تیتر یک » سرمقاله » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 5498
دوشنبه - ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۲

به بهانه مواجهه اخیر نمایندگان مجلس با جهاد تبیین

رویکرد اداری به کار فرهنگی

«جهاد تبیین» کلید واژه‏‌ای است که رهبر فرزانۀ انقلاب اسلامی در ماه‌‏های پایانی سال ۱۴۰۰ ضمن سخنرانی‏‌های متعددی به اشکال گوناگون آن را مطرح و بر آن تاکید کردند. پس از آن، این تعبیر مورد توجه افراد، سازمان‌ها و نهادهای رسمی و غیر رسمی قرار گرفت. در این میان واکنش ایشان به تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر تخصیص هزار میلیارد ریال بودجه برای جهاد تبیین، به نوبۀ خود قابل تأمّل بود. با فاصلۀ کمی از این تصمیم، رهبر انقلاب آن را تصمیمی غلط و ناسازگار با طبیعت جهاد تبیین دانستند و افزودند که بودجه‌‏های بی‌نام و نشانی از این قبیل غالباً هدر می‌رود و به‌ نتیجه نمی‏‌رسد.۱
اینکه چرا عالی‏ترین نهاد قانون‏گذاری کشور نسبت به این موضوع دچار چنین اشتباهی می‏‌شود جای تامل بسیار دارد و از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است. یاد‏داشت حاضر از زاویه‌‏ای خاص به چرایی اشتباه یاد شده می‏‌نگرد و متناسب با آن به بحث می‏‌پردازد و پرداختن به وجوه و ابعاد محتمل دیگر به مجالی در آینده موکول می‏شود.
با الهام از اشارۀ رهبر بصیر انقلاب در این خصوص که تصمیم مجلس را ناسازگار با طبیعت جهاد تبیین خواندند، می‏توان پرسش زیر را مطرح ساخت:
مگر ماهیت و طبیعت جهاد تبیین چیست که نمایندگان مجلس در شناخت آن دچار مشکل بوده‌اند و درنتیجه نتوانسته‏‌اند راه درست را تشخیص دهند؟!
به نظر می‏‌رسد دقت در اشارات رهبر انقلاب اسلامی در همان سخنرانی و یا سخنرانی‌های دیگر، برخی از نکات لازم برای پاسخ به پرسش یادشده را فراهم آورد:
• اگرچه کاربرد واژۀ جهاد در میان مسلمانان به طور معمول و هرگاه بدون پسوندی خاص باشد مفهوم جنگ نظامی با دشمن را به ذهن متبادر می‏‌سازد، مختص به جهاد نظامی نیست. جهاد با نفس و جهاد با مال و ثروت از انواع دیگر جهاد به مفهوم اسلامی آن است۲. جهاد تبیین نیز، به تعبیر بدیع رهبر انقلاب، که به‌معنای بیان حق و حقیقت است در جایی که دشمن از راه تحریف یا دروغ یا کتمان به میدان مبارزه با اسلام آمده، در همان مقولۀ جهاد به مفهوم اسلامی آن قرار دارد.
• جهاد به عنوان یک مفهوم اسلامی از جمله فروع دین و نوعی وظیفۀ عبادی است و بنابراین اولاً: تحقق نتایج مطلوب مختص به چنین وظیفه‏‌ای برای فرد و اجتماع، مانند سایر وظایف عبادی، وابسته به آن است که صرفاً با انگیزۀ امتثال امر الهی انجام شود و ثانیاً وجوب چنین وظیفه‌‏ای متوجه همۀ افرادی است که شرایط عمل به آن را دارند.۳ اینکه رهبر انقلاب از جهاد تبیین گاه به فریضه تعبیر کرده‌‏اند مؤید مفاد این نکته است.
• لااقل برخی از مصادیق جهاد تبیین مانند تبیین مفاهیم عالی اسلامی۴، که از جهتی مهمترین مصداق است، علاوه بر آنکه نیازمند دانشی گسترده و عمیق در این زمینه است، به سازوکاری متفاوت با سازوکارهای متعارف و جاری اداری نیاز دارد؛ سازوکار جریان امور در سازمانهای اداری غالباً به گونه‏‌ای است که انگیزۀ کارمندان دولت رفع تکلیف اداری است و نه لزوماً انگیزه‏‌هایی برخاسته از دغدغه‌‏های دینی.۵ به تعبیر دیگر، جریان تحقق امور در ادارات دولتی در اکثریت موارد مبتنی بر امر و نهی اداری است و نه اشتیاق درونی نشأت گرفته از رسالت‏‌های دینی.
