نشست هماندیشی اعضای هیئت علمی دربارۀ بخش فرهنگی آییننامۀ ارتقاء
مادۀ یک آئیننامۀ ارتقاء در بوتۀ نقد
وحید احسانی / نشست هماندیشی اعضای هیئت علمی با حجتالاسلام والمسلمین جواد افشارنجفی، مسئول دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، دکتر عباس حاج زینالعابدینی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه و دکتر داوود گوهری، مدیر برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه دربارۀ بخش فرهنگی آئیننامۀ ارتقاء (مادّۀ یک)، مورخ ۱۷ بهمن سال گذشته به صورت مجازی برگزار گردید.
در ابتدای نشست، حجتالاسلام افشارنجفی ضمن تأکید بر اهمّیت گفتگو و همفکری، از استادان درخواست کرد که برگزارکنندگان نشست را از نظرات و دیدگاههای ارزشمند خود بهرهمند کنند. دکتر گوهری نیز ضمن انتقاد از روال متدوال، مبنی بر اینکه برگهای آورده شود و از استادان امضا گرفته شود که حضور داشتهاند و بعد بر آن اساس امتیازی تعلق گیرد، گفت: «بنا داریم در آینده در مورد نحوۀ امتیازدهی فرهنگی، با استادان جلسه و گفتگویی داشته باشیم، درخواست داریم در این خصوص به ما همفکری و مشورت بدهید که به امید خدا به تصمیم بهینهای برسیم.» مسئولان فرهنگی دانشگاه بر این مهم تأکید کردند که چنانچه از طریق گفتگو با استادان به این جمعبندی برسیم که در ماده یک آئیننامه ارتقا کاستیها یا اشکالاتی وجود دارد، موارد را به شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم انتقال میدهیم.
دکتر زینالعابدینی، پس از اشارهای گذرا به نقش و کارکرد دانشگاه در نسلهای مختلف آن شامل نسل اوّل: آموزش، نسل دوّم: افزودهشدن پژوهش، نسل سوّم: افزودهشدن کاربرد و کارآفرینی، نسل چهارم: افزودهشدن مرجعیت و رهبریِ جامعه و نسل پنجم: افزودهشدن انسانسازی، گفت: «اگر نسلهای چهارم و پنجم را بپذیریم، آن وقت باید به نقش و مسئولیت معاونت فرهنگی دانشگاه در رابطه با مرجعیت در جامعه و انسانسازی توجه کنیم. البته نقش معاونت فرهنگی از نوع بسترسازی، تدارکاتچی و ساماندهی است. همانطور که در مورد وظایف آموزشی و پژوهشی دانشگاه، مسئولیت فقط به عهده معاونتهای آموزشی و پژوهشی نیست بلکه آنها فقط ریلگذار و تسهیلکنندهاند و تکتک استادان این مسئولیتها را دارند و بدون مشارکت و فعالیت استادان، در زمینۀ آموزش و پژوهش کاری صورت نمیگیرد، در بحث اهداف فرهنگی هم همین طور است. علاوه بر این، حل مسائل فرهنگی و کار معاونت فرهنگی بهمراتب از حل مسائل آموزشی و پژوهشی مشکلتر است، لذا بهشدت نیازمند کمک استادان گرامی هستیم.»
دکتر عباس منصوری، عضو هیئت علمی گروه الهیات، چنین جلساتی را مفید دانست مشروط به اینکه واقعا برای پیگیری پیشنهادها عزمی وجود داشته باشد و نتایج این پیگیریها نیز به استادان گزارش شود، در اینصورت، انگیزه و علاقه استادان برای مشارکت فعال و اظهار نظر در جلسات مشابه آتی بیشتر میشود.
