اقتصاد » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 4876
شنبه - ۳ مهر ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۰

یارانه پنهان و مالیات پنهان، این همانی یا هم‌راستایی؟

 

 

موضوع یارانه‌های پنهان در کشور ما دیرزمانی است که از طرف اقتصاددانان به‌عنوان یک انحراف بزرگ در اقتصاد طرح و بحث می‌شود. البته در زمان‌هایی نیز برای حذف آنها به اسم هدفمندسازی یارانه‌ها، اقداماتی ناکارآمد صورت گرفت، اما این اقدامات نه تنها نتوانست مشکل را حل نماید، بلکه به‌علت انتخاب روش و برنامه غلط در تنظیم،  سازوکار و اجرای آن، مشکلات بزرگتری را برای کشور بوجودآورد.

در کنار این موضوع مدت زمان بسیار زیادی است که مالیات پنهان نیز یکی از مباحث مهم و موردتأکید اقتصاددانان است.  اقتصاددانان، مالیات پنهان را روشی برای جبران هزینه‌های دولت از طریق کسری بودجه آشکار و پنهان پولی  می‌دانند.

حال سؤال اینجاست که آیا تورم پنهان می‌تواند در کنار خود یارانه پنهان را به همراه داشته‌باشد؟ یعنی وقتی دولت بتواند به‌راحتی از طرق آشکارا و پنهان کسری‌های بودجه خود را پوشش بدهد و حتی در این زمینه اجازه بدهد که بانک‌های تجاری نیز در تصاحب پول  و نقدینگی خلق شده، سهمی را هدف‌گذاری کنند، آیا نمی‌توان انتظارداشت که علاقه‌ای به حذف یارانه‌های پنهان عملاً شکل نخواهد گرفت؟

همه می‌دانیم که یارانه‌های پنهان سرچشمه رانت‌های بزرگ هستند و صحبت از سهم‌های بزرگ ثروتمندان کارآفرین از یارانه‌های پنهان عملاً یک شوخی‌است و این سهم‌های بزرگ عملا رانت‌های بسیار بزرگی است که توسط مجموعه‌هایی دریافت می‌گردند که سهم‌های بزرگ را از رانت‌های آشکار و پنهان و قیمت‌گذاری حامل‌های انرژی به نام و نان تولید تصاحب می‌کنند.

اگر یک ثروتمند و مثلا  یک کارآفرین خصوصی یک خانه بزرگ چندمیلیاردی دارد و یا ماشین چندمیلیاردی سوار می‌شود، عملاً با پرداخت مالیات‌های پنهای بزرگی که با خرید اتومبیل سواری با چند برابر قیمت جهانی، خانه مسکونی با چندبرابر قیمت بهترین مناطق جهان و خرید کالاها و خدمات مصرفی با بالاترین قیمت‌های ممکن، بخش قابل توجهی از این هزینه‌ها را به دولت  به‌عنوان اصلی‌ترین مصرف‌کننده مالیات پنهان پرداخته‌است. تنها مشکل اصلی این‌است که این فرد اگر در یک اقتصاد سالم و کارآمد زندگی می‌کرد این پول‌ها را به نام مالیات پرداخت می‌کرد ولی در یک اقتصاد رانتی برای این‌که رانت‌خواران اصلی پنهان بمانند، این گروه ویترین مصرف یارانه‌های پنهان معرفی می‌شوند.

در مقابل این کارآفرین بخش خصوصی، در نظر بگیرید مدیران میلیاردی‌بگیر شرکت‌های دولتی، خصولتی، رانتی و دارای امتیازات خاص را که خود و فرزندانشان ماشین‌هایی به‌مراتب گران‌تر دارند و خانه‌هایی به مراتب بزرگتر و مرغوب‌تر و البته از امتیارات ویژه نیز برخورداند و همواره هم داد سخنشان کمک به مظلومان و مستضعفان است. اگر نباشد سودهای بسیار کلانی که ازطریق رانت اخذ می‌شود و هزینه‌هایی که از محل این رانت‌های ناشی از ارزان‌خری نهاده‌های تولید صورت می‌گیرد و گرانی دلاری که سراپا برای همین شرکته‌ای رانتی سود و نعمت است، چگونه می‌توان این همه حقوق‌های نجومی و پاداش‌های پایان سال فوق نجومی را توجیه کرد؟!

یارانه‌های پنهان عملا مسیری را طی می‌کنند که باید با مالیات پنهان در کنار هم دیده‌شوند. جالب اینجاست که هر دونوع انحراف مالیات پنهان و یارانه پنهان با هم قدرت رقابت‌پذیری کشور را نابود می‌کنند و منفعت برندگان هر دو عملاً از تحریم بودن کشور منفعت می‌برند و ساز ناسازگاری با جهان در این گروه‌های منفعت‌برنده ناشی از تعارض منافع فردی، صنفی و گروهی آنها با منافع ملی است

باید توجه اکید کرد که برگشتن به وضعیتی که در آن کشور ما در بازارهای جهانی پذیرفته‌شود و همه قیمت‌ها معادل جهانی خودشان رقم بخورند و دولت هم همه مالیاتهای خود را به شکل آشکار اخذ کند و تورم ناشی‌از مالیات پنهان نداشته باشیم، می‌تواند برای کارآفرینان سودبخش و ارزشمند ولی برای رانت‌خواران و فاسدان معادل با حذف و کنارگذارده شدن از طریق نیروهای درونی و قدرتمند بازارها باشد.

در این شرایط قابل‌مشاهده این است که: دزد برای پنهان‌کردن خود، نه فرارکرد و نه به‌جایی خزید، بلکه تنها داد برآورد ” آی دزد”.