سرمقاله » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 5036
سه شنبه - ۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۰

نامه فرهنگ رازی؛ خاری در دیده رانت‌خواران

به‌عنوان یک انسان دانشگاهی، از همه ما انتظار می‌رود که نسبت به اتّفاقات پیرامونی حسّاسیت داشته‌باشیم. لذا حتماً اطّلاع یافته‌اید که چندیست در کانال بی‌هویت «خبرنامۀ رازی» علیه عملکرد معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه و باتمرکز بر نامۀ فرهنگ رازی متن‌های تندی منتشر شده‌است. بر خود لازم می‌دانم در دفاع از عملکرد نامۀ فرهنگ رازی -که افتخار همکاری با آن را دارم- نکاتی مطرح کنم.

چرا نسبت به عملکرد حوزۀ معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی این قدر سروصدا به‌راه افتاده‌است؟! چرا برخی «نامۀ فرهنگ رازی» را بر نمی‌تابند؟! نامۀ فرهنگ رازی به چه موضوعاتی پرداخته و می‌پردازد که خواب برخی را چنین آشفته کرده‌است‌؟!

صداهایی که در اعتراض به نامۀ فرهنگ رازی بلند شده حاکی از آن است که این رسانه، به رسالت خود به‌عنوان یک رسانۀ مستقل و آزاده به‌درستی عمل کرده‌است. مگر می‌شود رسانه‌ای به وظیفۀ حرفه‌ای خود عمل کند و دشمن پیدا نکند؟! طبیعی است که وقتی شما دانشگاه را در راستای مسئولیت اجتماعی‌اش، با جامعه درگیر کرده و از بزرگترین هدررفت‌های مالی (اگر نگوییم فساد و رانت‌خواری) در استان گزارش تحلیلی و مستند تهیه و منتشر می‌کنید، منافع برخی رانت‌خواران بزرگ تهدید شده و صدای آنها بلند می‌شود و متأسفانه گاهی دیده می‌شود که چنین اشخاصی پشت دژ حصین ارزش‌های دینی و انقلابی موضع می‌گیرند.

اگر اهل پیگیری مطالب نامۀ فرهنگ رازی باشید، می‌دانید که چه می‌گویم، در غیر این صورت از تک‌تک شما اعضای محترم خانوادۀ بزرگ دانشگاه رازی اعم از استادان، دانشجویان و کارمندان و نیز از تمامی شما هم‌استانی‌ها و هم‌وطنان عزیز تقاضا دارم، لااقل و برای نمونه، دو گزارش زیر را که در این رسانۀ دانشگاهی منتشر شده‌اند مطالعه کنید تا منظورم را متوجه شوید.

گزارش تحلیلی واگذاری پالایشگاه کرمانشاه به بخش خصوصی

خیلی‌ها در رابطه با واگذاری پالایشگاه کرمانشاه صحبت کرده و می‌کنند، امّا کمتر کسی به خودش زحمت داده، توانایی آن را داشته و خطرش را پذیرفته که از جزئیات این پرونده گزارشی تحلیلی و مستند تهیه و منتشر کند. این گزارش نشان می‌دهد در واگذاری پالایشگاه کرمانشاه لااقل بیش از ۱۵۰۰ میلیارد تومان (به ارزش ۵ سال پیش از این) تخلّف رخ داده‌است. در بخشی از گزارش می‌خوانیم:

«شرکت تجارت‌گستر بیستون با سرمایه اولیه ۵۰ میلیون تومان در ۲۹/۶/۹۴ تأسیس شد و نزدیک به یک‌سال بعد سهام پالایشگاه کرمانشاه را خرید. در هنگام تأسیس … در اساسنامه شرکت به مواردی هم‌چون تهیه، تولید، پخش، خرید و فروش، بسته‌بندی انواع محصولات غذایی، بهداشتی و آرایشی و لوازم مرتبط و… اشاره شده است. در سال ۹۷ یعنی تقریباً دو سال بعد از واگذاری، اسم شرکت به «گروه صنعتی نفت و گاز پترو ستاره فلات» تغییر کرد و به اساسنامه موضوعات دیگری نیز اضافه شد ازجمله فعالیت‌های نفتی، پتروشیمی، پالایشگاهی … . محوریت اساسنامه شرکت فعالیت در صنایع غذایی است … و بنا بر آن‌چه در دستورالعمل اجرایی روش انتخاب مشتریان سازمان خصوصی‌سازی آمده است … «حداقل سه سال سابقه فعالیت مشابه/مرتبط یا فعالیت‌های تجاری درزمینه تولیدی، صنعتی، خدماتی یا صادراتی» [ضروری بوده‌است].»

