در پی انتشار نامه جمعی از استادان دانشگاه رازی به رهبر معظم انقلاب، پیرامون فساد مالی مملکت و درخواست اصلاح ساختاری و علاج قطعی آن که واکنشهای موافق و مخالف به نگارش آن را بر انگیخت، معاونت فرهنگی دانشگاه در مورخ دوشنبه شانزدهم تیرماه سال جاری و در فضای مجازی اقدام به تشکیل جلسه همافزایی نمود که با استقبال قابل توجه اعضای محترم هیات علمی دانشگاه همراه شد. در این جلسه ابتدا دکتر علیپوریانی با اشاره به گونههای مختلف مواجهه با نامه فوقالذکر، دلایل هر دسته را بهطور مختصر بیان نمود و سپس استادان دانشگاه رازی به طرح دیدگاههای خود پرداختند که شرح آن در ادامه آمده است:
دکتر محمد ابراهیم اعلمی آلآقا
رییس دانشگاه رازی و عضو هیات علمی گروه مهندسی مکانیک
اهمیت مسئولیت اجتماعی کمتر از تولید علم نیست. در اواخر خردادماه وزیر علوم سندی را درباره دانشگاه جامعهمحور و کارآفرین به دانشگاهها ابلاغ کردند؛ با این رویکرد که برای انجام مأموریتها و مسئولیتهای اجتماعی خودمان بیش از گذشته و دغدغهمندانه وارد شویم. امروزه ما شاهد حجم زیادی از پروندههای فساد اقتصادی در کشور هستیم و از نگاه دانشگاهیان، بحث برخورد با فاسد، صرفاً برخورد با مفسد اقتصادی نیست. ما به این فکر نمیکنیم که اگر با چند مفسد اقتصادی برخورد شود یعنی در کشور به طور اصولی با فساد برخورد شده است. طبیعتاً از نگاه علمی اگر ما بخواهیم به ریشه مفاسد اقتصادی فکر کنیم؛ در درجه اول فرایندهایی که منجر به بروز و ظهور فساد میشوند مهم هست؛ از مجلس گرفته تا قوه مجریه و قوه قضاییه.
ما در نگارش این نامه به این علت صرفاً یکی از رؤسای قوا را مخاطب قرار ندادیم که باعث ایجاد تصور برائت آن قوه از فساد نشود. درحالیکه معتقدیم در هر سه قوه قصورهایی وجود داشته است که منجر به چنین شرایطی و پروندههای عظیم مالی شده است. نویسندگان این نامه، شأنیت و جایگاه رفیع مقام معظم رهبری در کشور و از طرف دیگر جایگاه ویژه هیات علمی، درخصوص ارائه راهحلهای علمی در بررسی فرایندهای فسادخیز را مد نظر قرار دادهاند. براساس این، بهنظر میرسید که تنظیم این نامه میتوانست در جهت حضور دانشگاهیان در انجام مسئولیتهای اجتماعیشان، نقطه عطفی باشد و از طرفی هم زمینه مبارزه با فساد و رابطه صمیمانهتر با مقام معظم رهبری را ایجاد کند. بارها ازطریق مسئولین نهاد مقام معظم رهبری هم این مسئله را مطرح کردهام که شاید شایسته است ما در نشستها و با ارتباطات نزدیکتر بتوانیم دغدغههای هیات علمی را به مقام معظم رهبری منعکس کنیم. این مقدمهای بوده برای این که این نامه خطاب به ایشان تنظیم شود. محتوای نامه این هست که ما آمادگی داریم در جبهه بررسی علمی علل بروز فساد کنکاش کنیم؛ کار علمی انجام دهیم، تحقیق کنیم و درنهایت این مسائل را به عرض ایشان برسانیم. طبیعتاً در این چارچوب انتظار این است که بهخصوص بسیج اساتید و استادان بسیجی در انجام چنین رسالتهای پیشتاز باشند. میدانیم مهمترین معظل کشور این فساد است؛ علاوهبراین، بیکاری و ضعفی است که در وجدان عمومی نسبتبه انجام مسائل کاری بروز و ظهور دارد. در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی، من از اعضای هیئت علمی، درخصوص مسائل اجتماعی و عمومی کشور و حداقل در رصدکردن و احتمالاً بروز و ظهور مباحث در فضاهای علمی طلب استعانت و همکاری دارم.
