چهلۀ دوم انقلاب اسلامی و ضرورت خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی
دکتر نامدار یوسفوند، دانشیار گروه زیستشناسی دانشگاه رازی
وقتی در یک کشور، انقلابی همراه با انسجام ملی با حفظ تمامیت ارضی رخ میدهد، فرآیند جدید ملّت-دولت متناسب با شرایط جدید شکل میگیرد. رخداد انقلاب اسلامی با جهتگیری مشخص و اهداف فوق راهبردی استقلال- آزادی- جمهوری اسلامی و رویکرد اساسی نه شرقی- نه غربی بنیان آهنین و محکم ملّت-دولت سازی را پایهریزی کرد. به اقتضای ماهیت عمیقاً مردمی انقلاب و ویژگیهای آن، پدیده ملتسازی زودتر شکل گرفت و قوام پیدا کرد. ملّت با اصرار بر هویت ایرانی- اسلامی خود با وحدت کلمه و وفاق ملی نظامی را شکل دادند که این نظام نه فقط به حفظ و احیای هویت ملّی و صیانت از کشور کمک کرد بلکه خود تضمینی بر بقا و ارتقاء آن شد. انقلاب اسلامی مشخصههای هویتی ملّت را احیا و هویت اسلامی بودن ملت را به جهان و تاریخ نشان داد و ریشهها و ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و تمدنی آن را باز یابی و باز تولید کرد و به تحقیر ملّت و تسخیر کشور خاتمه داد. تأکید میکنم، با بروز و ظهور ویژگیهای یک ملّت رشید و آگاه، ملّتسازی در تراز انقلاب و اهداف آن زودتر از دولت سازی اتفاق افتاد. از طرفی تجربیات چهل و چهار ساله اخیر نشان میدهد همه ارکان قدرت ایران اسلامی در بعد صیانت از کشور و منافع ملی هستند. وحدت ملّی که امروز وجود دارد مبتنی بر هویتی است که در جهتگیری اصلی انقلاب سال ۵۷ و همهپرسی سال ۵۸ خود را نشان داد. لذا گروههای واگرا و ضد کلیت ملّت ایران دیگر نمیتوانند تجزیهطلب و در این مسیر ذرهای موفق باشند. امروز اقتدار ملّی نه تنها موجب وحدت ملّی شده بلکه بحران هویتی را کاهش داده است و در این راستا منافع ملّی باید به کاهش تضادها و افزایش وحدت ملّی بیافزاید.
دشمنان انقلاب اسلامی به کمک بهرهبرداری از برخی جریانات منفی و اقدامات ناسنجیده برخی دولتمردان در سالهای گذشته، بهانه و زمینۀ سوءاستفاده از آنها را در ایجاد فاصله سیاسی – اجتماعی بین دولت و ملّت از طریق عملیات جنگ روانی و نرم، سیاهنمایی امور، ایجاد ناامیدی در ملّت نسبت به وضعیت موجود و آیندۀ کشور، شبکهسازی برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران و نفوذ در لایه های مختلف سیاسی – اجتماعی را برنامه ریزی کرده اند. اما با توجه به اهمیت قدرت نرم انقلاب اسلامی در سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی به عنوان بخش مهمی از نقاط قوّت انقلاب اسلامی و بررسی صحیح آسیبها و موانع همکاری دولت و ملت و تأکید بر اتحاد دینی و وحدت ملّی و ترجیح منافع ملّی به منافع فردی، حزبی و جناحی می توان تضمین لازم را جهت قوام امر مهم ملتسازی برای پیشبرد دولتسازی و رابطه قوی ملّت- دولت را ارائه نمود. همانطور که اشاره شد انقلاب اسلامی سه هدف اساسی داشت: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. استقلال ناظر به این است که مردم ایران در انقلاب اسلامی پیگیر یک روند استقلالی بوده و هستند و می خواهند خودشان آقای کشور باشند، و لذا سلطه اجانب و دستنشاندگان آنان را بر نمیتابند لذا لازمۀ این امر اتخاذ رویۀ ضد سلطۀ استکباری بود و نتیجه سحرگاهی این حرکت نجات ایران از سطلۀ عمیق در زمان پهلوی بود. در زمان پهلوی تأثیرگذاری سفارتخانههای انگلیس و آمریکا، حضور کارشناسان خارجی در تمام زمینهها، اظهار و ابراز همکاری و همسویی رژیم پهلوی با نظام سلطه و نفوذ فرهنگی غرب در ایران، کاملاً قابل لمس و مشاهده بود. اگر با این شاخصها حضور بیگانه را قبل از انقلاب بسنجیم و با بعد از انقلاب مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که انقلاب در قطع نفوذ بیگانگان موفق بوده و این هدف را تأمین کرده است.
