختلف به نقش تعیین کننده آن در توسعه فرهنگ کارآفرینی اشاره شده است. البته سرمایه انسانی تنها نتیجه آموزش رسمی نیست، بلکه تجربه و یادگیریهای عملی که در محیط کار، کسب میشوند به همراه آموزشهای غیررسمی (نظیر دورههای آموزشی خارج از نظام آموزش رسمی) را نیز در بر میگیرد. بررسیها در خصوص وضعیت سرمایه انسانی در شهرستان کرمانشاه نشان دهنده آن است که اکثر افراد از تجربه اندک و دانش متوسط به پایینی در زمینه کارآفرینی برخوردار هستند. لذا میتوان گفت که توجه به وضعیت نامطلوب دانش و تجربه کارآفرینی در میان شهروندان کرمانشاهی از اهمیت بالایی برخوردار است. با نگاهی به نتایج پژوهشها میتوان چنین استنباط نمود که متأسفانه با وجود این که سطح تحصیلات بالا است، اما سطح دانش کارآفرینی در حد متوسط به پایین ارزیابی میگردد. این نتایج، میتواند زنگ خطر را برای نظام آموزشی کشور به صدا درآورد. به بیانی دیگر، متأسفانه اغلب، در مدارس و دانشگاه-های کشور مطالب نظری و عموماً تاریخ مصرف گذشته به دانشآموزان و دانشجویان ارائه میشود که به هیچ وجه متناسب با نیازهای بازار کار و مشتریان نیست و به عبارتی افراد را برای راهاندازی کسب و کارهای کارآفرینانه و خوداشتغالی آماده نمیسازد. افزون بر این، علیرغم اهمیت عامل تجربه در ظهور و بروز رفتارهای کارآفرینانه، خانوادهها، مدارس و حتی دانشگاهها نیز فرصت یادگیری تجربی را برای افراد فراهم نمینمایند. قابل ذکر است که مهمترین بُعد سرمایه انسانی مؤثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی یعنی بُعد تجربه کارآفرینانه در شهرستان کرمانشاه، در سطح متوسط و رو به پایینی قرار دارد.
سرمایه اجتماعی
امروزه اهمیت بستر و تعاملات و تبادلات اجتماعی و به تبع آن اعتماد در شکلگیری و ظهور فعالیتهای کارآفرینانه بر کمترکسی پوشیده است. در واقع، منابع و اطلاعاتی که فرد به واسطه عضویت در گروهها و شبکه-ها کسب میکند، ممکن است در زمینههای مختلفی نظیر؛ آموزش، استخدام (کاریابی) و کارآفرینی مورد استفاده قرار گیرد. اهمیت این امر تا آنجاست که حتی برخی محققان معتقدند که ظهور اولین جرقههای کارآفرینی وابستگی زیادی به زمینه اجتماعی و میزان سرمایه اجتماعی افراد دارد. متاسفانه باید اذعان نمود که وضعیت سرمایه اجتماعی کارآفرینانه در شهرستان کرمانشاه نامطلوب و پایینتر از سطح متوسط است. این در حالی است که با توجه به نقش ابعاد سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگ کارآفرینی میتوان گفت که توجه به این عامل تا حد زیادی میتواند راهگشای ترویج فرهنگ کارآفرینی و توسعه همه جانبه آن باشد. به عبارت دیگر، تشویق افراد جامعه به عضویت در گروههای کارآفرینی مختلف و ترویج ارتباطات رو در رو و مجازی با کارآفرینان موفق و سازمانها و نهادهای فعال و حامی کارآفرینی تا حد زیادی میتواند به بهبود سرمایه اجتماعی و به تبع آن توسعه فرهنگ کارآفرینی منجر شود.