اصلاح امور فقط کار مسئولین نیست، بلکه مطالبه همه مردم و همه اهل علم و فهم هست که نسبتبه این قضایا حساس باشند. لذا این شروعی است برای این که دانشگاهیان نسبتبه مسائل اجتماعی هم ورود جدیتری داشته باشند. خواهشمندم دوستان با عینکها و رویکردهای سیاسی به موضوع نگاه نکنند. امروز ما در شرایطی هستیم که انتظار این هست دستگاههای اجرایی، قانونگذار و قوه قضائیه همه توی میدان باشند؛ اما دانشگاهیان هم برای انقلاب یک رکن بوده و هستند. دانشگاه در اصلاح فرآیندهای فساد، کار پژوهشی تقاضامحور میکند و حوزههای مختلف علمی امروز باید در این فرایندهای کاری ورود پیدا کنند. الان همه دوستان میدانند در بحث مبارزه با فساد، شفافیت اطلاعات یک اصل جدی است. هرکسی به هرشکلی با شفافیت مخالفت کند بهنظرم در مملکت در ایجاد فساد برای مردم کمک کرده است. جرائد و رسانهها رکنهایی هستند که در برخورد مبارزه با فساد باید دین خودشان را ادا کنند. اما به این معنی نیست که اگر جرائد کار خودشان را میکنند، ما دانشگاهیان و رسانههای امروزی بیتفاوت باشیم. سرعت تحولات، مخصوصاً وجود شرایط شیوع ویروس کرونا، لزوم توجه بیشتر ما به موضوع مسئولیت اجتماعی را بیشتر میکند. امروز همه باید خودمان را زیر سؤال ببریم که آیا به وظیفه تمام و کمال خودمان عمل کردهایم.
نکته دیگر این که مکاتبه با ایشان به این معنا نیست که خدای ناکرده ریشه قضیه را در دستگاه ایشان میبینیم. این تصورات غلطی است. همه میدانیم که رویکردهای مقام معظم رهبری نسبتبه فساد بدون تعارف بوده است و بسیار هم بر این مضامین تأکید داشتند. در برخورد با فساد منِ دانشگاهی نباید سادهلوحانه فکر کنم اگر چهار نفر را بگیرند، فساد ریشهکن میشود. مهم ریشهکنکردن فرآیندهای بروز فساد است. فرایند مبارزه با فساد هم امر سهل و سادهای نیست اما دانشگاهیان در امر تجزیهوتحلیل آن میتوانند ورود داشته باشند. خیلی از اقشار نمیتوانند وارد مبارزه شوند، چرا؟ چون خودشان یا دستگاهشان آلودگیها و قصورهای داشتند. امروز آموزش عالی کشور یکی از دستگاههایی است که در این داستان سربلند است. انتظار ما بعد از این نامه، این بود که گروه اقتصاد، جامعهشناسی، حقوق و گروههای مختلف در زمینههای مختلف وارد بشوند. هر کدام کارگروههایی را آماده داشته باشند که اگر سیستم آموزش عالی و مقام معظم رهبری میخواستند بهصورت کلان و کشوری وارد این بحث بشوند بتوانند در جلساتی موشکافانه قواعد حاکم بر کشور را ارزیابی کنند. من افتخار میکنم که ذیل این نامه را امضا کردم.
دکتر کرم بهاری
عضو هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه رازی
بههرحال دستگاههایی که مسئول مبارزه با فساد هستند، قوه قضایه و مجلس شورای اسلامی هستند. به نظر من یکی از بحثهایی که میتواند اینجا مطرح شود این که چرا این دستگاهها در مبارزه با فساد نمیتوانند عمل کنند؟ با شرایطی که وجود دارد این دستگاهها هر چقدر هم که بخواهند، نمیتوانند در مبارزه با فساد خیلی کارآمد باشند. به نظرم علت آن عدم ثبات اقتصادی است؛ مثلاً یکی از مسائلی که در این نامه مطرحشده، مسائل مربوط به گمرکات است. اگر ثبات اقتصادی وجود داشته باشد، در همه چیز از جمله واردات و صادرات، آن وقت شفافیت وجود دارد. اگر مشکلات اقتصادی شدید وجود نداشته باشند، هیچ لزومی ندارد که مثلاً گفته شود؛ فلان محصول نباید وارد یا صادر شود و… از همه مهمتر رانت به وجود نمیآید. اگر ثبات اقتصادی وجود داشته باشد، رانت به وجود نمیآید و مفسدین اقتصادی نمیتوانند از این رانتها استفاده کنند. اینها از مسائل اصلی عدم ثبات اقتصادی است.
