جامعه‌شناسی » عناوین منتخب » محیط زیست
کد خبر : 5218
چهارشنبه - ۳ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۳

به مناسبت بیست‌و‌سومین سالگرد تأسیس شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه

مادرِ زمین

سحر رنجبر | اتاقش پر بود از گلدان‌های بزرگ سرسبز، قفسه‌های کتاب، لوح تقدیرها و جوایز بین‌المللی، مشعل المپیک ۲۰۱۸ گوشه آن، ماکت‌های سطل زباله و …. در کنار همه این‌ها، پوستری مربوط به مستندی ساخته‌شده از زندگی او با نام «مادر زمین» روی دیوار بود که در بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا اکران شده‌است. آنقدر راحت و بدون‌تکلف صحبت می‌کرد که من مشتاقانه منتظر بودم ببینم صحبت‌هایش به کجا می‌رسد. دکتر «هایده شیرزادی» موسس شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه، فارغ‌التحصیل دانشکده محیط‌زیست دانشگاه کاسل در آلمان است و به همراه همسرش که او نیز یک متخصص آلمانی هم‌رشته دکتر شیرزادی است؛ در مدیریت پسماند کرمانشاه و تمام بخش‌های آن فعالیت می‌کنند و در این حوزه جوایز متعدد بین‌المللی را کسب کرده‌اند. آبان ماه امسال بیست‌و‌سومین سال تأسیس این شرکت در کرمانشاه و فعالیت‌های دکتر شیرزادی در سرزمین مادری‌اش است.

دغدغه‌های زیست‌محیطی شما چه بود و با چه چشم‌اندازی فعالیت‌های خود را آغاز کردید؟

هیچ‌گاه به عنوان کسب‌و‌کار به این فعالیت نگاه نکردم

به عنوان یک اکولوژیست برای تحقق اهداف زیست محیطی‌ام در ایران و کرمانشاه فعالیتم را از سال ۱۳۷۱ با هدف جلوگیری از آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از دفن پسماندها شروع کردم. در این سه دهه هیچ‌گاه به عنوان کسب‌و‌کار به این فعالیت نگاه نکردم، بلکه چشم‌اندازم این بود که راهی را نشان دهم تا آلودگی‌های ناشی از دفن پسماند کاهش یابد. این کار پروژه‌ای بود که باید از زوایای مختلف مانند میزان بودجه من، شرایط ایران، میزان همراهی مسئولان و زاویه دید آن‌ها، سطح آگاهی مردم و … بررسی می‌شد اما اگر منتظر فراهم‌شدن همه این شرایط می‌ماندم هرگز این کار شروع نمی‌شد. من این پروژه را مانند یک پژوهش علمی-کاربردی می‌دیدم که می‌تواند به نتیجه اجرایی برسد. در نهایت بعد از چند سال هماهنگی با مسئولان، وقتی متوجه شدم شهرداری کرمانشاه هنوز آمادگی ندارد؛ مجوز اولین واحد بیوکمپوست را با نام خودم گرفتم. چون نیاز به سرمایه زیادی داشت و به این دلیل که من افق کار را دیده بودم آن را گام به گام پیش‌می‌بردم تا خودم توان بازپرداخت و تأمین هزینه‌ها را داشته‌باشم.

شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه چه زمانی و با مشارکت چه کسانی تأسیس شد؟

در سال ۷۶ مسئولان توسعه‌خواهی بر سر کار آمدند و گزارش‌های پژوهشی من را در مورد وضعیت مدیریت پسماند شهر کرمانشاه شامل مطالعات میدانی از آنالیز زباله، نظرسنجی مردم، امکان مشارکت و میزان آگاهی آن‌ها و همین‌طور راهکارهای اجرایی روز دنیا و انطباق آن‌ها با شرایط کرمانشاه را بررسی و با اجرای طرح موافقت کردند. به پیشنهاد شهردار وقت کرمانشاه شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی با مشارکت ۴۵ درصدی شهرداری کرمانشاه در هشتم آبان ماه سال ۷۷ تأسیس شد که سهم شرکت ۵۱ درصد و همیاری نیز ۴ درصد در آن مشارکت داشت. از آن به بعد تمام مجوزها را به نام شرکت تغییر دادم تا بتوانم همکاری مسئولان را برای ادامه فعالیت‌ها، گرفتن وام و … داشته‌باشم. با در کنار هم گذاشتن پتانسیل‌ها یعنی دانش علمی خودم، امکانات شهرداری و استفاده از تسهیلات بانکی، اجرای اولین پروژه بیوکمپوست ایران در شهر کرمانشاه که همراه با طرح تفکیک پسماندها را در مبدأ بود شروع کردیم.

