عناوین منتخب
کد خبر : 5539
شنبه - ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۳

یازدهمین نشست کتابخوانی معاونت فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.

نهادینه‌های اساطیری در شاهنامه فردوسی

الهام کرمی | یازدهمین نشست از سلسله‌نشست‌های کتابخوانی حوزۀ معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه سال جاری هم‌زمان به‌صورت مجازی و حضوری برگزار شد. در این نشست دکتر «موسی پرنیان»، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی، کتاب «نهادینه‌های اساطیری در شاهنامه فردوسی» اثر دکتر «مهوش واحددوست» را معرّفی و نقد کرد. متن این جلسه در ادامه آمده است.

مقدمه
در ابتدای نشست، دکتر پرنیان ضمن سپاسگزاری از حاضران در جلسه و برگزارکنندگان نشست کتابخوانی، به ۲۵ اردیبهشت‌ماه، روز پاسداشت فرهنگ و تمدن ایران‌زمین و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگ‌مردی که همه عمرش را به‌نوعی در راه حفظ فرهنگ، تمدن و هویت ایرانی گذراند، اشاره کرد. سپس، او مطالب خود را در دو بخش آشنایی با جایگاه و ژرف‌ساخت‌ اندیشه‌های فردوسی و معرّفی کتاب نهادینه‌های اساطیری در شاهنامه فردوسی ادامه داد.

بخش اول: شاهنامه و فردوسی
پرنیان با بیان اینکه «مولانا»، «حافظ» و «سعدی» رکن‌های اساسی فرهنگ، تمدن و ادب ایران‌زمین هستند، شاهنامه و فردوسی را نیز رکنی دیگر از ارکان فرهنگ و ادب این سرزمین دانست. او همچنین با اشاره به اینکه شاهنامه نخستین و شاید پیش‌قدم‌ترین اثری است که بنای اساسی ادب، فرهنگ و شعر زبان فارسی را بنیاد نهاده است، افزود این بدین‌ معنی نیست که ایرانیان پیش از فردوسی هیچ شعر و شاعرانی نداشته‌اند؛ کسانی مانند «رودکی» و بزرگان دیگر به سهم خود دینشان را به شعر و زبان فارسی ادا کرده‌اند، اما شاهنامه به‌نوعی از شاهکارهای جهان ادب است که کمتر شاعر، ادیب و نویسنده‌ای وجود دارد که پس از فردوسی به‌گونه‌ای از این اثر سترگ تأثیر نپذیرفته باشد.
ژرف‌ساخت اندیشه‌های فردوسی
این دانشیار زبان و ادبیات فارسی ضمن بیان اینکه فردوسی در سرودن شاهنامه به‌دنبال یکسری اهداف بوده است، می‌گوید در ژرف‌ساخت اندیشه‌های او نکاتی اساسی مانند «خداجویی، توکل به پروردگار و نیایش»، «پاس‌داشتن فرهنگ کهن و حفظ افتخارات ملّی و دمیدن روح ملّی در ایرانیان»، «طرح اندیشه‌های الهی و عرفانی» و «القای مفاهیم و حقایقی همچون تلاش پیگیر» وجود دارد. در ادامه به هر یک از آن‌ها پرداخته می‌شود.

خداجویی، توکل به پروردگار و نیایش
دکتر پرنیان با بیان اینکه شاید در کمتر اثری حتّی آثار عرفانی‌ به اندازه شاهنامه به مسئله توکل به خداوند، خداجویی و نیایش پروردگار پرداخته شده باشد، با استناد به پژوهش‌هایی که در‌این‌زمینه انجام شده است، می‌افزاید همه شخصیت‌ها، پهلوانان و پادشاهان موجود در این اثر، نخستین اقدامشان در کارها نیایش با پروردگار است. او برایِ‌نمونه به نیایش «کیخسرو» و «رستم» می‌پردازد و می‌گوید کیخسرو، پادشاه آرمانی شاهنامه، که مأموریتش «از میان برداشتن ریشه بدی» یعنی « افراسیاب» است، در شروع نبردش با او در گام نخست با پروردگار نیایش می‌کند. دکتر پرنیان این‌گونه ادامه می‌دهد: «اگرچه قهرمانان شاهنامه همه در جبهه خوبی‌اند و در نیایش‌هایشان به‌دنبال مسائل شخصی، مادی یا اموری محدود از خداوند نیستند، رستم در نیایش‌هایش از پروردگار می‌خواهد که اگر برحق است پیروزش بگرداند. همچنین، او ضمن اشاره به اینکه شخصیت‌های شاهنامه خداوند را خاستگاه قدرت و خود را ابزاری می‌دانند که پروردگار این توان را برای دفاع از حق و اجرای داد در آن‌ها گذاشته است، به سخنی از زنده‌یاد دکتر «محمدعلی اسلامی ندوشن» اشاره می‌کند که می‌فرماید: “یکی از کلیدی‌ترین کلمه‌ها و مفاهیمی که در شاهنامه می‌شود به‌دنبال آن بود کلمه داد است”.»