دکتر ناصر معینی نقده
عضو هیات علمی گروه گیاهپزشکی دانشگاه رازی
آنچه من از این نامه دریافتم این است که تقاضا داریم مقام معظم رهبری اجازه بفرمایند جمعی تشکیل شود تا این قضیه (فساد مالی) را بررسی کنند. الان تمام سازمانها و وزارتخانهها تقریباً یک بخش نظارتی در دولت و در خود مجلس دارند که بخش اصلی وظیفهاش نظارت بر اجرای قانون اساسی است؛ خود مجری قانون اساسی، آقای رئیسجمهور و دولت و قوه قضائیه نیز چنین هستند. با وجود این همه سازوکار در درون سازمانها، بیرون سازمانها و مشرف بر آنها، چنین اتفاقاتی میافتد که جای تعجب دارد.
به عنوان مثال، باور میکنید که من هنوز نتوانستهام از بانک دانشگاه وام بگیرم. ازطرفی کسی را مشاهده میکنید که بدون داشتن وثیقه و ضامن چند میلیارد وام گرفته است و آن را پس نمیدهد و هیچ کسی هم کاری نمیتواند انجام دهد. پس این سازمانهای نظارتی کجا هستند؟ بانک بر چه اساسی این وام را پرداخت میکند؟ بنابراین فکر میکنم که قضیه پیچیدهتر از آن است که با تشکیل یک جمعی و بررسی آن مشکل حل شود. البته این را به فال نیک میگیرم اما فکر نکنم با تشکیل یک جمع دیگری مشکلی از این مشکلات حل شود. زیرا با وجود این همه سازمان در هر سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. حالا ریشه اینها چیست؟ یکی از مسائل عدم شفافیت است و نکات دیگری که کاش دوستان اقتصادی و کسانی که دراینزمینه تخصص دارند صحبت کنند.
دکتر علی تقیزاده
عضو هیات علمی گروه زبان انگلیسی دانشگاه رازی
حتماً مجمعی هست که به مسأله فساد اقتصادی رسیدگی میکنند. در نهاد مقام معظم رهبری، در سایر جاهای کشور، در حوزه دولت، در حوزه مجلس و در قوه قضائیه حتماً سازمانهایی هست که رسیدگی میکنند. اکنون در حالت بدی هستیم که نه زیبنده نظام مقدس جمهوری اسلامی هست؛ نه زیبنده ایران هست و نه زیبنده ملتی که این همه جانفشانی کردند. ما برای جمهوری اسلامی امیدهایی داشتیم که باید بگویم متأسفانه امیدهایمان نقش برآب شد. آیا باید دست روی دست بگذاریم و شاهد این قضایا باشیم. در کشور ما تقریباً انواع فساد به درجات مختلف در بعد آموزش، اقتصاد، مسائل اجتماعی و سیاسی وجود دارد. آیا این زیبنده جمهوری اسلامی است؟ اجازه بفرمایید جواب بدهم؛ خیر، چنین وضعیتی زیبنده جمهوری اسلامی نیست. اما رئیس محترم دانشگاه آیا بهتر نبود که این تقاضا از کانال وزارت علوم صورت بگیرد. بهتر بود دانشگاه رازی بهعنوان عضوی از مجموعه بزرگتری از وزارت علوم این کار را بکند. معتقدم که همه دانشگاههای کشور در حوزه انواع مختلف اختلاسها باید تلاش کنند که به قضیه وارد شوند. علاوهبراین، در حوزههای دیگری هم که مربوطبه مسائل خارجی کشور است؛ مثلاً در مسئله هستهای، برجام، اقتصاد، آشفتگی بازار، اختلاف درآمدها و کرونا نیز ورود کنند. اگر با همین مسئله کرونا برخورد علمی میشد آیا این طور میشد. پس این نشانگر این هست که ما در برخورد علمی با مسائل و در مدیریت علمی کشور مشکل داریم. اگر قرار است مدیریت علمی بشود باید دانشگاه این کار را انجام دهد. برای این که دانشگاه کانون مدیریت علمی بشود حتماً باید حوزه بسیج اساتید هم در این کار پیشقراول و پرچمدار باشد.
