به بهانه مواجهه اخیر نمایندگان مجلس با جهاد تبیین
رویکرد اداری به کار فرهنگی
- دکتر عباس حاجزینالعابدینی؛ عضو هیئت علمی گروه الهیات و معارف اسلامی
«جهاد تبیین» کلید واژهای است که رهبر فرزانۀ انقلاب اسلامی در ماههای پایانی سال ۱۴۰۰ ضمن سخنرانیهای متعددی به اشکال گوناگون آن را مطرح و بر آن تاکید کردند. پس از آن، این تعبیر مورد توجه افراد، سازمانها و نهادهای رسمی و غیر رسمی قرار گرفت. در این میان واکنش ایشان به تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر تخصیص هزار میلیارد ریال بودجه برای جهاد تبیین، به نوبۀ خود قابل تأمّل بود. با فاصلۀ کمی از این تصمیم، رهبر انقلاب آن را تصمیمی غلط و ناسازگار با طبیعت جهاد تبیین دانستند و افزودند که بودجههای بینام و نشانی از این قبیل غالباً هدر میرود و به نتیجه نمیرسد.۱
اینکه چرا عالیترین نهاد قانونگذاری کشور نسبت به این موضوع دچار چنین اشتباهی میشود جای تامل بسیار دارد و از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است. یادداشت حاضر از زاویهای خاص به چرایی اشتباه یاد شده مینگرد و متناسب با آن به بحث میپردازد و پرداختن به وجوه و ابعاد محتمل دیگر به مجالی در آینده موکول میشود.
با الهام از اشارۀ رهبر بصیر انقلاب در این خصوص که تصمیم مجلس را ناسازگار با طبیعت جهاد تبیین خواندند، میتوان پرسش زیر را مطرح ساخت:
مگر ماهیت و طبیعت جهاد تبیین چیست که نمایندگان مجلس در شناخت آن دچار مشکل بودهاند و درنتیجه نتوانستهاند راه درست را تشخیص دهند؟!
به نظر میرسد دقت در اشارات رهبر انقلاب اسلامی در همان سخنرانی و یا سخنرانیهای دیگر، برخی از نکات لازم برای پاسخ به پرسش یادشده را فراهم آورد:
• اگرچه کاربرد واژۀ جهاد در میان مسلمانان به طور معمول و هرگاه بدون پسوندی خاص باشد مفهوم جنگ نظامی با دشمن را به ذهن متبادر میسازد، مختص به جهاد نظامی نیست. جهاد با نفس و جهاد با مال و ثروت از انواع دیگر جهاد به مفهوم اسلامی آن است۲. جهاد تبیین نیز، به تعبیر بدیع رهبر انقلاب، که بهمعنای بیان حق و حقیقت است در جایی که دشمن از راه تحریف یا دروغ یا کتمان به میدان مبارزه با اسلام آمده، در همان مقولۀ جهاد به مفهوم اسلامی آن قرار دارد.
• جهاد به عنوان یک مفهوم اسلامی از جمله فروع دین و نوعی وظیفۀ عبادی است و بنابراین اولاً: تحقق نتایج مطلوب مختص به چنین وظیفهای برای فرد و اجتماع، مانند سایر وظایف عبادی، وابسته به آن است که صرفاً با انگیزۀ امتثال امر الهی انجام شود و ثانیاً وجوب چنین وظیفهای متوجه همۀ افرادی است که شرایط عمل به آن را دارند.۳ اینکه رهبر انقلاب از جهاد تبیین گاه به فریضه تعبیر کردهاند مؤید مفاد این نکته است.
• لااقل برخی از مصادیق جهاد تبیین مانند تبیین مفاهیم عالی اسلامی۴، که از جهتی مهمترین مصداق است، علاوه بر آنکه نیازمند دانشی گسترده و عمیق در این زمینه است، به سازوکاری متفاوت با سازوکارهای متعارف و جاری اداری نیاز دارد؛ سازوکار جریان امور در سازمانهای اداری غالباً به گونهای است که انگیزۀ کارمندان دولت رفع تکلیف اداری است و نه لزوماً انگیزههایی برخاسته از دغدغههای دینی.۵ به تعبیر دیگر، جریان تحقق امور در ادارات دولتی در اکثریت موارد مبتنی بر امر و نهی اداری است و نه اشتیاق درونی نشأت گرفته از رسالتهای دینی.