کار چگونه آغاز شد؟ و چگونه با مردم ارتباط گرفتید؟

ساخت محوطه و زیرسازی شش هکتار زمین دو سال زمان برد و با خرید چند دستگاه تا پایان سال ۷۹ اجرای طرح شروع شد که اجرای طرح براساس تفکیک پسماندهای آلی در مبدأ پیش‌بینی شده‌بود. براساس نظرسنجی که در مرحله مطالعات در سال ۷۳ انجام گرفت؛ سطح آگاهی زیست‌محیطی مردم کرمانشاه بسیار کم بود. تفکیک پسماند در مبدأ مشارکت مردم را می‌خواست و شهرداری کرمانشاه هم تعهد داد که هزینه آموزش تفکیک پسماندها را پرداخت کند. با بودجه بسیار کمی تعداد ۴۵ کارشناس بهداشت محیط و محیط‌زیست را جذب کردیم که آموزش چهره به چهره انجام دهند.

تیم ما با استفاده از آلبوم بازیافت، بروشور و … ابتدا در مدارس و سپس برای خانوارها شروع به آموزش طرح تفکیک و بیان مزایای آن کرد. ما امید داشتیم که برنامه‌های مدیریت شهری به سمت توسعه پایدار برود و طی دو سال بتوانیم تمام شهر کرمانشاه را پوشش دهیم‌. مدیریت پسماند فقط بخش بازیافت آن نیست، من این فرایند را به تعداد انگشت‌های دست تقسیم کرده‌ام. پنج انگشت باهم می‌توانند خروجی قابل‌قبولی داشته‌باشند که در این رابطه انگشت شست که قوی‌ترین انگشت است و پشت همه این‌ها قرار می‌گیرد، همان فرهنگ‌سازی برای ایجاد مسئولیت اجتماعی است. امکانات تفکیک و جمع‌آوری پسماند هم بسیار مهم هستند و باید همزمان فراهم شوند. بازیافت و پردازش همانند انگشت‌‌های کوچک دست هستند که به پشتوانه انگشت‌های شست، اشاره و میانه می‌توانند قوی عمل کنند. با وجود تصور من از عملگرایی کم مردم، مشارکت آن‌ها حدود ۷۵ درصد بود. در نهایت این برنامه‌های آموزشی از طریق شرکت سروش تهیه و از صدا و سیمای کرمانشاه پخش شد.

این آموزش‌ها به چه صورت و با چه نگاهی نسبت فرهنگ‌های مختلف شهر کرمانشاه انجام شد؟

ابتدا شش ماه در مدارس به دانش‌آموزان طرح را معرفی کردیم تا در منزل با خانواده خود صحبت کنند، سپس هم‌زمان از بافت‌های اقتصادی برخوردار، میانه و کم‌برخوردار در حاشیه شهر شروع کردیم و با جمع‌آوری شناسنامه خانوارها و جزئیات آن‌ها، سعی‌کردیم با فرهنگ آن خانواده با دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان صحبت کنیم. بیش‌ترین همکاری ما از طبقه متوسط بود چون آن‌ها همیشه تکنوکرات هستند و بهترین همکاری را دارند، مخصوصاً وقتی می‌دیدند برای اولین بار کاری همزمان در سطح شهر انجام می‌شود؛ همکاری بیشتری داشتند.

امکانات برای ادامه کار و پرورش و اجرای ایده‌هایتان چطور بود؟

در کنار فرهنگ‌سازی باید امکانات جمع‌آوری فراهم باشد.

در کنار فرهنگ‌سازی باید امکانات جمع‌آوری فراهم باشد. یعنی خودروهای جمع‌آوری باید وجود داشته‌باشند که سر ساعت یا با تأخیر کم در محل حاضر باشند اما شهرداری تنها چند خودرو فرسوده داشت. تیم ما ۶۰ دستگاه وانت نیسان کرایه کرد، ۳۰ دستگاه برای پسماندهای غذایی و ۳۰ دستگاه برای سایر پسماندها. این کار به مدت یکسال ادامه داشت اما به دلیل نبود بودجه، مبلغ زیادی بدهکار شدیم و شهرداری هم در آن مرحله هزینه‌های جمع‌آوری را پرداخت نمی‌کرد. دوباره کار به همان پیمانکاران واگذار شد و در نتیجه طرح تفکیک پسماندها در مبدأ دچار مشکل شد.

بنیان‌گذار قانون پسماند در کشور من هستم.