شاید بد نبود کسانی که نامه را نوشتهاند بر بیانات مقام معظم رهبری مروری میکردند. بخشهای از آن با عنوان «مبارزه با فساد کار دستگاههای حکومتی است نه مردم» قابل توجه است. در قسمتهایی حضرت آقا میفرمایند: «وقتیکه چند سال پیش مسئله مبارزه با فساد را مطرح کردیم، عدهای بهجای این که سینه سپر کنند و به میدان بیایند و پرچم را در دست بگیرند، توجیههای سیاسی و تعبیرهای غلط و سیاستبازانه روی این مسئله گذاشتند و آن کاری که باید بکنند نکردند.. . مبارزه با فساد کار دستگاههای حکومتی است. ذهنها هم فقط به سمت دستگاه قضائی نرود. دستگاه قضائی آخر و دواست یعنی اول یک فسادی اتفاق میافتد بعد دستگاه قضائی میرود آن را پیدا میکند. من گفتم در بعضی از بخشها درباره فساد مطالعات عمیق کنند.» مهمترین بخشی که میشود با فساد مبارزه کرد دولت است؛ خود دولت همین را قبول دارد و دنبال کرده است. گلوگاههای فساد باید گرفته شود. اگر موردی بود که از این صافیها و از زیر دست مسئولان دولتی رد شد آن وقت نوبت قوه قضائیه است.
دکتر هومن سالاری
عضو هیات علمی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه رازی
به نظر میرسد که نقدهای جدی به امضا و انجام این کارزار وارد شده است. اگر بهجای هیات رئیسه دانشگاه، پنج نفر از اعضای هیئت علمی چنین نامهای را تنظیم کرده بودند و بر کارزار آنها نقدهای جدی وارد میشد آیا هیات رئیسه محترم چنین فرصتی به این همکارانم میداد؟ آیا فکر نمیکنید چنین رفتارهایی به نوعی استفاده حاکمیت از قدرت است؟
فرحت السادات میبدی
عضو هیات علمی گروه شیمی آلی دانشگاه رازی
به نظر من نوشتن چنین نامههایی کار بسیار پسندیدهای است. باید مشخص شود که کار هیات علمی فقط آموزش و پژوهش نیست. دغدغهها و وضعیت جامعه هم برای آن مهم است. اما برای راهکار، اگر شما در جامعه قدم بگذارید؛ همه مردم عامی هم میدانند که راهکار وضعیت چیست؛ اصلاً چیز پیچیدهای نیست. متأسفانه از قدیم هم گفتند: «در دیزی باز باشد گربه دزد هم حیا نداشته باشد ممکن است هر اتفاقی بیفتد.»
دکتر رمضانعلی ابوزاده
عضو هیات علمی گروه مهندسی مواد و نساجی دانشگاه رازی
با سخنی از معمار کبیر انقلاب شروع میکنم آنجایی که فرمودند دانشگاه مبدأ تحولات است. اعتقاد دارم که رهبری نظام اسلامی در انتخاب کلماتشان کاملاً دقت دارند، بنابراین وقتیکه میفرمایند دانشگاه مبدأ تحولات است حتماً کلمه مبدأ آگاهانه و عامدانه انتخاب شده است.
نکته دوم آنکه این روزها خبرگزاریهای خارجی بهنقل از کارشناسان مکرر اذعان میکنند که ملت ایران را نمیتوان با فشار تهدید یا تحریم به زانو درآورد. این جمله اگرچه برای من غرورآفرین است، لایه پنهانی هم دارد؛ که دشمن با استفاده از علومشناختی و هوش مصنوعی به دنبال این است که نقاط قوت ما را به نقطه ضعف تبدیل کند.
نکته سوم فرمایشهای اخیر مقام معظم رهبری با قوه قضائیه است؛ ایشان ضمن تمجید از اقدامات قوه قضائیه میفرمایند: «ایجاد تحول در قوه قضائیه نیازمند طراحی کلان، برنامه مدون و زمانبندی شده است.» و اضافه میکنند: «تدوین نقطه ارتقاءیافته و پیشرفتهتر سند تحول قضائی با استفاده از اندیشمندان دانشگاه و حوزه.» و در این نسخه پیشرفتهتر از قوه قضائیه و اندیشمندان حوزه و دانشگاه، پنج محور را مطالبه کردند که عبارتاند از: «احیای حقوق عامه در حوزه اقتصاد، امنیت، بینالملل، گسترش عدل و آزادیهای مشروع، پیشگیری از وقوع جرم، نظارت بر حسن اجرای قانون، مبارزه سختگیرانه با فساد درون قوه و خارج از قوه.» بنابراین بپذیرید که فساد یکی از ابرچالشهای است که الان با آن مواجه هستیم. نسخه مبارزه با فساد فراقوهای است. بنابراین قوای سهگانه همه دارند تلاششان را میکنند که جلوی فساد گرفته شود اما امروز ما شاهد فساد هستیم. فراتر از قوا، رهبری عظیمالشأن ایران میتوانستند این نقش را ایفا کنند. ما اینجا درباره پیشگیری صحبت میکنیم. اقدامات قوه قضاییه خوب است اما پیشگیرانه نیست. اینها برخورد با فساد است و ما در موقعیتی قرار داریم که احساس میکنیم باید به سمت روشهای پیشگیری برویم. ما در این نامه راهحل ارائه ندادیم فقط گفتیم که دانشگاهها را بهعنوان ذهن بیدار جامعه وارد داستان کنند. در متن این نامه از مقام معظم رهبری استدعا شده که دستور فرمایید دانشگاهیان بیایند و روی این موضوع کار کنند. من بهعنوان یک ایرانی وقتی بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری را میخواندم، دریافتم که تکتک کلمات آن بیانیه تکالیفی را برای من بهعنوان جوان و عضو هیات علمی و حتی برای بقیه اقشار دارد؛ در آن بیانیه فراتر از متن، امیدآفرینی و مثبتنگری به نوعی به همه منتقل شد. متنی که الان در دانشگاه رازی تهیه شده است غیر از این که کلماتش بحثبرانگیز است، فراتر از این کلمات با خودش پیامی دارد؛ پیام این است که اندیشمندان و صاحبان نهادهای دانشی فارغ از وابستگیهای جناحی یا وابستگیهای قوهای؛ قوه مقننه، قوه مجریه یا قوه قضا، ورود پیدا کنند و بتوانند پیشنهاداتشان را ارائه بدهند.
