جریان زندگی در پشت دیوار دانشگاه
دکتر سید امیرحسین بنیاشراف| نیاز روزافزون به توسعهی فعالیتهای اجتماعی دانشگاه موجب شده است که به دانشگاه بهمثابهی پدیدهای در خود و برای خود نگاه نشود. در این معنا با پیدایش مفهوم مسئولیت اجتماعی، دانشگاه دیگر درگیر مناسبات داخلی خود نیست بلکه با حضور در حیات اجتماعی، نقشی اساسی در تقویت فضیلتهایی چون آزاداندیشی، روحیهی نقادی، نظارت جمعی و غیره دارد. مسئولیت اجتماعی دانشگاه به معنای ارائه خدمات آموزشی برای گسترش دانش به شیوهای اخلاقی است که میتواند به معنی احترام و تعهد نسبت به جامعه باشد و همچنین باعث تقویت توسعهی پایدار در بلند مدت میشود. با این تعریف از مسئولیت اجتماعی دانشگاه و با توجه به مشکلات عدیدهی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی در استان کرمانشاه دانشگاهیان هنوز نتوانستهاند نقشی قابل توجه در بهبود امور داشته باشند. در این زمینه مسئولیت اجتماعی دانشگاه رازی در مقام دانشگاه مادر استان بسیار قابل توجه است. با شیوع ویروس کرونا، بحث از نقشآفرینی دانشگاه در فضای جامعه اهمیتی دو چندان یافته است.
این در حالی است که دکتر سیاوش قلیپور عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی در گفتگو با نامهی فرهنگ رازی، دپارتمانهای علمی کرمانشاه از جمله دانشگاه رازی را پاسخگوی نیازهای جامعه کرمانشاه نمیداند: «دپارتمانهای علمی ما در شهر کرمانشاه پاسخگوی نیازهایی هستند که در جای دیگری هستند. جامعهی کرمانشاه کمتر مورد توجه نهاد علم بوده است. البته به این معنا نیست که کسی در این حوزه کار نکرده است، بلکه بحث این است که به لحاظ آماری توجه به جامعهی کرمانشاه در حد قابل قبولی نیست.» همچنین دکتر قدرت احمدیان عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه رازی در گفتگو با ما ضمن انتقاد از نقشآفرینی دانشگاهها از جمله دانشگاه رازی در زمینه مسئولیت اجتماعی دانشگاه مشکل اساسی در این زمینه را عدم حضور دانشگاه در زندگی اجتماعی دانست: «دربارهی دانشگاه رازی ما نمیتوانیم شاخص یا نشانهی دقیقی را از حضور در محیط اجتماعی ببینیم. اگر گاهی این حضور دیده میشود، بیشتر محصول فعالیتهای فردی اعضای هیئت علمی دانشگاهها است. ما باید به فضای عمومی برویم و ببینیم جامعه چه مقدار حرفهای ما را در مقام مراجع علمی قبول دارد؟ از این جهت نمیتوانیم نمرهی خوبی برای دانشگاه در نظر بگیریم. دانشگاه رازی باید بتواند موتور محرکهی اندیشه و فکر باشد و اتاقهای فکر مدیریتی باید در اختیار این دانشگاه باشد که مطلقاً اینطور نیست.»
علیرغم این انتقادات دکتر فرزاد ویسی عضو هیئت علمی گروه مکانیک و معاون پژوهشی دانشگاه رازی قطع ارتباط میان دانشگاه و جامعه را نمیپذیرد اما به مطلوب نبودن این ارتباط اشاره دارد: «این ارتباط قطع نشده است اگرچه مطلوب نیست. کم نیستند همکاران ما که در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی فعالیتهایی دارند. در حوزهی آموزش هم این مسئله از قبل بوده و یکی از وظایف ذاتی دانشگاه نسل اول آموزش است. ما به جمع دانشگاههای نسل دوم بهمثابهی دانشگاههای پژوهشمحور هم وارد شدهایم و در حال ورود به دانشگاههای نسل سوم بهعنوان دانشگاههای مسئولیتپذیر هستیم. امروز دانشگاههای ما در تلاش هستند که در هیأت دانشگاه نسل سوم فعال باشند. کارنامهی دانشگاههای کشور در زمینهی تربیت نیروی انسانی و آموزش کارنامه خوبی است و حتی از کفایت هم گذشته است. در دانشگاههای نسل اول ما خوب پیشرفت داشتهایم. از لحاظ کیفیت هم با کمترین هزینه در دنیا در حال تربیت کارشناس هستیم.» معاون پژوهشی دانشگاه رازی ادامه داد: «در حوزهی دانشگاههای نسل دوم وضعیت پژوهشی ما در دنیا خوب است و به لحاظ ملی جایگاه پانزدهم و شانزدهم را داشتهایم و بهنسبت موفق بودهایم. این درست است که ارتباطی بین این پژوهشها و محیط اطرافمان نمیبینیم مثلاً در حوزههای اقتصادی ما در رتبههای صد به بالا هستیم اما الان بحث ورود به دانشگاههای نسل سوم است؛ دانشگاهی که فعالیتهایش را مشخصاً در حوزهی پژوهش و پژوهش روی مشکلات واقعی جامعهی اطراف خودش میگذارد. دانشگاه نسل سوم دانشگاهی است که مسئولیتپذیری اجتماعی دارد.»