بازخورد این کار در شهرهای دیگر چطور بود؟ و چه دستاوردهایی داشت؟

در جاهای مختلفی اطلاع‌رسانی و مصاحبه کردم و سخنرانی‌های زیادی ارائه دادم. از شهرهای مختلف برای بازدید به کرمانشاه می‌آمدند و به من مراجعه می‌کردند. اولین پروژه شهرهای مشترک را سال ۸۲-۸۳ در شهرستان «لنجان» و برای  هشت شهر به صورت مشترک در اصفهان انجام‌دادم، این طرح شامل آموزش، تفکیک، جمع‌آوری و بازیافت بود که در سال ۸۳ به بهره‌برداری رسید. در ادامه برای سایر شهرهای استان اصفهان به صورت مشترک مطالعات پسماند را انجام دادم و سه پروژه هم به بهره‌برداری رسید. در مجموع برای ۱۰۰ شهر و پنج هزار روستا مطالعات طرح‌های مدیریت پسماندها انجام شد و ۱۵ سایت را طراحی‌کردم یا در طراحی آن‌ها همکاری داشته‌ام. دستاورد مدیریت پسماند در کرمانشاه، فرا‌استانی و ملی شد، درحالی‌که برای استان کرمانشاه هنوز اجازه و بودجه اجرای این کار را تعریف نکرده‌اند.

وقتی من کارم را شروع کردم؛ در کشور قانون پسماند وجود نداشت. بنیان‌گذار قانون پسماند در کشور من هستم. وقتی از نبود قانون پسماند آگاه شدم؛ به وزارت کشور رفتم و آن‌ها حتی نمی‌دانستند برای پسماند هم باید قانون وجود داشته‌باشد. قانون پسماند آلمان را به آن‌ها نشان دادم و گفتم از انجیل قطورتر است، زیرا در آن‌جا هر کالایی که تولید می‌شود در ابتدا باید جایگاهش در قانون پسماند مشخص شود. در نهایت این قانون در سال ۸۳ در ایران تصویب شد. با سایت‌های بازیافت پسماند شهرهای تهران‌، اصفهان و شیراز همکاری داشتم و آن‌ها از تجربه ما در کرمانشاه استفاده کردند.

در کرمانشاه روند کار چطور ادامه پیداکرد؟

در ابتدای کار در کرمانشاه هر چند ماه یک بار شهردار عوض می‌شد و توجیه شهردار جدید، ادامه کار را سخت می‌کرد. بنابراین در کرمانشاه آرام‌آرام جلو رفتیم و ۷۰ هزار خانوار را آموزش دادیم. بودجه‌ای که در اختیار شرکت گذاشتند بسیار کم بود و به سختی توانستیم آموزش را به ۹۰ هزار خانوار برسانیم. سال ۸۳ من برای مدیریت مکانیزه افق دیگری دیدم و هشت هزار مخزن‌ ۲۴۰ لیتری استاندارد که حتی یک کودک قادر به جابه‌جایی آن است را از آلمان وارد کردیم به این دلیل که در ایران تولید نمی‌شدند و شهرداری کرمانشاه هم چندین دستگاه جمع‌آوری مکانیزه خریداری کرد. این مخزن‌ها در دو رنگ سبز برای پسماندهای غذایی و طوسی برای سایر پسماندها و همین‌طور گونی زرد برای پسماندهای خشک بازیافتی، توزیع و به‌ هر ۱۰ خانه دو مخزن تعلق گرفت که هر ماه مقابل یکی از خانه‌ها قرارمی‌گرفت. همه این‌ها از قبل بررسی شده‌بود و با مردم توافق کردیم که هزینه تهیه مخزن برای منزل خود را پرداخت کنند. بعد از توزیع تعدادی از مخزن‌ها بین خانوارها، تنها ۲۵ درصد خانوارها هزینه مخزن‌ها را پرداخت‌کردند که شهرداری و شورای شهر هم نتوانستند موضوع را قانونمند کنند و ما ۳۵۰ میلیون متضرر شدیم. از طرفی شهرداری تهران در سال ۱۳۸۴ طرح مکانیزه‌کردن جمع‌آوری پسماندها را با استقرار یک مخزن بزرگ سنگین که موجب فرسودگی بدنی تمام رفتگران می شود را در معابر شروع کرد. در تلویزیون هم تبلیغ می‌کردند که مردم پسماندها را به صورت مخلوط در کیسه‌های پلاستیک تفکیک نشده، داخل مخزن تخلیه کنند که تأثیر بسیار منفی در مشارکت مردم کرمانشاه در طرح تفکیک پسماندها داشت.