ما در این نامه راهحل را ارائه ندادیم، این به آن معنا نیست که راهحل نداریم. این موضوع راهحل ساده ندارد؛ نسخه یک خطی ندارد؛ نیاز است که جمعی از نخبگان ابعاد مختلف موضوع را بررسی کنند و نسخه عملیاتی بدهند نه یک جمله دعایی. همچنین باید توجه کرد که این نامه از سوی اشخاص حقیقی امضا شده است نه هیات رییسه دانشگاه. نکته دیگر آنکه ما نباید جناحی و سیاسی به قضیه نگاه کنیم. بیایم بررسی کنیم که هزینه نقد در جامعه ما چقدر زیاد شده است. ما به این نتیجه رسیدهایم که مسئولیت اجتماعی عضو هیات علمی ایجاب میکند به این موضوع وارد شود. کسانی که این نقدها را میکنند، دلسوز نظام و انقلاب هستند. ما به گامهای بعدی و اینکه پس از این چه باید کرد، نیز فکر کردهایم.
دکتر جلیل صحرائی
عضو هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه رازی
من باید به چند دلیل برای ریاست دانشگاه و هیئت رئیسه دانشگاه که این نامه را تدوین و تنظیم کردند ابراز تأسف کنم. اول اینکه راه مبارزه اصولی و سیستماتیک با فساد را هنوز متوجه نشدهاند. اگر میخواهیم فساد در کشورمان نباشد به تصویب قوانین بسیار محکمی نیاز داریم. ما به یک قوه قضائیه سالم و مستقل نیاز داریم. همچنین کشورهای دیگر برای مقابله با فساد از جامعه مدنی قدرتمند و از احزاب مقتدر استفاده میکنند. دنیا برای مقابله با فساد، رسانههای آزاد را در نظر گرفته است. اگر میخواهید با فساد مبارزه کنید راه آن مشخص است؛ دنیا آن را تجربه کرده است. این چه کوتهبینی است مگر رهبر با نبودن فساد در کشور مخالف است. آیا رهبر واقعاً نمیخواهد مردم در رفاه باشند و فسادی نباشد؟ البته من معتقدم نامهنوشتن به رهبر هیچ اشکالی ندارد حتی باید بدون لکنت با رهبر صحبت کرد اما کجای دنیا با دستوری فساد رفع شده است که من الان از اعضای هیات علمی امضا بگیرم و این را خدمت رهبر ارسال کنم. یعنی رهبری منتظر امضاهای ماست و برای مبارزه با فساد برنامهای ندارد؟ این مطبوعات و رسانهها هستند که میتوانند این کار را بکنند. هدف اصلی انقلاب مقابله با فساد است اما شیوه مقابله و مبارزه با فساد، آن چیزی است که دنیا به آن رسیده است؛ ما چرا خودمان را به خواب زدیم. اگر شما نتوانستید یک راهکار ارائه بدهید چرا نامه نوشتید. چه حقی داشتید از طرف استادان دانشگاه نامه نوشتید. شما بهعنوان هیات رئیسه دانشگاه نامهتان را مینوشتید.