در خصوص نشانههای ملّتسازی انقلاب اسلامی که در عرصۀ عملی به منصه ظهور رسیده است میتوان به حضورهای معجزه آسای ملّت در صحنههای سرنوشتساز و عرصههای مختلف جهاد و ایثار، حضور بینظیر در دفاع از کشور، مقاومت مثالزدنی در مقابل دشمن و مبارزه با دشمنان حریم و حرم، مشارکت فعال در انتخابات و عرصۀ تعیین سرنوشت، خلق صحنههای تاریخی و ایاماللهها و... اشاره کرد. در زمینۀ دولتسازی علیرغم بعضی توفیقات در بعضی عرصهها امّا ضعفهایی داشتهایم، اولاً سیستم اداری متناسب با اهداف و آرمانهای انقلاب تحول و رشد پیدا نکرده است. آن انقلاب اداری که به کارآمدی، چابکسازی، پرکاری، بهرهوری و بازدهی بالای سیستم کمک کند هنوز به صورت اساسی انجام نشده است. از طرفی ضمن اعتراف به کارآمدی بعضی از دولتها بایستی به برخی نقاط ضعف دولتمردان در ادوار گذشته نیز اشاره کرد. بطوریکه شکلگیری یک سیستم اداری کارآمد و یک دولت در تراز انقلاب اسلامی و ملت ایران نیازمند به خودسازی بیشتر و جامعهپردازی مداوم مداوم است. همکاری و تعاون بهعنوان ضرورتی انکارناپذیر در جامعۀ اسلامی، نقش اساسی در قدرتیابی ملّی دارد. همکاری، از جریانها و ارکان اساسی در زندگی انسان است و شرط اساسی در هر وضع و موقعیتی از عرصههای اجتماعی و سیاسی به شمار میرود. از اینرو، خداوند متعال در قرآن کریم، اجتماع مسلمین را به تعاون، همکاری و وحدت فراخوانده است آنجا که در قرآن کریم میفرماید: «و در نیکوکاری و پرهیزکاری با یکدیگر همکاری کنید، و در گناه و تعدّی دستیار هم نشوید».(مائده: ٢) و حضرت امیر علیهالسلام نیز می فرماید: «از حقوق واجب خدا بر بندگان، خیرخواهی به اندازۀ توان و یاری کردن یکدیگر برای برپایی حق در میان خود است».(نهجالبلاغه، خطبه ٢١۶)
علاوه بر تعاون در کارهای خوب، برای خودسازی شناخت موانع با رویکردهای آسیبشناسانه لازم است و این موضوع فرصتی را به دولتمردان خواهد داد تا بتوانند موانع، آفات و آسیبها را شناخته و به خنثیسازی آنها بپردازند.
– آیندهپژوهی در این خصوص از لوازم خودسازی و دولتپردازی است. شناخت موانع موجود و احتمالی آینده، این امکان را به رهبران و مدیران انقلابی و دلسوز خواهد داد تا با تبدیل تهدیدها به فرصتها، به پایداری همکاری دولت و ملّت و بهرهمندی از فرصتهای منتج و منبعث از انقلاب اسلامی بپردازند.
– شناسایی دقیق موانع موجود توسط نیروهای علمی، انقلابی و دلسوز، موجب جلوگیری از فرصتطلبی کسانی خواهد شد که با فرافکنی و سیاسیکاری، عدم مسئولیتپذیری و پاسخگویی عمکرد خود، به دنبال توجیه اعمال خود میباشند. البته بیشترین این نوع رفتار در بعضی از دولتهای گذشته بوده است و امیدواریم که دولت سیزدهم با بهرهگیری از تمام ظرفیتها بهخصوص ظرفیت نخبگان انقلابی بتواند در زمینۀ دولتسازی توفیق داشته باشد.
نتیجه گیری:
بهاقتضای شرایط موجود و توجه به اصل تقویت نقطه قوتها و اصلاح نقطه ضعفها، بر اساس بیانیۀ گام دوّم یکی از بزرگترین مطالبات ملّی ملّت از خود تداوم وحدت ملّی و پولادین کردن رابطه منافع ملّی، وحدت ملّی. امنیت ملّی در راستای افزایش قدرت و اقتدار ملّی برای تسریع خودسازی و دولتپردازی باید باشد. همچنین به اقتضای ضرورت دولتسازی یکی از مهمترین مطالبات مهم که مسئولیت همگانی است و در شکلگیری آن نخبگان و دولتمردان نقش بیشتری دارند همین تسریع در فرآیند دولتسازی و شکلگیری دولت در تراز انقلاب اسلامی و ملّت بزرگ ایران اسلامی میباشد.