اصل؛ اخلاق و انصاف در کار
دکتر زینالعابدینی، بند ششم جدول را -که بر «استمرار در تقید و پایبندی به ارزشهای دینی، فرهنگی، ملی، انقلابی و صداقت و امانتداری» تأکید دارد- مشخصکننده هویت عضو هیئت علمی دانست و گفت: «صرف عقاید و اعمال شخصی کفایت نمیکند؛ نیاز است نمود اجتماعی هم داشته باشد. بهعنوان مثال، انتظار میرود نمازخواندن اعضای هیئت علمی در دانشگاه دیده شود. البته این مسئله نباید سطحی و بهمعنای تشریفاتیبودن، ریاکاری، بهرخکشیدن و امثال آن تفسیر شود؛ فلسفهاش این است که فرزندان ما در دانشگاه ببینند که استادانشان نماز جماعت را جدّی میگیرند؛ آنها از این طریق تأثیر میپذیرند.» او افزود: «بر اساس اصول اخلاق اسلامی -که در معرّفی کلّی بخش فرهنگی آییننامه، بهعنوان یکی از محورهای اساسی ذکر شده است- سیّدالاعمال و بالاترین صفاتِ اخلاقی، انصاف است؛ اگر رفتار و تعاملات منِ استاد منصفانه نباشد، تلاشهای فرهنگی من بیتأثیر است و چهبسا تأثیر منفی داشته باشد. معتقدم، اگر یک استادی در بین همکارانش و از نظر اکثریت دانشجویان به عنوان «منصف» شهره است، این استاد شایستۀ تقدیر به عنوان نمونۀ عالی فرهنگی است، ولو اینکه در جلسات هماندیشی ما هم نیامده باشد.»
دکتر علی مرتضویمهر، عضو هیئت علمی گروه الهیات معتقد است «حضور استاد در نماز جماعت و امثال آن مهم است، امّا اگر شخصیت فرد به صورت کلّی پذیرفته شده است، همان باید ملاک باشد.»
حجتالاسلام افشارنجفی در رابطه با نسبت استاد دانشگاه با فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی گفت: «اصل این است که از استاد دانشگاه «فرهنگیبودن» انتظار میرود، یعنی در هر کجا که هست، با نگاه تقویت روح فرهنگ ایرانی-اسلامی و ارزشها حضور و فعالیت داشته باشد. اگر منِ دانشگاهی بهعنوان یک فرد فرهنگی و بهعنوان نماد ارزشها دیده نشوم، فکر میکنم واژه «استاد» کمی برایم بزرگ باشد.» او افزود: «جدول یک آییننامه ارتقاء جدول اصلیِ فرهنگ نیست؛ در فرهنگ، انصاف و اخلاق استاد اصل است. وقتی استاد تعاملاتش با دانشجو مطلوب باشد، مشاوره بدهد و به حل مشکلات دانشجویان کمک کند، ما در کمیسیون برای این امتیاز قرار میدهیم.»
دکتر اردشیر رابعی، عضو هیئت علمی گروه فیزیک، دانشگاه را در مورد بسیاری از ایرادها، بدرفتاریها و بیاخلاقیهای جامعه مقصر دانست زیرا بیشتر مسئولان و افراد تأثیرگذار جامعه خروجیهای دانشگاه هستند. او معتقد است که نگاه مسئولان فرهنگ و دانشگاه، به مقوله فرهنگ نگاه نادرستی است زیرا «بهجای اینکه تمرکزشان بر فراهمآوردن شرایطی باشد که استادان وظایف اصلی خود یعنی آموزش و پژوهش را با دقت، خلوص، نظم و کیفیت انجام دهند، اصولا چنین چیزهایی را در قالب کار فرهنگی نمیبینند و لحاظ نمیکنند و فقط روی میآورند به همین مواردی که در جدول آمده است. اگر قرار است در دانشگاه کار فرهنگی کنیم، بهتر است بیشتر روی مسائل دانشجویی وقت بگذاریم که این نیز از طریق اصلاح فضای آموزش و ارتقاء کیفیت و سایر ویژگیهای اخلاقی و فرهنگی آن است. برای تحقق این امر، لازم است ابتدا مسائل مربوط به آموزش و پژوهش مطالعه و شناسایی شوند».
دکتر عبدالله غلامی، عضو هیئت علمی گروه الهیات، برگزاری جلسه یا سلسلهنشستهایی را درباره «اخلاق حرفهای» مفید دانست که این پیشنهاد مورد استقبال معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه قرار گرفت. دکتر بهروز ابراهیمی، عضو هیئت علمی گروه تربیتبدنی نیز آرزو کرد: «ایکاش به جایی برسیم که در دانشگاه معاونت فرهنگی نداشته باشیم، یعنی همگی آن قدر بافرهنگ باشیم که به چنین چیزی احساس نیاز نشود».