اگر هیات علمی سخنی میگوید و بهجایی نمیرسد بخاطر این استکه ما ۱) استقلال نداریم ۲) ارزش و اعتبار دانشگاه را به حد کافی پائین آوردهایم که مدیریت دانشگاه هم در آن بدون تقصیر نیست. دانشگاه اگر توانمند است، اگر عرضهای برایش مانده است، اگر استقلالی برایش مانده است، باید مسائل را ریشهای کنکاش کند.
دکتر وکیل احمدی
عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه رازی
وقتیکه جامعهای ذرهای پیچیده میشود؛ اجزاء و افراد هم مجبورند پیچیدهتر شوند؛ بنابراین ساختارها یکسری ویژگیها پیدا میکنند؛ مثلاً از دلش فساد بیرون میآید. به نظر میرسد که علوم مربوط به فهم این ساختارهای پیچیده، علوم انسانی است. وقتیکه بهایی به علوم انسانی داده نمیشود، مشخص است که ساختارها هماهنگ با علوم طبیعی پیش خواهند رفت و همانطور که این علوم از قبل ساختارها را مدیریت کردهاند، الان هم میخواهند نسخه بپیچند و بهاصطلاح برایش مقداری دوادرمان پیدا کنند. به نظرم مشکل اصلی این است که ما فهم درستی از ساختار جامعه نداریم که با یک نامه یا جلسهای ما میخواهیم آن را حلوفصل کنیم. به نظرم قبل از معاونت فرهنگی که این زحمت را کشیده است باید خود بسیج هم این کار را انجام میداد. درواقع بسیج باید اینها را شروع کند؛ کارهایی که از مجرای قانونیشان پیش نمیرود؛ اصلاً بسیج شاید فلسفه وجودیاش همین بوده است در برخی زمینهها باید بهاصطلاح ورود کند. لذا باید به علوم انسانی اهمیت داد. ما نباید دنبال این نسخههای یکیدو روزه باشیم.
دکتر امین زارع
عضو هیات علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی
من کاملاً با این حرف موافقم که ابعاد بحث فساد خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست. معتقدم اگر این نامه را بهعنوان یک رویکرد علمی در نظر بگیریم، قاعدتاً باید گام بعدی آن را هم دیده باشیم. تصور بفرمایید که حالا این نامه به دست مقام معظم رهبری میرسد و ایشان مثلاً برای پیشگیری از فساد از دانشگاهیها راهکار میخواهد چون بحث، بحث پیشگیری است نه لزوماً برخورد. آیا برای پیام بعدی شما فکر کردهاید؟
دکتر نامدار یوسفوند
عضو هیات علمی گروه زیستشناسی دانشگاه رازی
این نامه از نظر ساختاری، زمانی و منطق اشکال دارد. ازنظر بنده هیات رئیسه بهعنوان بخشی از دولت قاعدتاً باید دراینزمینه مبارزه با فساد پیشقدم باشد. این که نامه به رهبری نوشته شده است هم دچار اشکال صددرصدی است. آیا رهبری از این مطالب اطلاع نداشتند؟ ایشان بیش از دو دهه است که عَلَم مبارزه با فساد را برداشتهاند. این ما هستیم که با ایشان همکاری نکردیم. من در این باره پیشنهاد واضحی داشتم. همانطور که پیشتر در بسیج اساتید انجام شد، استادان در تخصصهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، شفافیت و مبارزه با فساد و… همکاری کنند. یکی از کارهایی که باید صورت بگیرد این که یک هیات اندیشهوز یا کارگروه تخصصی مبارزه با فساد تشکیل بدهیم. بنده در خدمت دوستان هستم تا مصوبات آنها را به تصمیمگیرندگان منعکس کنم.
درباره موضوع نامه، نوشتننامه به رهبری اشکال اساسی دارد؛ رهبری خودشان بیست سال پیش علم مبارزه با فساد را برافراشتهاند، بیاییم بیانیه هفت هشت مادهای ایشان را بخوانیم، نامه ایشان در پاسخ به آیتاله طاهری اصفهانی را بخوانید. ایشان دقیقاً میفرمایند قدمبهقدم از خودتان شروع کنید؛ از اطرافیان شروع کنید؛ بعد همین طور دایره را بزرگتر کنید. الان متأسفانه مجموعهای که بخواهد فسادی از یکی از کارشناسانش برملا کند، فکر میکند که آبروی خودش میرود؛ درنتیجه مقاومت میکند؛ شبکهای ایجاد میکند تا این فساد پوشیده شود. هر مجموعهای در داخل کشور باید از خودش شروع کند.