نکات بالا، تنها گوشه‌ای از مطالب عجیب و تأمّل‌برانگیز موجود در این گزارش است و لذا خواهشمندم دقایقی از وقت خود را به مطالعۀ نسخۀ کامل آن که باعنوان «خصوصی‌بازی بزرگ» در نامۀ فرهنگ رازی منتشر شده‌است‌ اختصاص دهید.

برخلاف سایر گزارش‌های نامۀ فرهنگ رازی که توسط روزنامه‌های استان چندین بار بازنشر داده می‌شدند، گزارش واگذاری پالایشگاه کرمانشاه نه‌تنها توسّط هیچ‌یک از رسانه‌های استان بازنشر نشد، بلکه درست در همان هفتۀ انتشار این گزارش در نامۀ فرهنگ، تعداد زیادی از روزنامه‌های استان بخش قابل توجّهی از حجم روزنامۀ خود را به انتشار گزارش‌ «خدمات فرهنگی پالایشگاه کرمانشاه» اختصاص دادند! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

علاوه بر این، مانع‌شدن برخی دست‌های بیرون دانشگاه از پیگیری پروندۀ «واگذاری پالایشگاه کرمانشاه به بخش خصوصی» توسّط جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه رازی شاهدیست بر حسّاسیت این موضوع و جایگاه ویژه‌ای که در سازوکارهای توزیع رانت دارد. به گردانندگان «خبرنامۀ رازی» پیشنهاد می‌کنم چنانچه واقعاً دغدغۀ عدالت، قانون‌مداری و مبارزه با فساد دارند، از روابط و مصونیت ویژۀ خود استفاده کرده و دست‌های پشت‌پرده‌ای که بر دانشجویان بسیجی دانشگاه فشار آورده و آنها را از پیگیری پروندۀ واگذاری پالایشگاه بازداشتند شناسایی و افشا کنند.

نقد و بررسی ابرپروژه‌های آبی استان

باوجود بحران آب و حساسیتی که نسبت به مدیریت منابع آبی ایجاد شده، کمتر پیش آمده که پروژه‌های مربوطه به‌صورت عالمانه، بی‌پرده و باشجاعت مورد نقد و بررسی قرار گیرند. نظر به اهمّیت موضوع و رسالت اجتماعی دانشگاه، معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی نشست هم‌اندیشی «نقد و بررسی ابرپروژه‌های آبی استان» را با سخنرانی دکتر «هوشنگ قمرنیا» استاد گروه مهندسی آب دانشگاه رازی و باحضور نمایندگان سازمان‌های ذیربط برگزار کرد.

در گوشه‌‌هایی از گزارش این نشست که باعنوان «سدسازی در کرمانشاه؛ رنج بی‌وَر» در نامۀ فرهنگ رازی منتشر شده می‌خوانیم:

  • «[سد آزادی] به اهداف مدنظر خود نرسیده، هیچ‌گونه تحول اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و … در منطقه ایجاد نکرده و مشاوران و پیمانکاران آن، پروژه را ترک کرده‌اند … در کل، اجرای این سد و شبکه[ی آبیاری مربوطه] از سال ۱۳۸۱ تاکنون و با صرف هزینه ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان، فقط هدر‌دادن سرمایه‌های ملی را به دنبال داشته و دارد.»
  • دکتر قمرنیا درحالی‌که اجرای سد زمکان را با بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان و شبکه آبیاری مربوطه با صرف حدود ۲۲ میلیارد تومان، هدررفت منابع مالی هنگفتی دانست، گفت: «این سد تاکنون هیچ‌کدام از اهداف اصلی خود یعنی تأمین آب اراضی دیم و باغات گهواره را محقق نکرده‌ … هیچ‌گونه تحول اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … در منطقه ایجاد نکرده و باعث ناامیدی و بی‌تفاوتی کشاورزان منطقه شده‌است، این در حالی است که مشاوران و پیمانکاران این پروژه نیز آن را رها کرده‌اند.»
  • اجرای این پروژه [طرح گرمسیری] با بیش از هشت میلیارد دلار، هیچ‌کدام از اهداف اصلی خود را محقق نکرده‌است»
  • سد [تنگ حمام] به هیچ‌کدام از اهداف خود … نرسیده‌است
  • «درست است [که] به دلیل تحریم‌ها، مشکلات اقتصادی وجود داشته و دارد اما تمام این سدها و کارفرمایان، مشاوران، پیمانکاران و سایر دست‌اندرکاران آن‌ها پول خود را گرفته‌اند. … اکثر مشاوران، پول مطالعات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و … را می‌گیرند و گزارشاتی را کپی می‌کنند که در انبار و کتابخانه‌ها کسی به آن‌ها رجوع نمی‌کند.»

درخواست می‌کنم دقایقی وقت گذاشته و متن کامل این گزارش بهت‌آور و مستندات آن را مطالعه کنید.

سایر موارد

اگر گزارش‌های دیگری که دربارۀ پروژه‌های پرحرف‌وحدیثی چون سد آزادی، منوریل، پروژه‌های نیمه‌تمام استان و معضلاتی مانند خودکشی، فقر، کارتن‌خوابی، حاشیه‌نشینی و امثال آنها را نیز در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که نامۀ فرهنگ رازی در راستای رسالت اجتماعی دانشگاه و به‌عنوان رسانه‌ای مستقل، آزادمنشانه و بی‌مهابا به موضوعاتی ورود کرده‌است که طبیعی است برای بسیاری گران تمام شود.

علاوه بر نامۀ فرهنگ رازی، اقدامات دیگری مانند «نشست‌های جامعه‌محور گروه‌های آموزشی» نیز تأثیر مشابهی داشته و تهدیدی جدی برای سازوکارهای توزیع رانت در استان محسوب می‌شوند. در قالب این نشست‌ها، متخصصان دانشگاهی به بررسی کلان‌پروژه‌ها و مسائل مهمّی می‌پردازند که برای تصمیم‌گیری روی میز سازمان‌ها و شرکت‌ها هستند. مسلّماً، بسیاری ترجیح می‌دهند تصمیم‌گیری دربارۀ این موضوعات -که مسئلۀ تضادّ منافع درخصوص آنها بسیار پررنگ است- در خفا، پشت درب‌های بسته و بدون دخالت دانشگاهیان صورت پذیرد. به‌همین دلیل، ورود متخصصان دانشگاهی به تصمیمات مربوط به پروژه‌هایی چون تله‌کابین کرمانشاه و پیاده‌راه‌شدن خیابان مدرس -که استادان دانشگاه در قالب میزگردهای جامعه‌محور به بررسی آنها پرداختند و گزارش این نشست‌ها نیز در نامۀ فرهنگ رازی منتشر شد- به مذاق برخی خوش نمی‌آید.

نشست‌های جامعه‌محور و گزارش‌های تحلیلی منتشر شده در نامۀ فرهنگ قطعاً در توقّف پروژۀ تله‌کابین و بازپس گرفتن آن از پیمانکار اوّلیه -که شایستگی‌اش توسّط متخصصان دانشگاهی زیرسئوال رفت- و نیز در به‌تعویق‌افتادن پروژۀ پیاده‌راه‌شدن خیابان مدرس -که کم‌ّوکیف آن توسّط استادان دانشگاه به شدّت مورد اعتراض واقع شد- مؤثّر بوده‌است و دقیقاً همین «اثرگذاری تلاش‌های معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه در جامعه» است که برخی را مضطرب ساخته و مجبور کرده‌است که به تخریب آن بپردازند.

خبرنامۀ رازی، در مقابله با نامۀ فرهنگ رازی، خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا ناآگاهانه در صف بزرگ‌رانت‌خواران پشت‌پرده‌ای قرار گرفته که این رسانه منافع آنها را به خطر انداخته است.