شاید بتوان گفت که یکی از اصلیترین کارکردهای دانشگاه توجه به توسعهی آگاهی علمی و فرهنگی و تلاش برای مشارکت دادن قشر آگاه جامعه در چارهاندیشی بر سر مسائل و چالشهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و غیره در عرصهی ملی و محلی و بینالمللی است. چنانکه پیشتر آمد مروری بر وضعیت کنونی جامعهی ایران و کرمانشاه، اهمیت توجه به تقویت مسئولیتپذیری عمومی دانشگاه را دوچندان مینماید. بنابراین در سطح وسیع بخشی از مسئولیت اجتماعی دانشگاه متوجه مسائل و مشکلات بشریت است، و در سطحی دیگر مسئولیت در سطح ملی و بهخصوص محلی اهمیت مییابد، امری که به نظر میرسد در دانشگاه رازی مغفول مانده است اما دانشگاه رازی تنها مقصر این ماجرا نیست.
تأثیر ساختارها
علیرغم آنچه ذکر شد میتوان گفت بخش زیادی از این انتقادات بیشتر از آنکه به دانشگاه رازی مربوط باشد به عوامل ساختاری مربوط است. در این زمینه دکتر احمدیان جایگاه دانشگاه در نظام اجتماعی-فرهنگی کشور را فاقد مسئولیتپذیری میداند: «به دلیل جایگاهی که دانشگاه در نظام اجتماعی فرهنگی کشور دارد فاقد مسئولیتپذیری است. این یک مسئلهی جدی ساختاری است که دانشگاه در جامعهی ما خیلی به رسمیت شناخته نشده است. نکتهی دیگر آنکه جامعه ما اساساً برای علم و دانش شأنی قائل نیست و علاوه بر این اعتمادبهنفس لازم در میان دانشگاهیان ما وجود ندارد و در فرایندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی و اتاقهای فکر حضور و نقش پررنگی ندارند. دانشگاهیان ما دچار نوعی انفعال و محافظهکاری افراطی و شدهاند، شاید به دلیل این باشد که هزینههای فعالیت اجتماعی بالاست. فکر میکنم دانشگاه نقش بسیار حاشیهای پیدا کرده و به تبع آن مسئولیتپذیری هم نداشته و البته این ربطی به دانشگاه خاصی ندارد.» اما دکتر سیاوش قلیپور پیش از جایگاه دانشگاه ایراد را متوجه چارچوبهای علم نوین و تهیشدن آن از غایت و ارزش میداند:« لازم است ابتدا پیشزمینهای دربارهی مسئولیتپذیری دانشگاه مطرح کنم. بهنظر میرسد در سپیدهدمان رشد علوم نوین، بحث از اینکه وظیفهی علم چیست تقریباً به محاق رفت. هایدگر میگوید پیشتر علل اربعه(علل مادی، غایی، صوری و فاعلی) سبب فراروی و آشکارشدن هرچیز میشد. در دورهی دکارت بحث تسلط نوع بشر در جهان مطرح شد و از آن زمان تا کنون مقوله علت غایی از مفهوم علیت کنار گذاشته شد و علیت به علل فاعلی و تسلط انسان بر جهان کاسته شد. در این طرح، کمتر مقولهی هدف مورد توجه قرار گرفت در واقع علم برای خودش جهانی را تشکیل داد که خوداتکا است و تمام چیزها را در درون خودش توضیح میدهد. اینکه هدف علم چیست کمتر مورد توجه بشر قرار گرفت. اما درواقع در قرن گذشته هرچه جلوتر آمدیم هزینههای زیادی از سوی علم به زندگی بشر تحمیل شد. اینکه علم به چه دردی میخورد و اینکه علم چه مسئولیتی دارد سؤال متأخرتری است و سوال پیشینی در سپیدهدمان، این نبود. اگر هم بحث علم مطرح میشد بحث کاربرد بود. اینکه علم چقدر میتواند کمک کند ما طبیعت را مهار کنیم و در اختیار قرار بگیریم و جهان را منضبط کنیم و… پس بحث اینکه علم برای چیست، کمتر مطرح است.» این عضو هیئت علمی دانشگاه رازی با اشاره به آنکه امروزه دانشگاه از توجه به زندگی روزمره مردم غافل شده است ادامه داد: «دربارهی دانشگاه هم که ساحتش تولید علم است