چرا فقط «شرکت در جلسات»؟!
دکتر زینالعابدینی پس از مرور اجمالی ماده یک آئیننامه ارتقاء گفت: «با وجود اینکه در جدول ماده یک، فعالیتهای متنوعی تعریف و برای آنها امتیاز در نظر گرفته شده است، آنچه در عمل دیده میشود این است که در مجموع، شاید ۹۰% امتیازهای فرهنگی استادان گرامی از طریق بند ۹ جدول یعنی شرکت در نشستهای دانشافزایی و توانمندسازی کسب میشود. نمیگوییم تکتک اعضا در تمام بندها فعال باشند، امّا انتظار میرود در انواع مختلف فعالیتهای فرهنگی توزیع مناسبی داشته باشیم.»
دکتر الهام بختیاریمنش، عضو هیئت علمی گروه معماری، یک علّت این مسئله را مشخص و ضابطهمندبودن امتیاز این بند دانست که باعث میشود فرد خیالش راحت باشد که آن را کسب میکند. او در رابطه با سایر موارد توضیح داد: «گاهی در مورد ما اعضای هیئت علمی انصاف رعایت نمیشود؛ جدا از اینکه نفس امتیازدهی میتواند محل بحث و اشکال باشد، از محتویات پروندهمان و امتیازاتی که گرفتهایم مطلع نمیشویم در حالیکه اگر دانشجو نسبت به نمرهاش اعتراض کند، ما موظفیم برگه امتحانی را به او نشان و توضیح دهیم.» دکتر غلامی در همین رابطه گفت: «متولی اختصاصدادن امتیازهای فرهنگی کیست و شخص بعد از انجام دادن فعالیتهای فرهنگی از کجا بداند امتیاز شامل حالش شده است یا نه؛ نحوۀ امتیازدادن مبهم است و تابهحال برای من روشن نشده است.»
دکتر زینالعابدینی، نقد دکتر بختیاریمنش را پذیرفت و بهعنوان عضوی از کمیسیون فرهنگی اعلام آمادگی کرد که هر کدام از همکاران که خواستند دربارۀ نحوۀ تخصیص امتیازات توضیحی بشنوند، توضیح دهد. معاون فرهنگی دانشگاه همچنین گفت: «چنین گفتگوهایی را فرصتی میدانم که تعاملات معاونت و کمیسیون فرهنگی دانشگاه با استادان بهتر شود.»
دکتر رابعی گفت: «علّت اینکه از نشستهای هماندیشی بیشتر استقبال میشود این است که برای استادان یک مقدار جذابیتی دارد و آن را مفید میدانند زیرا در این جلسات میتوانند تفکرات، انتقادات یا اعتراضهایشان را مطرح کنند.»