• یکی از شرایط به هدر نرفتن بودجه‌‏های تخصیص‌‏یافته به یک موضوع، آن است که طرح‌‏های مشخصی که از قبل توسط کارشناسان مربوط مطالعه و تایید شده باشند در اختیار باشد. در مواردی که اینگونه نباشد، به ویژه در موضوعات فرهنگی که تشخیص کارآمدی یک طرح و تعقیب آثار و نتایج به‌مراتب دشوارتر است، سبب می‏‌شود اندک مناسبت و ارتباط با موضوع بهانه قرار گیرد تا دستگاه‌‏های اداری هزینه‌‏های خود را در آن زمینه توجیه کنند.
توجه به نکات بالا می‌‏تواند دلیل غلط بودن تصمیم مجلس مبنی بر اختصاص بودجه به امر جهاد تبیین را آشکار سازد. سوق‌دادن وظایفی که هویت اصلی آنها وابسته به باور و ایمان دینی اشخاص است، به سوی سازوکارهای اداری رایج، از دو جهت اشکال دارد: جهت اول آنکه سازوکارهای اداری رایج ما –علی‌رغم تعلق به نظام اسلامی- یا هنوز به بلوغ لازم برای محقق ساختن چنین وظایفی نرسیده‌‏اند یا طراحی ساختاری آنها چنین امکانی را فراهم نمی‌‏کند و جهت دوم اشکال این است که اداری‌سازی وظایف دینی ممکن است به‌تدریج تلقی اختصاص آنها به اقشار اداری را پدیدآورد و آفت چنین تصوری و ناسازگاری آن با طبیعت جهاد تببین به مفهومی که گفته شد روشن است. به همین دلیل، پیگیری اهدافی که ماهیت آنها در اصل و ذات خود دینی است امّا صرفاً از طریق بخشنامه‏‌های اداری تعقیب شده‌اند، غالباً منجر به نتایج رضایت بخشی نشده است.
گذشته از مقولۀ جهاد تبیین به‌عنوان نوعی خاص از انواع جهاد اسلامی، باید توجه داشت که در حوزۀ فرهنگ به طور عام، تحقق فعالیت‏های فرهنگی موثر و ثمربخش مشروط به آن است که از انگیزه‌‏های درونی افراد نشأت گرفته و با عشق و ایمان همراه باشد. غفلت از شرط یادشده، یکی از مهمترین دلایلی است که موجب شده است بسیاری از فعالیت‌‏های فرهنگیِ منبعث از امر و نهی‎‏ه‌ای اداری به نتایج مطلوب و متناسب با بودجه‏‌ها و هزینه‏‌های مربوط نرسند و حتی در مواردی نتایج معکوس به بار آورند و منابع مالی و انسانی هزینه‌شده به هدر رود. نمونه‏‌ای از چنین فعالیت‏‌هایی برخی از همایش‏‌هایی است که توسط سازمان‌‏های دولتی و یا شبه‌دولتی با بودجه‌‏های بی‌‎‌‌نام‌و‌نشان و به بهانه‏‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و یا حتی علمی برگزار می‌‏شود، همایش‏‌هایی که در بسیاری از موارد نتایج آن از رزومه‌سازی برای افراد و سازمان‌‏های ذی‏نفع فراتر نمی‌‏رود، بلکه در نظر دقیق می‌‏توان به آثار سوء فرهنگی و اجتماعی آنها پی برد.
خوشبختانه، تذکر به‌موقع رهبر معظّم انقلاب موجب شد نمایندگان مجلس اشتباه خود را تصحیح کنند، امّا نگرانی از خبط و خطاهای دیگر به‌ویژه از سوی سازمان‌ها و مسئولان در حوزۀ فرهنگ همچنان یک نگرانی جدّی است.
در پایان لازم است بار دیگر تاکید شود آنچه در این یادداشت به عنوان توضیح مقصود مقام معظم رهبری از اشتباه نمایندگان مجلس مطرح شده از منظری خاص است که ممکن است با وجه مخالفت ایشان انطباق نسبی داشته باشد و بنابراین بتوان از منظر یا منظرهای دیگری نیز در موضوع نظر کرد.

۱- سخنرانی در دیدار با مجلس خبرگان ( ۱۹/۱۲/۱۴۰۰)
۲- مستند این نکته در سخنرانی مقام معظم رهبری جمله‌ای است از امیرالمومنین علیه‌السلام در وصیت به حسنین علیهم‌ا‌السلام: والله والله فی‌الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم. (نهج‌البلاغه، نامۀ ۴۷)
۳- سخنرانی در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی (۱۹/۱۱/۱۴۰۰)
۴- رهبر معظم انقلاب در دیدار با مجلس خبرگان، به این مصداق از جهاد تبیین اشاره و بر آن تاکید کردند. (۱۹/۱۲/۱۴۰۰)
۵- وجود افراد شریف و مومن در میان سازمان‌های اداری کشور که در انجام وظایف اداری خود انگیزۀ الهی خدمت به مردم را تعقیب می‌‏کنند، با نکتۀ گفته‌شده در متن منافات ندارد.