دانشگاه » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 5270
شنبه - ۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۱

معاونت فرهنگی در دوره‌ای که گذشت: ضعف‌ها و قوت‌ها

 

این متن صرفاً دو هدف را دنبال می‌کند:

  • قدردانی از زحمات دکتر علی‌پوریانی و بیان نقاط قوت کار ایشان،
  • بیان نقاط ضعف کار ایشان.

بنابراین، متن حاضر هیچ تعرضی به عزل و نصب‌ها ندارد. هدف از قدردانی و بیان نکات قوّت، تذکار این نکته است که کارکردن و نکردن و کار خوب و بد کردن یکسان نیست و تفاوت‌ها دیده می‌شود. هدف از بیان نقاط ضعف این است که ان‌شاءالله در دوره مدیریت فعلی و دوره‌های بعد علاوه بر حفظ و تقویت نقاط قوت، ضعف­‌ها و نقص‌ها نیز برطرف یا لااقل کم شوند.

بنده به‌عنوان یک عضو هیئت علمی دانشگاه رازی و به‌عنوان عضو هیئت علمی گروه الهیات -که نسبتی با مباحث فرهنگی دارد- لازم می‌­دانم از زحمات دکتر طهماسب علی‌پوریانی در مدت مدیریتشان در معاونت فرهنگی و اجتماعی کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم. البته به یقین همکاران دیگر نیز نسبت به عملکرد ایشان به صورت شفاهی یا شخصی نقد یا قدردانی‌­هایی داشته‌اند. اما به نظر می‌رسد که این شیوه که همکارن محترم در ملاقات‌های شخصی یا دورهمی‌های محدود، در مورد نقاط قوت و ضعف قسمت‌های مختلف دانشگاه بحث و تبادل نظر می‌کنند، در اصلاح نقص‌ها دانشگاه چندان کارآمد نیست و عرضه این نقدها در قالب مکتوب به یقین ثمربخش‌­تر است.

موفقیت‌ها و نقاط قوت

روشن است که تشکر و قدردانی بنده به این معنا نیست که در کار ایشان نقص یا احیاناً خطایی نبوده‌است. همچنان که در ادامه به برخی از ضعف‌ها اشاره می‌شود. اما همه می‌دانیم که مهم معدل و میانگین کار است نه صرف وجود نقاط قوت یا ضعف. بنده فکر می‌کنم مدیریت ایشان در این دوره یک مدیریت موفق و مثال‌زدنی بود زیرا:

  • بنای حوزۀ معاونت فرهنگی بر کارکردن بود، نه بر ایجاد چالش و تنش و حرکت‌های تند.
  • در مقطع زمانی که رخوت، یأس و بی‌تفاوتی، کم و بیش بر همه حاکم است، ایشان امیدوارانه فعالیت کردند و با «نمیشه و نمیذارن» از تلاش شانه خالی نکردند و حداقل در مواردی که امکان‌پذیر بود اقدام کردند.
  • تلقی عامی از فرهنگ داشتند و کار فرهنگی را صرفاً به معنای برنامه‌های دینی- مذهبی یا سیاسی نمی‌دیدند.
  • معاونت فرهنگی در دوره ایشان معاونت سیاسی و پیاده‌نظام هیچ جریانی نبود.
  • خودشان بودند و به عقاید و باورهای خود پشت نکردند. درعین‌حال که معاونت فرهنگی همیشه مشکلات و سختی‌های خاص خود را دارد، ایشان مرعوب این فضا نشدند و سعی در راضی نگه‌داشتن اشخاص نداشتند.
  • توانستند پای نیروهای حرفه‌ای را به معاونت فرهنگی باز کنند.
  • توانستند کار تیمی انجام دهند. بنده که از نزدیک شاهد فعالیت همکاران حوزۀ فرهنگی بودم، می‌دانم که موفقیت ایشان به‌ خاطر کار تیمی بود و این کار گروهیِ موفق به این خاطر بود که تمام همکاران ایشان در معاونت فرهنگی اذعان داشتند که دکتر علی‌پوریانی آنچنان به آنها اعتماد می‌کرد، فرصت خلاقیت و نوآوری می‌داد و نگاه و انتخاب خود را به آنها تحمیل نمی‌کرد که با علاقه و با جان و دل کار می‌کردند.
  • توانستند یک محیط کاری دوستانه و پرانرژی ایجاد کنند به نحوی که همکارانی که سلایق مختلف داشتند بدون هیچ تنش و اختلافی در کنار هم مشتاقانه و دوستانه کار می‌کردند.
  • توانستند هم به مسائل شهر کرمانشاه توجه ویژه­‌ای داشته باشند و هم با ادارات و روزنامه‌های سطح شهر ارتباط خوبی بگیرند.
  • در راستای اصلاح امور داخل دانشگاه قدم برداشتند.
  • معاونت فرهنگی در دوره ایشان در عین حالی که سعی می‌کرد مناسبات ویژه را لحاظ کند، کمتر معاونت مناسبات تقویمی بود. این کار سبب شد که هم سطح انتظار از معاونت فرهنگی بالا برود و هم پول بیت‌المال با برنامه‌های تشریفاتی که محتوای چندانی ندارند، هدر داده نشود.
  • با دعوت کردن از بزرگان و متخصصان علوم انسانی، گامی عملی جهت ترفیع جایگاه علوم انسانی برداشتند.