پاس‌داشتن فرهنگ کهن و حفظ افتخارات ملّی و دمیدن روح ملّی در ایرانیان
این دانشیار زبان و ادبیات فارسی ضمن بیان اینکه یکی دیگر از ارزش‌های شاهنامه حفظ زبان و فرهنگ ایرانی است، با ردّ قضاوت‌ها و نوشته‌هایی که تمامی مطالب موجود در شاهنامه را به پای فردوسی می‌گذارند، می‌افزاید: «اول‌اینکه فردوسی گردآورنده‌ای است که با بهره‌جستن از منابع دیگر و با داشتن آگاهی بسیار کم‌نظیر از ویژگی‌های حماسه، درگیری‌ها، جنگ‌ها و گفت‌وگوها را در قالب شعر از زبان شخصیت‌ها شرح داده است، دوم‌آنکه ابیاتی که در پایان رویدادها و در قالب ارزیابی و نکات حکیمانه، نتیجه‌گیری‌های اخلاقی و تعلیمی آمده است، به فردوسی تعلق دارد.» درضمن، او با اشاره به هجوم دشمنان به ایران در سده‌های گذشته و به‌خطرافتادن فرهنگ، تمدن و تمامیت ارضی این‌گونه ادامه می‌دهد: «در این دوره، فردوسی بزرگ احساس کرد که باید کوشید تا با پاسداشت و یادآوری فرهنگ دیرینه و باعظمت اندیشگی و داشته‌های مادی و معنوی گذشته و دمیدن روح ملّی، ایرانیان را به دفاع از میهن تشویق کرد.» پرنیان می‌افزاید: «معمولاً فرهنگ‌ها و ملت‌های غالب می‌کوشند که کشور مغلوب را به‌لحاظ فرهنگی، زبان، دین و اعتقادات با خود سازگار کنند، اما ایران باوجوداینکه اسلام را با آغوش باز پذیرفت؛ همچنان ایران ماند، فارسی‌زبان ماند و بسیاری از آداب‌و‌رسوم فرهنگی‌ای که از گذشته مانده بود، حفظ کرد و این‌ها را باهم تطبیق داد؛ یعنی مبانی فرهنگ جدید با مبانی فرهنگ گذشته را درکنار هم گذاشت؛ کار بزرگی که فردوسی در شاهنامه کرده است.»

طرح اندیشه‌های الهی و عرفانی
دکتر پرنیان در ادامه با تأکید بر اینکه اگرچه شاهنامه کتابی است که در آن شرح جنگ‌ها و رویدادها آمده است و در نگاه اول احتمال دارد کتاب جنگی درنظر گرفته شود، می‌گوید: «در پایان این جنگ‌‌ها، قضاوت و ارزیابی‌ فردوسی، دربردارنده اندیشه‌های الهی و عرفانی مانند دعوت به صلح و نوع‌دوستی، پرهیز از جنگ، جوانمردی و گذشت، آزادی و آزادی‌خواهی است که همه این‌ها ارزش‌های بسیار بزرگی هستند که در شاهنامه وجود دارد.»
القای مفاهیم و حقایقی همچون تلاش پیگیر
درنهایت، او در شاهنامه به سه گونه نبرد یعنی «نبرد انسان با طبیعت»، «نبرد انسان با انسان» و «نبرد انسان با خودش» اشاره می‌کند و می‌گوید: «نبرد انسان با طبیعت نخستین نبرد در شاهنامه است و ازآنجاکه انسان در مقابل خطرهای طبیعی ناتوان است، از جهات مختلف به نبرد با آن می‌پردازد تا طبیعت را تسخیر و از آن بهره‌برداری کند.» به‌بیان دکتر پرنیان، نبرد دوم «نبرد انسان با انسان» است، یعنی هنگامی که انسان‌ها روی کره زمین قرار می‌گیرند، نخستین مسئله‌ای که به آن می‌اندیشند، نیازمندی‌های مادی‌ای است که متضمن حیات آن‌هاست و این نیازها معمولاً انسان‌ها را در مقابل هم قرار می‌دهد. البته، او می‌افزاید عوامل دیگری مانند کینه‌کشی و انتقام، علّت جنگ‌ها و درگیری‌های انسان با انسان بوده‌اند. این دانشیار زبان و ادبیات فارسی، «نبرد انسان با خودش» را نیز نبرد سوم در شاهنامه می‌داند که بعدها پایه‌های عرفان را به شکل عرفان اسلامی در فرهنگ و ادب ایران‌زمین نشان داده است. ازنگاه وی، نبرد انسان با خواهش‌های نفسانی و غیرانسانی در وجود شخصیت‌هایی مانند کیخسرو دیده می‌شود؛ چراکه این شاه آرمانی پس از پایان مأموریتش که ازمیان‌برداشتن ریشه بدی (افراسیاب) است، با اختیار خود از قدرت کنار می‌رود و زمینه را برای فرمانروایی افراد جدید با ایده‌های تازه‌تر فراهم می‌کند. دکتر پرنیان همچنین باور دارد که «انسان هنوز هم درگیر این سه نبرد است و احتمال دارد تا پایان عمر همراه او باشند.»