بحث مسئولیت اجتماعی کمتر مطرح بوده است. دانشگاه برای خودش نظامی تشکیل داده که کمتر توجی به زندگی روزمره دارد و زندگی روزمره، جهان مغفول دانشگاه است. پس دانشگاه برای خودش یک بازی زبانی راه انداخت که قواعدی در خود دارد که باید پذیرفته شود؛ برای اینکه کسی مورد پذیرش نظام علم قرار بگیرد باید از مراحل امتحانگونهی آن عبور کند. قواعد پیشرفت کنشگران این عرصه برای دسترسی به امتیاز و پاداش ربطی به زندگی روزمرهی افراد ندارد و افراد میتوانند در فضای علم برای خود محصولاتی تولید کنند که فقط در فضای خود علم مصرف دارد و نه برای زندگی روزمره. جامعه، مفهوم مغفول نهاد علم است و علم بیشتر در حال نزدیکشدن به اقتصاد و تأمین نیازهای اقتصادی است. علم امروز بهدنبال پاسخ به سوالاتی است که در فضای خودش مطرح است. چنانچه در فضای کنشگران دانشگاه ما مقالات ISI که پاسخ نیازهای فضای علمی را بدهد برای ما بیشتر ارزش دارد تا محصولات علمی که نیاز زندگی روزمره را پاسخ میدهند.»
نگاه غیر آکادمیک مدیران
دکتر ویسی ضمن انتقاد از نگاه مدیران، مسئولیتپذیری اجتماعی دانشگاه را مستلزم یک همکاری دوجانبه میداند: «مسئولیتپذیری اجتماعی صرفاً با خواستهی منِ دانشگاهی انجام نمیشود. این دو طرفه است. اولاً تمایل این مسئولیتپذیری در حد توان تخصصی من به جامعهای که در آن زندگی میکنم باید وجود داشته باشد. اما از طرف دیگر باید زمینه و تقاضای ایفای مسئولیت اجتماعی هم وجود داشته باشد. این دو طرفه است. طرف اول خواست دانشگاهیان است که دانشگاهیان باید آن را درک کنند و بپذیرند نقشی دارند. سیستم دانشگاهی، وزارت علوم وزارت بهداشت و غیره باید زمینهی این ارتباط و مسئولیتپذیری را فراهم کنند. در دانشگاه رازی ماهم فعالیتهایی داریم ازجمله بحث هدفمندی پایاننامهها با تمرکز بر حل معضلات استان، شهر و کشور، توجه به مراکز رشد، توجه و حمایت بیشتر از پروژههای کاربردی، حمایت از خدمات پژوهشی که میتواند در راستای حل مشکلات جامعه باشد، خدمت اعضای هیات علمی در جامعه و صنعت؛ حتی در ادبیات ما این نگاه مشخص است، بهعنوان مثال دفتر ارتباط با صنعت به دفتر ارتباط با جامعه تغییر نام یافته است اما دستگاههای خارج از دانشگاه باید تقاضایی را برای ایفای مسئولیت ما فراهم کنند. اگر تحریک تقاضا نباشد عرضهی پژوهشها و عرضهی خدمات دانشگاهیان به اجتماع اطراف تا یک حدی ممکن است. این تقاضا زیاد نیست و باید از دستگاههای متولی سؤال شود که شما چقدر متقاضی مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان هستید؟» دکتر احمدیان در تأیید این مباحث گفت: «اساساً مدیران ما خیلی از دانشگاه استقبال نمیکنند چون بهجهت سواد آکادمیک وضعیت نامطلوبی دارند پس صورت مسئله را پاک میکنند. مدیری که ابتداییترین آگاهی علمی را ندارد، آمادگی تندادن به مباحث مفهومی، نظری و مشورتگرفتن از دانشگاه را ندارد. لذا یک رابطهی دو سویهی منفی میان دانشگاه و حوزههای کار و فعالیت در استان کرمانشاه حضور دارد. متأسفانه نظام ارزشیابی ما در دانشگاه هم توجهی به مسئولیتپذیری ندارد حتی گاهی فرد را بهدلیل مداخله در حوزههای دیگر تنبیه میکند.» به نظر میرسد این شکل از نظام ارزشیابی را بتوان در چارچوب ارزشیابی طرحهای پژوهشی که در ارتباط با دستگاههای خارج از صورت میگیرد، مشاهده کرد.