• یکی از شرایط به هدر نرفتن بودجههای تخصیصیافته به یک موضوع، آن است که طرحهای مشخصی که از قبل توسط کارشناسان مربوط مطالعه و تایید شده باشند در اختیار باشد. در مواردی که اینگونه نباشد، به ویژه در موضوعات فرهنگی که تشخیص کارآمدی یک طرح و تعقیب آثار و نتایج بهمراتب دشوارتر است، سبب میشود اندک مناسبت و ارتباط با موضوع بهانه قرار گیرد تا دستگاههای اداری هزینههای خود را در آن زمینه توجیه کنند.
توجه به نکات بالا میتواند دلیل غلط بودن تصمیم مجلس مبنی بر اختصاص بودجه به امر جهاد تبیین را آشکار سازد. سوقدادن وظایفی که هویت اصلی آنها وابسته به باور و ایمان دینی اشخاص است، به سوی سازوکارهای اداری رایج، از دو جهت اشکال دارد: جهت اول آنکه سازوکارهای اداری رایج ما –علیرغم تعلق به نظام اسلامی- یا هنوز به بلوغ لازم برای محقق ساختن چنین وظایفی نرسیدهاند یا طراحی ساختاری آنها چنین امکانی را فراهم نمیکند و جهت دوم اشکال این است که اداریسازی وظایف دینی ممکن است بهتدریج تلقی اختصاص آنها به اقشار اداری را پدیدآورد و آفت چنین تصوری و ناسازگاری آن با طبیعت جهاد تببین به مفهومی که گفته شد روشن است. به همین دلیل، پیگیری اهدافی که ماهیت آنها در اصل و ذات خود دینی است امّا صرفاً از طریق بخشنامههای اداری تعقیب شدهاند، غالباً منجر به نتایج رضایت بخشی نشده است.
گذشته از مقولۀ جهاد تبیین بهعنوان نوعی خاص از انواع جهاد اسلامی، باید توجه داشت که در حوزۀ فرهنگ به طور عام، تحقق فعالیتهای فرهنگی موثر و ثمربخش مشروط به آن است که از انگیزههای درونی افراد نشأت گرفته و با عشق و ایمان همراه باشد. غفلت از شرط یادشده، یکی از مهمترین دلایلی است که موجب شده است بسیاری از فعالیتهای فرهنگیِ منبعث از امر و نهیهای اداری به نتایج مطلوب و متناسب با بودجهها و هزینههای مربوط نرسند و حتی در مواردی نتایج معکوس به بار آورند و منابع مالی و انسانی هزینهشده به هدر رود. نمونهای از چنین فعالیتهایی برخی از همایشهایی است که توسط سازمانهای دولتی و یا شبهدولتی با بودجههای بینامونشان و به بهانههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و یا حتی علمی برگزار میشود، همایشهایی که در بسیاری از موارد نتایج آن از رزومهسازی برای افراد و سازمانهای ذینفع فراتر نمیرود، بلکه در نظر دقیق میتوان به آثار سوء فرهنگی و اجتماعی آنها پی برد.
خوشبختانه، تذکر بهموقع رهبر معظّم انقلاب موجب شد نمایندگان مجلس اشتباه خود را تصحیح کنند، امّا نگرانی از خبط و خطاهای دیگر بهویژه از سوی سازمانها و مسئولان در حوزۀ فرهنگ همچنان یک نگرانی جدّی است.
در پایان لازم است بار دیگر تاکید شود آنچه در این یادداشت به عنوان توضیح مقصود مقام معظم رهبری از اشتباه نمایندگان مجلس مطرح شده از منظری خاص است که ممکن است با وجه مخالفت ایشان انطباق نسبی داشته باشد و بنابراین بتوان از منظر یا منظرهای دیگری نیز در موضوع نظر کرد.
۱- سخنرانی در دیدار با مجلس خبرگان ( ۱۹/۱۲/۱۴۰۰)
۲- مستند این نکته در سخنرانی مقام معظم رهبری جملهای است از امیرالمومنین علیهالسلام در وصیت به حسنین علیهماالسلام: والله والله فیالجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم. (نهجالبلاغه، نامۀ ۴۷)
۳- سخنرانی در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی (۱۹/۱۱/۱۴۰۰)
۴- رهبر معظم انقلاب در دیدار با مجلس خبرگان، به این مصداق از جهاد تبیین اشاره و بر آن تاکید کردند. (۱۹/۱۲/۱۴۰۰)
۵- وجود افراد شریف و مومن در میان سازمانهای اداری کشور که در انجام وظایف اداری خود انگیزۀ الهی خدمت به مردم را تعقیب میکنند، با نکتۀ گفتهشده در متن منافات ندارد.