درمورد قوه قضائیه، قضاوتکردن با تعبیر بگیروببند یکی از اشکالات اساسی این نامه هست؛ عنایت بفرمایید قوه قضائیه الان دارد حرکتی انجام میدهد که خاطره شهید بهشتی را زنده میکند. ما باید آن را حمایت کنیم. بههرحال قوه عدلیه کشور مجموعهای هستند که متخصص این کارند و براساس دانستههای قضایی و حقوقی قضاوت میکنند. تعبیری در این نامه هست که «کوه ستم در بحر فساد است». این اصلاً زیبنده جامعه ما نیست. اگرچه در کشور فساد وجود دارد، این فساد، سیستماتیک نیست ولی فساد موردی و باندی وجود دارد. ما باید با این قضیه مبارزه کنیم و راه آن کمک به سیستمهایی است که باید با فساد مبارزه کنند. بنده بهعنوان کسی که علم بسیجی دارم و زیر پرچم بسیجی دارم فعالیت میکنم، هیچ بدهکاری به هیچ کدام از جناحین ندارم. به نظر من در شرایط و زمان فعلی راهکار نامهپراکنی به شکل سرگشاده نیست.
دکتر طهماسب علیپوریانی
معاون فرهنگی دانشگاه رازی و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی
در درجه اول ابراز تأسف میکنم از عدم مشارکت اکثریت استادان در حوزهای علوم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. نکته دیگر این است که وقتی درخصوص ساختار حرف میزنند میگویند نظم زیرین، یعنی هر گونه بسامانی یا نابسامانی روئین، متأثر از آن نظم زیرین است. بنابراین دلیل اصلی که این نامه را امضا کردم، اشاره جدی به وضع ساختار و وجود مشکل در ساختار است. من درخصوص رهبری اطمینان و یقین قلبی دارم همان طورکه در نامه ذکرشده است خط قرمز رهبری در تنظیم با افراد، همین بحث آلودگی دنیا و فساد است. من اعتقاد ندارم که با وجود این حجم از فساد، باید رهبری را خط مقدم مبارزه با فساد بدانیم بلکه معتقدم وقتی میگوییم نظام یعنی مجموعهای از اجزا یا اعضا که هرکدام یک کار ویژه دارند و این کارویژهها درراستای برآوردن یک هدف عالیاند. رهبری خودش را بهدرستی در درون این قانون دیده است. تنظیم قوانین و قواعد ساختاری که باید ما را از ورطه این فساد نجات بدهد وظیفه رهبری نیست. این قوانین را باید در درجه اول قوه مقننه تنظیم کند و مسئولیت این بهطور مستقیم برعهده قوه مقننه است. مسئول دوم قوه مجریه است و به نظر من متهم درجه یک قوه مجریه است. در این ساختار قوه قضائیه بهعنوان نیرویی که باید ساختارها را درست کند دیده نمیشود بلکه فرض بر این است که دستگاه قوه قضائیه در یک شرایط آرمانی اصلاً دخالتی نداشته باشد. بر همین مبناست که میگوییم: «بگیر و ببند»، ما به آن شرایط آرمانی نخواهیم رسید، مگر این که آن نظم زیرین حل شود.
درباره عبارت «کوه ستم در بحر فساد» در متن نامه ، سوگند یاد میکنم چیزی که همه ساختار نظام را متهم کند که اصلاً کل نظام فاسد است مد نظر نبوده است. ما اگر چنین قصدی داشتیم از رهبری درخواست دستور اصلاح نمیکردیم. نکته دیگر اینکه به استناد فرمایشات مقام معظم رهبری ما نباید از اظهار عقیده احساس ترس کنیم، اظهار عقیده یکی از حقوق طبیعی انسان است اولاً هم در اسلام و در سیره پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) هم به موردی برنمیخوریم که جلوی اظهار عقیده گرفته شده باشد و همچنین که شهید بهشتی میفرماید:«هیچ حکومتی تحت هیچ عنوانی، تحت شرایط فوق العاده و غیرعادی و به طور کلی تحت هیچ شرایطی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد.»