زمان اجرای طرح تفکیک پسماندها در مبدأ و جمع‌آوری آن‌ها، حداکثر پنج سال پیش‌بینی شده‌بود، اما  بسیار کند پیش می‌رفت، به همین دلیل تصمیم گرفتم تا زمانیکه طرح تفکیک در مبدأ در تمامی شهر اجرا شود؛ همزمان با جمع‌آوری پسماندهای تفکیک‌شده در مبدأ، با ساخت سوله و خرید ماشین‌آلاتِ پردازش برای بقیه پسماندهای مخلوط، برنامه پردازش را اجرا کنیم. با حمایت استاندار وقت و گرفتن وام و اعتبارات این کار انجام شد و توانستیم از ابتدای سال ۸۶ تمام پسماندهای شهر کرمانشاه یعنی پسماندهای مناطقی که تحت پوشش طرح تفکیک در مبدأ نبودند را دریافت کنیم. ۷۰ درصد پسماندها بازیافت و ۳۰ درصد آن‌ها پس‌سرندی به محل دفن انتقال داده‌می‌شدند که یک موفقیت بزرگ برای شهر کرمانشاه محسوب می‌شد.

سال ۸۷ که شهردار جدید وقت به بهانه هزینه بالای جمع‌آوری پسماندها در سه دسته، طرح تفکیک پسماندها را متوقف کرد و این باعث شد مردم اعتمادشان را به ما از دست بدهند و جذب دوباره اعتماد مردم نیز نیازمند بودجه و بهره‌گیری از دانش روز است. سال ۸۷ با حمایت رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت که بعدها استاندار کرمانشاه شد؛ طرحی برای دریافت وام ارائه دادم که دفن زباله در آن به پنج درصد می‌رسید. یعنی ۳۰ درصد پسماندهای پس‌سرندی پردازش و خالص  و به عنوان سوخت جایگزین در کارخانه سیمان استفاده می‌شد، این طرح در ابتدای سال ۹۰ طی مراسمی افتتاح شد.  هنوز هم تنها سیستم بازیافت در ایران هستیم که می‌تواند پسماندهای پس‌سرندی را برای مصرف در سوخت سیمان به عنوان انرژی جایگزین خالص‌سازی کند. تمام فرآیند با استفاده از تجربه اجرایی شرکت بازیافت با کم‌ترین هزینه انجام گرفت و اگر کارخانه سیمان همراهی می‌کرد؛ دفن زباله کرمانشاه به زیر پنج درصد می‌رسید.

ما در ایران در تمامی موارد از کشورهای دیگر الگوی مصرف می‌گیریم چرا در مدیریت پسماند این کار را انجام ندهیم. آلمان در سال ۱۹۹۰ میلادی قانون پسماندهای بسته‌بندی را تصویب کرد که در این قانون هزینه مدیریت پسماندهای بسته‌بندی را محاسبه و به قیمت کالای تولیدی اضافه‌شده و به یک صندوق واریز می‌شود. در واقع مصرف‌کننده در زمان خرید، هزینه جمع‌آوری، پردازش و امحاء پسماندهای بسته‌بندی را پرداخت می‌کند که در سال ۱۹۹۴ به قانون اروپا تبدیل شد.

بازیافت نخاله ساختمانی به چه صورتی آغاز شد و در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

این کار آلودگی‌ها را تبدیل به ارزش می‌کند.

سال ۸۹ که فکر می‌کردم مشکل زباله کرمانشاه حل شده‌است؛ پروژه بازیافت پسماندهای عمرانی و ساختمانی یعنی نخاله  را پیشنهاد دادم. آن زمان ساخت‌وسازهای زیادی در شهر انجام می‌شد. گزارش‌های جامعی تهیه کردم، طرح را در جلسه‌هایی ارائه دادم، برنامه‌هایی فراهم کردم که شورای شهر از محل بازیافت پسماندهای ساختمانی شهر وین بازدید کردند و گفتم برای حفظ محیط‌زیست و منابع ایران و ده‌ها موارد دیگر لازم است این کار انجام شود. شورای شهر کرمانشاه برای اولین بار در کمیسیون‌های مختلفی هزینه پردازش و بازیافت نخاله‌های ساختمانی براساس هر مترمربع تخریب یعنی حدود دو و نیم تن در مترمربع  محاسبه شد و مصوب کردند که تولیدکننده هزینه آن را پرداخت کند.