نقص‌ها و نقاط ضعف:

  • در برنامه دعوت از اندیشمندان گاه دقت لازم انجام نمی‌شد و در مواردی اشخاصی دعوت شدند که سطح محتوایی نشست‌ها را تنزل می‌دادند و این کار اعتماد همکاران هیئت علمی در مشارکت در این جلسات را کاهش می‌داد.
  • معاونت در این دوره به‌صورت هم‌زمان برنامه‌های فراوانی را پیگیری می‌کرد. این کار هم سبب موازی کاری می‌شد و هم کیفیت، بهره‌وری و اثربخشی برنامه‌ها را کاهش می‌داد.
  • معاونت فرهنگی در این دوره برای همکاران هیئت علمی تلاش فراوانی کرد و برنامه‌های متنوع و خوبی را تدارک دید اما در بخش دانشجویی کم‌کار بود که البته بخشی از این معضل به علّت عدم حضور دانشجویان در دانشگاه بوده است.
  • در برخی از نشست‌ها صورت بر محتوا غلبه پیدا می‌کرد؛ گویی برگزاری خود نشست موضوعیت داشت تا محتوا و نتیجه آن (نمونه آن را بنده قبلا در نامه فرهنگ با عنوان «نقدی بر نشست امکان‌سنجی و بررسی ابعاد پروژه تله‌کابین» مطرح کرده‌ام).
  • می‌توانستند بیش‌ازاین به مسائل داخلی دانشگاه بپردازند. دانشگاه هنوز نتوانسته است که دانش‌بنیان بودن و علم‌‌محوری را در فضای تعاملات و مدیریت خود حاکم کند. مدیریت فرهنگی می‌توانست با قوت بیشتری در راستای اصلاح درونی دانشگاه گام بردارد.
  • شاید اگر مقاومت و شجاعت بیشتری به‌خرج می‌دادند، می‌توانستند هم از افراد مهم‌تری در حوزه‌های علوم انسانی دعوت کنند که معمولا صدای آنها شنیده نمی‌شود و هم موضوعاتی را مطرح کنند که واقعا مسئله ما هستند اما برخی مانع از طرح آنها می‌شوند. نمی‌دانم! شاید دانشگاه واقعا بیش‌ازاین ظرفیت نداشت و به همین خاطر بود که ایشان به این سطح رضایت داده بودند.

البته روشن است که بنده فهم و برداشت خودم را از مدیریت ایشان عرض کردم؛ ادعا ندارم که الا و لابد همه موارد بالا (چه نقاط ضعف و چه نقاط قوت) حتما صادق است. بنابراین کاملا محتمل است که همکاران دیگر تحلیل دیگری داشته باشند.

البته نظرسنجی‌­ها نیز نشان از این داشت که اکثر همکاران از فعالیت‌ها و رویکرد معاونت فرهنگی رضایت داشتند و این احساس را داشتند که معاونت فرهنگی دچار یک تحول شده‌است. انتظار می‌رود دگرگون شدن مناصب در دانشگاه با سایر ارگان‌ها این تفاوت را داشته باشد که دانشگاه، دانش‌محور عمل کند و تفاوت سلیقه‌ها در حد همان تفاوت سلیقه باشد و انتظار عمومی و تجربه‌های موفق گذشته نادیده گرفته نشود.

در پایان برای معاون جدید، دکتر عباس حاج زین‌العابدینی صمیمانه آرزوی توفیق و موفقیت دارم. ایشان متعلق به حوزه فکر و فرهنگ هستند و انتظار می­‌رود که مدت مدیریت ایشان نیز برای دانشگاه منشأ خیر و برکت باشد؛ هم نقاط قوت دوره گذشته را دوچندان کنند و هم نقاط ضعف را کمتر.