دکتر علی سلیمی
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات عرب
من این نامه را با افتخار امضا کردم. دانشگاهها اگر بخواهند مرجع باشند؛ باید به سمت برخورد تخصصی با این مسائل بروند. امروز گاهی اوقات جامعه از ما اعضای هیات علمی بهمراتب جلوتر است. ورزشکاران، هنرپیشهها و… در همه مسائل کشور نظر میدهند اما دانشگاهیها که تخصص، مرجع و اصل این موضوع هستند، در سکوت فرو رفتهاند. فساد در کشور دیگر امری پنهانی نیست. این مسئله اصلاً جناحی نیست، ما باید بهطور جدی بسیج شویم؛ کمر همت را ببندیم و ببینیم چه میشود کرد. ضروریاتی مانند چنین نامهای اصلاً به بحث نیاز ندارد که میگوییم آیا نامه را باید بنویسیم یا ننویسیم. امروز دانشگاهیان باید بهطور جدی روی گروههای تخصصی کار کنند و مبارزه سیستماتیک با فساد را طراحی کنند. این امری بدیهی است که در این صحنهها دانشگاه به شکل تخصصی وارد شود. من امروز خودم ترجیح میدادم بحث جناحی باشد و در سطح جدال اصلاحطلب و اصولگرا باشد ولی متأسفم که فساد چنان ما را گرفته است که اولویت ازبینبردن فساد است. جامعه مورد حمله گرگ قرارگرفته است. اول باید گرگها را بیرون بکنیم و اختلاف سلیقههایمان مسئلهای ثانوی شد است. باید این موضوع، بهعنوان یک موضوع جدی در کرسیهای آزاداندیشی مطرح شود.
دکتر روحاله بهرامی
عضو هیات علمی گروه حقوق دانشگاه رازی
من بحث را با سه مقدمه سامان میدهم: ۱) مقابله بافساد به صورت طرح مسئله و طرح مسئله اساساً وظیفه دانشگاه است. یعنی ما باید از خودمان بپرسیم چرا در طول این مدت راجعبه فساد موجود در مسائل اجتماعی، فرهنگی و ساختاری جامعهمان اصلاً بحث نکردهایم، چرا در دانشگاه ماه این کار نشده، آیا نیاز داریم که از معلم یا رهبر اجازه بگیریم. ما خطاکارترین آدمها در حوزه فساد در جامعهمان هستیم چون نگاه سیاسی داشتیم و به لحاظ علمی بحث نکردهایم. اساساً مقصر اصلی این فساد دانشگاههای ما هستند که حالا دارند به شخص اول مملکت نامه مینویسند که ما در بحر فساد هستیم. دانشگاه هویت مستقل دارد کسی که میگوید در دانشگاه نمیشود با فساد مبارزه کرد یا دروغ میگوید، یا راهکارش را نمیداند، یا شعار میدهد، یا سیاسی عمل میکند، یا اراده معطوف به عمل ندارد یا فرافکنی میکند. دانشگاه جای مبارزه با فساد است. ۲) بحث نحوه نگارش نامه است که برای ما جای پرسش دارد. اعضای هیات علمی فقط مدیران دانشگاه نیستند. چرا فقط نویسندگان این نامه اولین امضاکنندگان آن هستند و آیا غیر از مدیران کسی از اعضای هیات علمی نبود که در شکلگیری و تنظیم این نامه مشارکت داشته باشند؟ ۳) مقدمه سوم شیوه عملی ما نویسندگان نامه است. در حوزه فساد ما کجای دانشگاه و استانمان را نقادی کردهایم؟ در برابر این حجم از فساد که در ارتباط با مسائل خصوصیسازی، مباحث مختلف اجرایی و عملی در استان وجود دارد، ما یک بحث نقادی در این حوزهها در دانشگاه برگزار کردهایم؟ در همین هفت سال چقدر با جامعه ارتباط برقرار کردهایم؟ من سؤالم از دوستان هیات رئیسه این است که شما چقدر توانستید ارتباط جدی در درون استان با استاندار، فرماندار، اجزا و نهادهای مدنی برقرار کنید؟
اولین پیشنهادم به دوستان این است که شما رسالتتان را انجام دهید، چرا معطل میکنید و در گروههای مختلف، فساد به صورت علمی بررسی نمیشود؟ موارد زیادی در حوزه رسالت دانشگاه است و حرف دانشگاه شنیده میشود اما ما کار نمیکنیم. ما فقط ادعا داریم. پرسش من از دوستان این است که شما بهعنوان مدیران دانشگاه، بدون نگاههای سیاسی، چقدر از ظرفیت موجود اعضای هیات علمی استفاده کردید؟ این عین فساد است اگر از توانمندیها و قابلیتهای اعضای هیات علمی استفاده نکنیم؛ از دربان بگیر تا مسئول دفتر چقدر ما نگاههای غیرجناحی داشتهایم؟ اگر ما اینها را نبینیم این عین فساد است. نباید توقع داشتهباشیم، علاج و راهکار فساد پایدار به جامعه بدهیم درصورتیکه بخشی از آن در زیرمجموعه خود ماست.
دیدگاه ها (0)