طرحهای پژوهشی و مسئولیت اجتماعی
دکتر ویسی دربارهی وضعیت مسئولیتپذیری دانشگاه رازی از ارتباط مستمر دانشگاه با دستگاههای خارج از دانشگاه میگوید: «ما سال قبل حداقل شصت قرارداد پژوهشی با دستگاههای خارج از دانشگاه داشتهایم. اینها سفارشاتی بوده است که بر اساس مشکلاتی که در دستگاههای اجرایی استان وجود داشته، به ما ارجاع داده شده است. این هم مطلوب نیست و فقط ده تا پانزده درصد همکاران ما در این حوزه و در فعالیتهایی که مستقیماً با جامعه اطراف ارتباط دارد همکاری میکنند که این رقم بسیار کمی است» اما دکتر قلیپور از منظری دیگر این نوع نگاه به مسئولیتپذیری دانشگاه را مورد چالش قرار میدهد: «من در جریان هستم که دانشگاه رازی در تلاش است این امر را در قالب طرحهای پژوهشی پیش ببرد، بر همین اساس در ارتقای استادان هم تلاش میشود برای طرحهای پژوهشی امتیاز بیشتری داده شود، اما این باز هم به رابطهی دانشگاه با همنوعان خودش باز میگردد و در جهت بحثهای اداری است. یعنی بازهم رابطهی دانشگاه را با استانداری، شهرداری و نهادهای دولتی مطرح میکند که در این باره تلاشی برای ارتباط با زندگی روزمره انجام نشده است. ما جامعه را به نهادهای دولتی تقلیل میدهیم. باید این فرض را کنار بگذاریم و بدانیم که منظور از جامعه، نهادهای دولتی نیست. در جامعه سالمندان، کودکان، معلولین، زنان خانهدار و… زندگی میکنند و اتفاقاً نیاز بیشتری به این مباحث دارند. بنابراین میشود این مرز را کمرنگ کرد و ترس حضور جامعه در دانشگاه برداشته شود.» اما دکتر ویسی با تأکید بر آنکه مسئولیت اجتماعی دانشگاه صرفاً به نوعی فعالیتهای داوطلبانه و عامالمنفعه جامعهی مدنی محدود نشده و بیش از هر چیز، کیفیت محصولات تولیدی دانشگاه اهمیت دارد نقطهی تأکید را بر این میگذارد که باید دید؛ آیا دانشآموختگان، کتابها، مقالات و پژوهشهای دانشگاه، مسئولانه دردی از دردهای جامعه را برطرف خواهد کرد و بر بحرانهای روز جامعه متمرکز هست یا فقط در فضایی انتزاعی به تولید مشغول هستند: «افراد در جامعه نقشهای متفاوتی دارند و ایفای نقش آنها در زمینه مسئولیت اجتماعی باید در راستای نقش و وظیفهای است که دارند. البته این فعالیتهای داوطلبانه و مدنی در شرایط بحرانی و اضطرار ضروری است اما در غیر از شرایط اضطرار باید بر نقشها تمرکز کرد و اگر غیر این باشد هدررفت منابع کشور است. در سالهای قبل تمرکز ما در دانشگاه رازی بر عرضهی پژوهش بود و بر این مبنا که کار علمی مرز ندارد. یقیناً بهتر است که اولویت مقالهی پژوهشی من درزمینهی مسائل و معضلات جامعهی اطرافم باشد و بر این اساس عنوان پژوهش تقاضامحور در ادبیات وزارت علوم مطرح شده است و در دانشگاه رازی نیز، اولویت بر پژوهشهایی است که حول یک تقاضا شکل گرفته است.» او در ادامه دربارهی آنکه نباید فراموش کنیم مسئولیت اجتماعی دانشگاه دارای باری اخلاقی است گفت: «لازم است مسئولیت اجتماعی دانشگاه در میان دانشگاهیان به یک تفکر و فرهنگ رایج تبدیل شود. باید خصوصیات فردی افراد در این زمینه تحریک شود و البته در این خصوص ما خیلی تجربه و برنامهای نداشتهایم و شاید بتوان به تعبیری گفت؛ از منظر پروژهای و فیزیکی به ماجرا نگاه کردهایم و سعی کردهایم امتیازات معنوی و مادی مترتب را، در راستای این نوع مسئولیتپذیری شکلدهیم. لازم است ذکر شود که اینطور نبوده که فعالیتی نباشد چون برای ما خیلی مهم است و در حال حاضر پروژهای دربارهی مسئولیتپذیری فردی دانشگاهیان در دانشگاه رازی در حال انجام است.»