دکتر منصوری در رابطه با این که برخی استادان مجبور میشوند به خاطر امتیاز در برخی جلسات شرکت کنند یا اینکه چرا چنین ذهنیتی وجود دارد، سه عامل را مؤثر دانست. اوّل، تلقّی اشتباه از استاد دانشگاه. او در این باره توضیح داد: «من استاد را «فقط آموزشی» نمیدانم، مطلوب این است که استاد علاوه بر وجه آموزشی، نگاه سیاسی و تربیتی و دینی و غیره هم داشته باشد، اما این یک «آرمان» است و نه یک «باید»، وقتی شما این آرمان را تبدیل به باید میکنید، فردیت افراد را لحاظ نمیکنید و از همۀ آنها انتظار دارید علاوه بر استاد دانشگاه، کنشگرِ فعال سیاسی و دینی هم باشند، آنها را مجبور به نفاق و ریاکاری میکنید. من وقتی برنامهای میگذارم که موضوعش در حیطۀ علوم انسانی است و میبینم که استادی از دانشکدۀ فنی بدون اینکه علاقه داشته باشد مجبور است بیاید و شرکت کند، خودم شرم میکنم. به نظرم، بخش زیادی از ارزیابی فرهنگی استاد، در بخش اخلاق و منشِ همان ارزیابیهایی که دانشجویان، مدیر گروه و رئیس دانشکده انجام میدهند، حاصل میشود، یعنی اگر چه استادی در برنامههای فرهنگی هیچ مشارکتی نداشته، امّا وقتی به اذعان دانشجویان و گروه و دانشکده، یک انسان بافرهنگ و دانشگاهی است، نباید از لحاظ امتیاز فرهنگی مشکلی داشته باشد. به نظرم، در پرسشنامه ارزیابی استاد، وزن و ضریب پرسشهای ناظر بر اخلاق و رفتار باید بیشتر شود.» دکتر منصوری دوّمین عامل را «غیرمفیدبودن بسیاری از کارگاهها» دانست و گفت: «وقتی کارگاهها بر اساس مناسبتهای تقویمی یا برای پر کردن بیلان کاری باشد، یا وقتی از یک خواستگاه سیاسی بیرون آمده باشد، چرا من باید بیایم و گوش بدهم؟! چون مجبورم، میآیم امّا گوش نمیدهم. امّا اگر محتوای برنامهها واقعا جذاب و مفید باشد، حتّی اگر با نیت دیگری بیایم، ممکن است مرا جذب کند و گوش دهم.» او از «ناعادلانه بودن امتیازهای فرهنگی» بهعنوان آخرین عامل نام برد و توضیح داد: «برخی از بندهای جدول امتیازات فرهنگی بیشتر با ماهیت رشته، علائق و فعالیتهای استادان علوم انسانی همخوانی دارند، بنابراین، سایرین مجبورند از طریق شرکت در جلسات امتیاز بگیرند.»
حجتالاسلام افشارنجفی توضیح داد: «یک نگاه انتقادی رایج بین استادان این است که متولیان فرهنگی دانشگاه یعنی نهاد و معاونت، خودشان برای برگزاری جلساتی تصمیم میگیرند و ما هم فارغ از اینکه علاقهمند باشیم یا نباشیم، مجبوریم در همانها شرکت کنیم، امّا طور دیگری هم میشود دید، اینکه شما استادان ایده بدهید، ما اینجا خادم شما خواهیم بود که ایدههای شما را رشد بدهیم و عملیاتی کنیم.»
دکتر مرتضویمهر یکی از جنبههای مشکل را این دانست که اصولاً ارزیابی فرهنگ بر اساس چنین سنجههایی نمیتواند دقیق باشد. او توضیح داد: «برخی از استادان بزرگواری که الان مراتب رشد و ارتقاء را طی کردهاند و در حوزه ریاست دانشگاه هم هستند، اصلاً پرونده فرهنگی پر نمیکردند و اعتقادی به این نحوۀ سنجیدن افراد نداشتند و واقعا صحیح هم است. برخی از استادانی که نهاد و معاونت فرهنگی از لحاظ فرهنگی با آنها مشکل دارند، بر اساس سنجههای آییننامه، ارتقاء رتبه پیدا میکنند و تأیید میشوند، یعنی اعضای کمیسون که امتیاز فرهنگی میدهند، بر اساس سنجهها مجبور میشوند برخی افرادی که قبولشان ندارند را نیز تأیید کنند و بعد میگویند اگر تأیید هم کردهایم اجباری بوده است.»
دکتر علی تقیزاده، عضو هیئت علمی گروه زبان انگلیسی، معتقد است: «گروههای آموزشی در رابطه با فعالیتهای فرهنگی، خود را مسئول نمیدانند. بسیاری از استادان علاقهمند کار فرهنگی هستند امّا اطلاعشان اندک است و ابهامهایی وجود دارد؛ تبدیل فعالیتهای فرهنگی به دستورالعملهای اجراییِ شفاف و طرح آنها از طریق گروهها میتواند مشارکت استادان را افزایش دهد.»
