جامعه‌شناسی » دانشگاه » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 910
شنبه - ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۱

چالش‌ها و راهکارهای پیوند جامعه و دانشگاه در استان کرمانشاه

نیاز روزافزون به توسعه فعالیت‌­های اجتماعی دانشگاه موجب شده تا دیگر نتوان به مانند گذشته اهداف کارکردی این نهاد را به دیوارهای کلاس درس و مرزهای معمول آموزش و پژوهش محدود دانست. نهاد دانشگاه از یک سو با تکیه بر توان علمی و زمینه­‌های فکری و دانشی، بر سیاست­‌های علمی و کارشناسی تأکید دارد و ریشه‌ی بسیاری از معضلات کشور را سیاست‌­های غیرکارشناسی و تصمیم‌­های شتاب­زده می‌داند از سوی دیگر، مدیران سیاست‌گذار و اجرایی در حوزه‌­های مختلف توان خود را صرف حل مسائل روزمره و پاسخگویی به انتظارات مردم در راستای توسعه‌ی کشور می­‌کنند. مروری بر وضعیت کنونی جامعه ایران، اهمیت توجه به تقویت نقش اجتماعی و مسئولیت­‌پذیری عمومی دانشگاه را دوچندان می­‌نماید. تعدد و توالی چالش­‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موجود و ناتوانی دولت­ها در مواجهه کارگشا با این پدیده­های مخاطره‌آمیز، ضرورت و اولویت بازنگری در نقش و کارویژه‌­های نهادهای مسئولی چون دانشگاه و لزوم مشارکت مؤثر آنها در محیط مناسبات جامعه را برملا می‌سازد.

بدیهی است که این رویکرد در عین حال به بهبود کارآیی دانشگاه و خروج آن از انزوا و در خود فرورفتگی منجر شده و به این واسطه‌ی ارتباطی نهاد یافته بین دانشگاه و دولت با جامعه فراهم می‌­آید. این موضوع در ایران، زمینه‌­ساز شکل‌­گیری اتاق‌­های فکری شد که اکنون به «شبکه ملی جامعه و دانشگاه» تغییر نام داده است. یکی از اهداف مهم شبکه‌ی ملی جامعه و دانشگاه نزدیک کردن این دو طیف و رسیدن به یک نگاه تعاملی است. اما این نهادها در مسیر رسیدن به تعامل و افزایش مشارکت با موانع و معضلاتی روبرو هستند.

در همین راستا دکتر فرهاد دانش‌­نیا به عنوان دبیر پیشین شبکه‌ی جامعه و دانشگاه استان کرمانشاه ضمن تاکید بر ضرورت حمایت از پیوند جامعه و دانشگاه، به ذکر مهم­ترین موانع و چالش­ها در مسیر اجرایی و عملیاتی شدن شبکه‌ی جامعه و دانشگاه می­‌پردازد. این موانع از نظر ایشان عبارتند از:

  • فقدان پشتوانه‌ی حقوقی و قانونی شبکه جهت اجرایی و عملیاتی شدن مفاد آیین نامه آن.
  • بی توجهی شرکا و همکاران دانشگاه در شبکه به­ ویژه استانداری ها و سازمان برنامه.
  • تمرکزگرایی و انحصارطلبی نهادهای اجرایی و تلقی مدیران اجرایی به ویژه در سازمان برنامه‌ی استان­ها از نقش خود به مثابه نهاد فکری، تصمیم گیرنده و نیز مجری در قالب کارگروه­‌های استانداری و قایل نبودن به نقش راهبردی دانشگاه در امر سیاست‌گذاری توسعه‌­ای ملی و محلی.
  • موازی کاری و وجود نهادها و اتاق­ های فکر موازی با تشابه دستورکارهای مورد نظر شبکه نظیر اتاق فکر نخبگانی مورد نظر وزارت کشور طی آیین نامه ابلاغی این نهاد در چند سال گذشته و فعال بودن این اتاق‌­ها در برخی استان­‌ها با دستور کار مشابه(آیین‌نامه‌ی ابلاغ شده به حوزه سیاسی- امنیتی و اجتماعی استانداری توسط وزارت کشور)،(دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه)، ( تشکیل حلقه ­های نخبگانی توسط نهادهای مختلف) و…
  • عقیم ماندن طرح تشکیل شبکه در مرحله‌ی نظر و فقدان آمادگی دستگاه­‌های ذی‌ربط برای چگونگی اجرایی و عملیاتی نمودن مفاد آن از جمله معلوم نبودن سازوکار اولیه‌ی تشکیل جلسات نخبگانی، نحوه‌ی جبران زحمت و وقت نخبگان مشارکت کننده و تقلیل دادن موضوع به بحثی فرهنگی، ذهنی و تخیلی در قالب مسئولیت اجتماعی دانشگاه.
  • عدم ارتباط ارگانیک بین خروجی‌‌­های محتمل این شبکه با سازوکارهای تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در استان­‌ها.
  • همه کار بودن کارگروه­‌های اجرایی استانداری­‌ها به ویژه کارگروه توسعه و برنامه ریزی به عنوان تشکلی فکری، تصمیم‌ساز و … و عدم احساس ضرورت کار فکری و علمی بر روی تصمیات توسعه‌­ای در استان­‌ها.

دکتر دانش‌نیا ضمن بیان موانع و چالش‌­ها، راهکارهای زیر را جهت برون‌رفت از مشکل پیشنهاد می­‌دهد:

  • تصویب موضوع در قالب یک لایحه یا طرح در مجلس و جنبه‌ی قانونی و حقوقی دادن به اختیارات و صلاحیت شبکه بدون اضافه شدن یک نهاد یا سازمان بوروکراتیک دیگر.
  • ابلاغ رسمی شبکه به مثابه اتاق فکری بالادستی در استان­ها و پیگیری حاکمیتی موضوع برای تن دادن حکمرانی محلی به الزامات کار گروهی و شبکه‌­ای و به ویژه اولویت دادن به نقش آفرینی مراکز علمی استانی در باب مسائل توسعه‌­ای استان‌ها.
  • شکل‌­گیری یک کمیته راهبردی برای ارایه تصمیمات سیاستی برآمده از پویش‌های فکری شبکه در باب توسعه‌ی پایدار استان­‌ها به کارگروه برنامه‌ریزی و توسعه استان.
  • ملزم شدن کارگروه برنامه‌ریزی استان­‌ها به تن دادن به خروجی‌­های شبکه و نیز هماهنگی کامل با شبکه برای برنامه‌ریزی توسعه‌ای محلی.
  • لحاظ نمودن نقش و تکلیف صدا و سیما در تعقیب برنامه­‌های شبکه و نیز اطلاع رسانی و برنامه­‌ریزی لازم برای فرهنگ­‌سازی، گفتمان­‌سازی و جریان‌سازی لازم در این خصوص جهت شکل­‌گیری اجماع تدریجی در سطح استانی جهت ایجاد پیوند بین نظام دانایی و نظام توانایی در استان­ها.

 

تهیه و تنظیم: مهری مارابی