ما یک‌ونیم میلیون یورو سرمایه‌گذاری کردیم که در شرایط موجود به دلیل عدم امضای قرارداد پردازش پسماندهای عمرانی و ساختمانی توسط شهرداری با شرکت بازیافت بدون استفاده مانده‌است. در حالی که می‌توانستیم روزانه تا دو هزار تن پسماندهای ساختمانی را بازیافت و ۱۰۰ شغل ایجاد کنیم.

نقش و حمایت دانشگاه در این فعالیت‌ها چقدر و به چه صورت بوده‌است؟

دانشگاه‌ها در اجرای کار من نقشی نداشتند. تمام پروژه‌هایی را که اجرا کردم با مطالعات علمی و کاربردی شرکت بازیافت انجام گرفته‌است. من هر سال در کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های روز دنیا شرکت می‌کنم تا دانش خود را به روز کنم و با بررسی گذشته، بر اساس شرایط جامعه برای آینده برنامه‌ریزی کنم. اجرای پروژه‌های بازیافت کار یک فرد نیست. این کار برای سود اجتماع یعنی ایجاد اشتغال در جهت برابری در جامعه و حفظ محیط‌زیست است، این کار آلودگی‌ها را تبدیل به ارزش می‌کند. بارها گفته‌ام کارهایی که من در کرمانشاه برای مدیریت پسماند به عنوان الگو انجام داده‌ام؛ در آلمان با همکاری دانشگاه انجام شده‌است. دانشگاه‌های آلمان وقتی چالشی را می‌بینند با مشارکت و ارائه راهکار، به دولت پیشنهاد اجرایی می‌دهند تا دولت برای آن پروژه بودجه تخصیص دهد. در واقع دانشگاه با شرکت‌های تخصصی و اجرایی مشترک کار را انجام می‌دهند و پس از نتیجه‌گیری تبدیل به یک برنامه ملی می‌شود.

ما هر کالایی را می‌توانیم به کشور وارد کنیم، صنعت، تکنولوژی و … اما محیط‌زیست را نمی‌شود وارد کرد باید آن را در محیط ساخت.

در ایران دانشگاه‌ها می‌توانستند دانشجویان را برای مهارت‌آموزی و پژوهش در قالب پایان‌نامه به مجموعه ما بفرستند تا ده‌ها پایان‌نامه دانشگاهی در این خصوص نوشته‌شود اما این اتفاق نیفتاد. دانشگاه‌ها می‌‌توانستند روش پردازش پسماندهای کرمانشاه را تحلیل و معرفی کنند، زیرا وظیفه دانشگاه باید بررسی چالش‌ها و ارائه راهکارها باشد. در واقع دانشگاه باید پیشتاز این امر باشند و مسیر را به دیگران نشان دهند، چرا که دانشگاه می‌تواند نقش بزرگی در این کار داشته‌باشد. تمام تلاش چند ساله من به عنوان یک ایرانی این بوده‌است که برای حفظ محیط‌زیست ایران تلاش کنم. ما هر کالایی را می‌توانیم به کشور وارد کنیم، صنعت، تکنولوژی و … اما محیط‌زیست را نمی‌شود وارد کرد باید آن را در محیط ساخت.

مشکلات این حوزه چیست؟

اجرای پروژه‌های پردازش پسماندها به خودی خود درآمدی ندارند. یعنی فروش محصولات جواب‌گوی هزینه‌ها و بازگشت سرمایه نیست. زباله مخلوط یعنی آلودگی و این حوزه مانند بیمارستان است که بیماری را درمان کرده و باید هزینه بیمارستان پرداخت شود، همان‌طور که در آلمان برای پردازش پسماندها از همان واژه درمان استفاده می‌کنند. مشکل اصلی ما عدم‌تأمین بودجه ‌است که شهرداری فقط بخشی از آن را می‌پردازد و به تنهایی نمی‌تواند آن را تأمین کند. باید آگاه‌سازی شود تا مردم هزینه بازیافت و پردازش پسماندهای خود را بپردازند.

چقدر توانستید به اهداف خود نزدیک شوید؟

در ابتدا تصورم این بود که در مدت پنج سال می‌توان تمامی برنامه‌های مدیریت پسماندها از آموزش‌، تفکیک در مبدأ و پردازش کامل را در شهر کرمانشاه انجام داد تا به عنوان الگو برای سایر شهرهای ایران از تجربه کرمانشاه استفاده شود. اما به دلایل شرایط کلی دولت‌ها و عدم‌توجه به محیط‌زیست این اهداف محقق نشده‌است. در تلاش هستیم که شرایط موجود را حفظ کنیم و باید عمر گذاشت تا این موضوع در کشور نهادینه شود.