دکتر لاله صالحی، عضو هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی، از یکسانبودن امتیاز «شرکت در کارگاه دانشافزایی» و «برگزاری کارگاه دانشافزایی» انتقاد کرد زیرا دوّمی کار بیشتری میبرد و لحاظکردن امتیاز بیشتر برای آن، مشوّقی است که استادان بیشازپیش در این زمینه فعالیت کنند. او همچنین پیشنهاد کرد که کارگاههای متنوّع فرهنگی و امتیازهای مربوطه از لحاظ حیطۀ موضوعی بهصورت دستهبندی شده باشند. دکتر مرتضویمهر نیز گفت: «برنامههایی که برای استادن برگزار میشود ازهمگسیخته هستند و مشخص نیست چه اهداف و برنامههای کلی دارد دنبال میشود.»
استادان؛ دفنشده در کار
دکتر تقیزاده حجم کار آموزشی و پژوهشی را خیلی زیاد دانست به گونهای که تمام زمان استاد را میگیرد و برای فعالیتهای فرهنگی زمانی باقی نمیگذارد. او گفت: «بنده شاید کارآییِ مطلوبی نداشته باشم، امّا میدانم که در کار دفن شدهام، در خیلی موارد هم نمیرسیم که کارها را به طور کیفی انجام دهیم. طی چند سال اخیر اوضاع بدتر هم شده و استاد دانشگاه به کاربر کامپیوتر تبدیل شده است، استادی که بههرحال تخصصهایی دارد و در مجموع مورد اعتماد است و میتواند کارهای مفیدتری انجام دهد. کاربری کامپیوتر (مانند سامانه گلستان) را باید کارشناسان محترم انجام دهند تا زمینۀ فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی برای استاد مهیّا شود.»
دکتر زینالعابدینی به انتقاد از نهادهای بالادستی پرداخت و گفت: «سیاستگذاران آموزش عالی مأموریت و مسئولیت استادان را بهویژه در آموزش و پژوهش، طوری تعریف کردهاند و مطالبات آئیننامهها از استادان بهگونهای است که برای پرداختن آنها به فعالیتهای فرهنگی موثّر، زمینه و فرصتی باقی نمیماند، مگر اینکه از طریق شرکت در جلسات فرهنگی، امتیازی را که مجبور شدهاند، کسب کنند.»
دکتر ابراهیمی، در این رابطه معتقد است: «ما در دانشگاه از وقتی از فرهنگ غافل شدیم که بحث پژوهشی در اولویت قرار گرفت؛ برای اینکه در رتبهبندیها عقب نمانیم، راه را برای تقلبها و بداخلاقیها باز گذاشتهایم.»
دکتر صالحی نیز گفت: «برای گرفتن پایه، آیتم فرهنگی ضروری نیست و گویا میتوان مثلا از طریق آیتم پژوهشی آن را پر کرد و این باعث میشود که ارزش فعالیتهای فرهنگی کمرنگ شود».
نگاه کمشمول به فرهنگ
دکتر منصوری معتقد است: «شورای فرهنگی نمایندۀ دانشگاه نیست. برای همین است که بهراحتی میتوانند یک سخنرانی را کنسل کنند و امثال آن. اعضای شورا باید بهگونهای باشند که عموم اعضای هیئت علمی واقعا احساس کنند که این شورا نماینده تمامی آنهاست. مسلّما حرف من در مورد اشخاص یا ترکیب فعلی شورا نیست، کسان دیگری هم باشند، خود من هم باشم، همین مشکل وجود دارد، مگر اینکه تعریف شورا به گونهای اصلاح شود که همواره نماینده عموم باشد.» او افزود: «نگاه دانشگاه به مقوله فرهنگ کمتر این است که دانشجویان را برای زندگی آماده کند، مسئولان بیشتر دغدغۀ سیاست و ایدئولوژی دینی دارند. من نه منکر دین هستم و نه ایدئولوژی، اتفاقاً نماز جماعت هم شرکت میکنم، اما به نظرم معاونت فرهنگی باید نگاهش را عام کند، یعنی هدفش این باشد که دانشجویانی تربیت شوند که قانونمند باشند، اهل گفتگو و مدارا باشند، به محیط زیست احترام بگذارند و غیره. اگر چنین نگاهی باشد، کارگاههای فرهنگی متکثر میشود و دانشجویان هم این را حساس میکنند، اما تا زمانی که احساس دانشجویان این باشد که نهادهای فرهنگی در دانشگاه مسئول اجرای سیاستهای خاصی هستند، چه این تلقّی درست باشد و چه نادرست، آنها ارتباط نخواهند گرفت و این را عملکرد این دو واحد نشان میدهد.»