ارزش شاهنامه و فردوسی از زبان رئیس سازمان جهانی یونسکو
در پایان بخش اول، این دانشیار زبان و ادب فارسی با اشاره به ارزش‌هایی مانند ازخودگذشتگی، وطن‌دوستی، پرهیز از ننگ و کسب‌ نام در شاهنامه، می‌گوید این‌ها همه تعالیم بزرگی هستند که در لابه‌لای رویدادها از زبان شخصیت‌ها و در بخش ارزیابی‌ها گاهی از زبان خودِ شخص فردوسی بیان می‌شوند. درضمن، او درمورد ارزشمندی شاهنامه و فردوسی به بخشی از نقل‌قول «فدریکو مایور»، رئیس سازمان جهانی یونسکو، استناد می‌کند که می‌گوید: «آرزو می‌کنم سازمان یونسکو بتواند کار و تلاش خود را با الهام از آرمان‌های شاعر بزرگ ایرانی پیش ببرد؛ ازجمله این آرمان‌هاست اعتبار حرمت انسان، خواست وقفه‌ناپذیر عدالت، مدارا با آزادگی، همدلی با مظلومان، گذشت، خویشتن‌داری، فرزانگی و در یک کلمه خرد، خرد فردوسی».

بخش دوم: معرّفی و اهمیت کتاب «نهادینه‌های اساطیری در شاهنامه فردوسی»
دکتر پرنیان در بخش دوم نشست به معرّفی کتاب «نهادینه‌های اساطیری در شاهنامه فردوسی» پرداخت و بحث خود را این‌گونه شروع کرد: «کسانی که با شاهنامه و فردوسی ارتباط دارند، می‌دانند شاهنامه یک ظاهر و یک درون و عمق دارد که رویه آن، شرح داستان‌ها، رویدادها و درگیری‌هایی است که فردوسی با هنرنمایی شاعرانه بی‌نظیر و باتوجه‌به جزئیات آن‌ها را بیان کرده است، یعنی کوچک‌ترین حرکت، صدا، موضع‌گیری و پس‌وپیش رفتن قهرمانان، نگاهشان و همه آنچه در نبردها وجود دارد به‌گونه‌ای بیان شده که انسان با مطالعه آن گویی خودش را در میانه این نبرد به‌عینه احساس می‌کند.»
او در ادامه ضمن بیان اینکه عده‌ای شاهنامه را به سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم می‌کنند، می‌افزاید: «حتّی به‌نوعی در بخش‌های تاریخی شاهنامه، اسطوره‌ها و زبان اسطوره‌ای که نیازمند تفسیرند، وجود دارند.» دکتر پرنیان «اسطوره» را به‌طور خلاصه «رویه تاریک تاریخ» می‌داند، یعنی آن بخش از تاریخ که به‌شکلی بسیار مبهم، رازآلود و تار در خاطره جمعی ملت‌ ایران هست و برای فهم و پی‌بردن به نمادهایی که در این دوران و اساطیر هستند، باید به سراغ تفسیر و تأویل رفت، چراکه بدون آگاهی‌یافتن از بحث اسطوره و گونه‌های آن و «نماد» و تعریف «حماسه» و گونه‌های آن نمی‌توان به عمق شاهنامه پی برد. از نگاه دکتر پرنیان، اگر کسی می‌خواهد به ژرفای شاهنامه پی ببرد، ناگزیر است مباحثی همچون اسطوره، نماد و حماسه را بیاموزد و با اساطیر مختلف حتّی اسطوره‌های ملل دیگر و مقایسه آن‌ها با اسطوره‌های داخلی و موجود در شاهنامه آشنا شود.
براین‌اساس، او برای آشنایی خواننده با ژرف‌ساخت شاهنامه، «نهادینه‌های اساطیری در شاهنامه فردوسی» اثر «مهوش واحددوست» را کتاب مفیدی می‌داند و می‌افزاید: «این اثر، تألیفی بسیار گران‌سنگ است که نویسنده کوشیده با مطالعه آثار بی‌شمار، اندوخته‌ها و برداشت‌های خودش را در زمینه‌های مختلف گردآوری و گاهی ارزیابی‌ کند تا بتواند به خوانندگان در فهم مطالب شاهنامه کمک کند.» به‌نظر دکتر پرنیان، این کتاب درکنار دیگر آثار موجود در حوزه اسطوره‌شناسی، نمادشناسی و آشنایی با اساطیر و نهادینه‌های اساطیری‌ شاهنامه، روزنه‌ای بسیار مفید را در مقابل چشمان خواننده ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که خواننده علاوه‌بر آشنایی با ظاهر شاهنامه و شرح رویدادها و بحث هنر شاعری، به ژرفای آن توجه کند و بتواند با بهره‌گیری از بحث نمادشناسی و اسطوره‌شناسی، از درون‌مایه‌ها و پیام‌های این اثر کم‌نظیر آگاهی بیشتری بیابد.