حمایتهای محیطی
حمایتهای محیطی یکی از متغیرهایی است که به استناد ادبیات موجود، در توسعه کارآفرینی تأثیرگذار است؛ بهگونهای که بروز هر گونه تغییر در محیط میتواند منشأ ظهور فرصتهای کارآفرینانه برای کارآفرینان بالقوه باشد. در این راستا، این باور در میان صاحبنظران شکل گرفته است که محیط، رابطه مستقیمی با افزایش فعالیتهای کارآفرینانه دارد و چنانچه کشوری به دنبال ترویج و توسعه کارآفرینی باشد، بایستی کلیه سازمانها، ارگانها و نهادهای عمومی و دولتی آن به این موضوع به عنوان یک مسئله فرابخشی نگاه کنند و اهتمام خود را در جهت ارتقاء و بهبود آن به کار گیرند. در این راستا، بررسی وضعیت حمایتهای محیطی در شهرستان کرمانشاه نشان داده است که، میزان حمایتهای محیطی که از کارآفرینان به عمل میآید، اندک بوده و از وضعیت مطلوبی برخوردار نمیباشد. به بیانی دیگر، در استان کرمانشاه میزان حمایتهای ساختاری و اجتماعی- فرهنگی جامعه از کارآفرینان، در سطح متوسط به پایین است.
در توضیح این مسئله میتوان گفت که اگرچه دولت در سالهای اخیر و در برنامههای چهارم، پنجم و هم-چنین سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور، کارآفرینی را مورد توجه قرار داده است، اما با نگاهی به برنامههای توسعه و همچنین چشمانداز بیست ساله کشور، به خوبی میتوان به این نتیجه دست یافت که مشکل کشور ما نه در تدوین سیاست که در اجرایی و عملی نمودن سیاستها میباشد. چرا که اسناد موجود از تدوین خطمشیها و سیاستهای مناسبی در راستای توسعه کارآفرینی حکایت دارند، اما متأسفانه در مقام عمل شاهد نتایج مثبتی در کشور نبودهایم و حتی در برخی موارد نیز نتایج، عکس انتظارات بوده است. در تأیید این ادعا، نگاهی به آمار مربوط به افزایش میزان بیکاری در سالهای اخیر کفایت میکند. پژوهشهای اخیر نیز بیانگر آن است که مهمترین موانع توسعه کارآفرینی در کشور عبارتاند از قوانین و مقررات زائد و دست و پاگیر، بوروکراسی اداری، اخذ مجوزها و تامین مالی، که به نوعی از ضعف حمایت ساختاری جامعه از کارآفرینان و اقدامات آنان حکایت دارد. پرواضع است در جامعهای که برای راهاندازی و توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه چالشها و مشکلات متعددی وجود داشته باشد، مردم آن جامعه تمایل کمتری برای دنبال کردن چنین فعالیتهایی دارند. نظر به اینکه کارآفرینی از پدیدههایی است که در کشور ما آن گونه که لازم است بدان پرداخته نشده است؛ بنابراین، عوامل مختلفی از جمله رسانههای ارتباطی جمعی، در کنار سایر برنامهها و اقدامات دولت و سازمانهای مسئول میتوانند در شناخت مسائل کمک کنند و از پتانسیل آنها در راستای ارتقاء آگاهی شهروندان وگرایش آنان به کارآفرینی استفاده گردد. تنها در چنین شرایطی است که میتوان امیدوار بود کارآفرینی بتواند مورد استقبال افراد جامعه قرار بگیرد.
الگوی توسعه فرهنگ کارآفرینی
در نهایت چهار سازه اصلی سرمایه انسانی (با دو بُعد تجربه کارآفرینانه و دانش کارآفرینانه)، سرمایه اجتماعی (با دو بُعد روابط قوی و روابط ضعیف)، حمایت محیطی (با دو بُعد حمایت ساختاری و حمایت اجتماعی- فرهنگی) و فرهنگ کارآفرینی (با چهار بُعد ویژگیهای کارآفرینانه، ارزشهای کارآفرینانه، طرزتلقی کارآفرینانه و رفتار کارآفرینانه) مدل مناسبی برای توسعه فرهنگ کارآفرینی محسوب میشوند. در واقع، برای توسعه فرهنگ کارآفرینی بایستی در جهت ارتقاء سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و حمایتهای محیطی از کارآفرینی در جامعه تلاش گردد.