نقش ریاست دانشگاه
با توجه به حیطهی اختیارات ریاست دانشگاه در نظارت بر حسن اجرای امور آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و ارتباطات، قاعدتاً این جایگاه دارای اهمیتی بهسزا در نقشآفرینی دانشگاه در زمینهی مسئولیت اجتماعی دانشگاه است. از دو عضو هیئت علمی دانشگاه رازی پرسیده شد با فرض فراهم نبودن بسترهای لازم، چه راهکاری برای ریاست دانشگاه جهت افزایش مسئولیتپذیری دانشگاه ارائه میکنید؟
دکتر احمدیان در پاسخ با اشاره به اینکه ریاست دانشگاه باید دریافت و فهم بسیار دقیقی از اهمیت مسائل اجتماعی داشته باشد گفت: «ذهنیت تکنیکی حاکم بر دانشگاه الزاماً مسئولیتساز نیست. این نیست که بخواهیم با یک رویکرد تکنیکی و رویکرد علمی پوزیتیویستی برای دانشگاه مسئولیتسازی بکنیم. ما باید در سطوح مدیریتی دانشگاه را به یک نهاد اجتماعی-فرهنگی تبدیل بکنیم. از نظر هابرماس ما انسانها فقط دغدغههای تکنیکی نداریم که فقط به روشهای تکنیکی، پوزیتویسیتی، علمی و تجربهگرا تن بدهیم بلکه انسانها در سطوح جامعه علایق دیگری هم داریم؛ علایق فرهنگی، ادبی، موسیقیایی، زیباییشناسانه و علاقه به تغییر، آزادی و… دانشگاه در جامعهی ما و در استان ما بر فراهمسازی علایق فنی متمرکزند و حوزههای دیگر را که اتفاقاً بیشتر بر مسئولیتپذیری توجه دارند. فراموش کرده است. اتفاقاً جمهوری اسلامی ایران ماهیتاً رسالت دانشگاه را رسالت فرهنگی-اجتماعی تعریف کرده است. انقلاب اسلامی انقلابی علیه تکنیک و غلبه مسائل فنی بود ولی متأسفانه بهمرور ما از آن رسالت اولیه فاصله گرفتیم. نوعی جهتگیریهای کاملا ماتریالیستی، مادی و فنسالارانه حاکم شد. دانشگاه باید در را به روی برگزاری نشستها و برنامههای مرتبط با سایر علایق انسانی باز کند. اگر ما در کنار رسالت تکنیکی و فنسالارانه بر سایر علائق انسانها توجه و تمرکز داشته باشیم جامعه وارد دانشگاه میشود و بعد مسئولیتپذیری دانشگاه هم تأمین خواهد شد.»
دکتر قلیپور نیز در این زمینه تأکید را بر تلاش برای برداشتن مرزهای میان دانشگاه و جامعه میگذارد: «دانشگاه رازی امکانات و زیرساختهای زیادی بجز در زمینهی علوم انسانی دارد و میتواند تولید علم و روابط درون دانشگاه را به روی جامعه باز کند و نگذارد دانشگاه درون خود و برای خود باشد اما بهنظر میرسد مرزهای خود را سفت و سختتر از هر زمانی حفظ کرده، گویی میلی برای اینکه از بیرون به داخل دانشگاه نفوذ شود وجود ندارد. به همین خاطر مردم شهر بهراحتی رفتوآمدی درون دانشگاه ندارند و حتی اگر شما دانشجویی باشید که فارغالتحصیل شدهاید و کارت دانشجویی نداشته باشید، نگهبانها جلوی شما را خواهند گرفت. اگر دانشگاه مرزها را کمی نفوذپذیر کند و مردم بتوانند در تعدادی از این کلاسها شرکت کنند، رابطه با مردم شروع شده است. اما دانشگاه سازوکاری برای کنترل و نظارت بر این فضا ندارد و بنابراین مرزها را میبندد. با برداشتهشدن مرزها الهامات بیشتری از جامعه گرفته میشود و این باعث پویایی علم است. اگر من رییس دانشگاه بودم سعی میکردم این مرزها را کمتر کنم.»
در این باره بخوانید: مسئولیت اجتماعی به مثابه چشم انداز آینده دانشگاه رازی