ساختار کتاب
در ادامه معرّفی کتاب، دکتر پرنیان به ساختار آن می‌پردازد و می‌گوید: «نویسنده در فصل اول به اساطیر ایران پرداخته است و موضوع‌هایی مانند بن‌مایه‌های اسطوره‌ای، بن‌مایه‌های اسطوره‌ای باستان، ستیز میان خدایان، دیوها، نیروهای خیر و شر و مسائل مقدماتی موجود در اساطیر دیگر ملل مثل اساطیر هند، آسیای غربی، آشور و بابل و نخستین آثار نوشته‌شده اساطیر ایران را معرّفی می‌کند تا ذهن خواننده برای بحث اسطوره‌شناسی در شاهنامه آماده شود.
به‌گفته او، نویسنده در فصل دوم یعنی «اسطوره‌شناسی شاهنامه فردوسی» می‌کوشد تا ضمن معرّفی جایگاه اسطوره‌های ایران و عنوان‌هایی مانند «انگیزه پیدایش حماسه ملّی ایران» و «نخستین سرچشمه‌های شاهنامه»، زمینه‌های آشنایی با این اسطوره‌ها را فراهم کند و با بررسی داستان‌هایی مانند داستان «رستم و اسفندیار»، «رستم و سهراب»، معادل‌های چینی آن و مقایسه با نمونه‌هایی از فرهنگ‌های دیگر مثل روم، سنجه‌هایی برای شناخت بیشتر اسطوره‌ها به‌دست دهد.
این دانشیار زبان و ادب فارسی می‌افزاید: «در فصل سوم و آخر، نویسنده به بن‌مایه‌های اساطیری در شاهنامه می‌پردازد و تقسیم‌بندی‌های بسیار مفیدی دراین‌زمینه دارد که نخستین بن‌مایه اساطیری در همه فرهنگ‌ها و در نزد همه ملت‌ها، مبحث «آفرینش» است.» به‌گفته او، فردوسی با تأثیرپذیری از سه آبشخور مهم فرهنگ و حکمت ایرانِ قبل از اسلام، فرهنگ اسلامی و «مبانی فرهنگ و اندیشه مغرب‌زمین» در آغاز شاهنامه برداشت‌های خودش را از مسئله آفرینش بیان کرده است. دکتر پرنیان همچنین ضمن اشاره به اینکه «چهره‌های نمادین» یکی دیگر از بن‌مایه‌های اساطیری است، تأکید می‌کند شاهنامه براساس سرگذشت حدوداً پنجاه تن از پادشاهان است که نویسنده دراین‌زمینه به نمادین‌بودن واژه «شاه»، معرّفی شخصیت‌های نمادین، چرایی ابداع این شخصیت‌ها و همچنین بحث «قهرمان» و جایگاه و لزوم آن در جامعه می‌پردازد و اطلاعات جامعی را در اختیار خواننده می‌گذارد. او می‌افزاید «بن‌مایه موجودات اساطیری» سومین بن‌مایه اساطیری است که به موجودات فراطبیعی مانند «سروش» و «ایزدبانوان» و جانوران موجود در شاهنامه ازجمله پرندگان، اسب‌ها و اژدها، همچنین جانورانی با نمادهایی مانند «زایش»، «برکت» و «تلاش» برمی‌گردد که نویسنده تا حدودی ذهن خواننده را نسبت ‌به شناخت این نمادهای رمزگونه آشنا می‌کند. درنهایت، به‌بیان دکتر پرنیان، «بن‌مایه‌های طبیعت» (گیاهان و رستنی‌ها، آب و آتش)؛ «بن‌مایه‌های جای و مکان»؛ «بن‌مایه ابزار» و «بن‌مایه باورها و آیین‌های اساطیری» از دیگر بن‌مایه‌های اساطیری‌ای هستند که در کتاب به آن‌ها پرادخته شده است.