پیشنهادها
در راستای توجه جدی به عوامل فرهنگ، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و حمایتهای محیطی موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی، پیشنهادهایی کاربردی ارائه میگردد. امید است با عنایت برنامهریزان، سیاستگذاران، مدیران، آموزشگران و متولیان امر توسعه کارآفرینی، در جهت کاهش مشکلات کشور و خصوصاً استان و شهرستان کرمانشاه مثمر ثمر واقع گردد:
√ ایجاد مراکز مشاوره، اطلاعرسانی و خدمات کارآفرینی در استان با هدف حمایت از کارآفرینان و ارائه خدمات مشاورهای تخصصی به متقاضیان طرحهای سرمایهگذاری مبتنی بر نوآوری؛
√ فراهم نمودن امکان ثبت، بررسی و در نهایت معرفی و تشویق ایدههای خلاق؛
√ راهاندازی مراکزی برای معرفی صاحبان ایدههای خلاق به سرمایهگذاران؛
√ تشویق صاحبان سرمایه برای قرار دادن سرمایه خود در اختیار نخبگان و صاحبان ایده به جای پسانداز در بانک از طریق اصلاح قوانین بانکی کشور در راستای کاهش سود سپردههای بانکی؛
√ تأسیس صندوقهایی با اعتبار کافی برای حمایت مالی از کارآفرینان؛
√ اصلاح قوانین مالیاتی کشور و در نظر گرفتن تخفیفها و معافیتهای مالیاتی ویژهای برای کارآفرینان؛
√ اطلاعرسانی مناسب و شفاف در خصوص برنامههای حمایتی دولت از کارآفرینان؛
√ ارتقای دانش کارآفرینانه افراد از طریق تحصیلات دانشگاهی، برگزاری کارگاهها، سمینارها و دورههای آموزشی، رسانهها و اینترنت؛
√ بازنگری در نظامهای آموزشی و فراهم نمودن امکان آموزشهای تجربی مطابق با رشته تحصیلی فرد؛
√ برگزاری دورههای آموزشی با هدف پرورش تفکر خلاق در میان جوانان؛
√ تشویق مردم به راهاندازی تشکلها و نهادهای محلی با هدف بهبود روابط و تعاملات مردم؛
√ استفاده از رسانههای جمعی برای تشویق مردم به راهاندازی کسب و کارهای کارآفرینانه و خوداشتغالی؛
√ فرهنگسازی در بین خانوادهها برای تشویق فرزندان خود به کسب مهارتهای شغلی ویژهای در کنار ادامه تحصیل؛
√ معرفی کسب و کارها و مشاغل کشورهای دیگر به دلیل تنوع بالای آن در سایر کشورها به منظور بالا بردن سطح آگاهی جوانان جویای کار از پتانسیلها و ظرفیتهای موجود در کشور؛
√ تشویق مردم به استفاده مفید و هدفمند از تکنولوژیهای در دسترس آنان (نظیر شبکههای اجتماعی و…) در راستای آشنایی با مباحث نوین و کاربردی در حوزه کارآفرینی؛
√ شناسایی و توسعه خوشههای کارآفرینی در سطح استان به منظور تسهیل روابط میان کارآفرینان؛
√ شناسایی، معرفی و ساماندهی کارآفرینان فعال؛
√ فرهنگسازی در خصوص جایگاه والا و شایسته کارآفرینان از طریق برنامههای رادیویی، تلویزیونی و…؛
√ تهیه نقشه توسعه کارآفرینی کشور با هدف تفکیک وظایف تخصصی دستگاههای ذینفع در تحقق زیرساختهای نوآوری و ایجاد همافزایی و هماندیشی برای پیشبرد بهتر اهداف توسعه کارآفرینی.
دیدگاه ها (0)