دکتر مرتضوی مهر معتقد است در معاونت فرهنگی، برای استفاده از استادان جایی تعریف نشده است و استادان بهصورت موردی دعوت میشوند و از آنها کمک گرفته میشود. او توضیح داد: «استادانی که برای همکاری در امور فرهنگی، همه ویژگیهای مورد نظر نهاد و معاونت را دارا هستند، به تعداد انگشتهای دست هم نمیرسند. بنابراین، راه فعالیت در خیلی از بندهای جدول فرهنگی آییننامه ارتقاء و کسب امتیاز از طریق آنها بر روی بیشتر استادان بسته است. درست است که مسئله حمایت مالی از فعالیتهای فرهنگی مهم است، امّا استادان از این حوزهها خیلی انتظار مالی ندارند، مشکل جای دیگری است؛ اینکه میبینند برخی افراد خاص با سلیقه خاص برای کل دانشگاه تصمیم میگیرند، این آسیبش زیاد است و باعث میشود برخی افراد برای فعالیت در حیطههای مختلف فرهنگی اصلا عرصه و امکانی پیدا نکنند.»
دکتر صالحی پیشنهاد داد که در مورد برنامههای فرهنگی دانشگاه یک نظرسنجی انجام و مشخص شود که از نظر استادان یا صاحب نظران، مسائل فرهنگی دانشگاه کدامند. او توضیح داد: «ممکن است برخی مسائل داخلی دانشگاه مورد تأکید باشند و ممکن است کسانی بتوانند برای این مسائل راهکار بدهند و نهایتا بهبودی صورت پذیرد.»
ساعت فرهنگ
دکتر صالحی گفت: «خیلی وقتها گروهها در ساعت فرهنگ برنامههای دیگری میگذارند و استاد نمیتواند در برنامه معاونت یا نهاد شرکت کند.» او برگزاری جلسات در ساعت فرهنگ را موجب معطّل ماندن دانشجویان در این زمان دانست و افزود: «خوب است که در این ساعت برای دانشجویان برنامه گذاشته شود.»
مشاوره به دانشجویان
دکتر غلامی پیشنهاد کرد که در هر دانشکده اتاقی درنظر گرفته شود که یک طلبه حضور داشته باشد و به پرسشهای شرعی، اخلاقی و اجتماعی دانشجویان پاسخ دهد. او تأکید کرد که متولیان فرهنگ باید آمادگی این را داشته باشند که برای کار فرهنگی بودجه اختصاص دهند و هزینه کنند. دکتر غلامی «صدور حکم مشاور فرهنگی» را برای استادانی که مشارکت دارند، امکان خوبی معرّفی کرد که باوجود اینکه بار مالی ندارد، امّا کمتر از آن استفاده میشود.
حجتالاسلام افشارنجفی در پاسخ گفت: «ساعات کاری هیئت علمی همهاش تدریس نیست، درب اتاق هیئت علمی باید به روی دانشجویان باز باشد، دانشجو وقتی در زندگی با مشکلاتی مواجه می شود، ممکن است به استادی که قبولش دارد رجوع کند.
دکتر محمّد فرضیپوریان، عضو هیئت علمی گروه الهیات با تأکید بر اینکه زیرساختهای فعالیتهای فرهنگی باید فراهم شوند گفت: «صرف اینکه استاد در اتاقش حضور داشته باشد این را به دانشجویان نمیرساند که به جز مباحث درسی، سایر مسائل را هم میتوانند با او در میان بگذارند.» او پیشنهاد کرد که فهرست استادانی که در هر حیطۀ موضوعی خاص میخواهند به دانشجویان مشاوره حضوری یا تلفنی بدهند و ساعات آزاد آنها برای این کار مشخص و اطّلاعرسانی شود.