اقتصاد » شهر و معماری » عناوین منتخب » عکس یک
کد خبر : 4404
چهارشنبه - ۲ تیر ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۱

گزارشی از پروژه‌های عمرانی ناتمام در استان کرمانشاه

وقتی آغاز کار، پایان فکرکردن نباشد

سحر رنجبر | روبان‌ها همیشه در نهایت شکوه بریده می‌شوند، قیچی‌ها همیشه برای بریدن روبان‌های بیشتر تیز هستند همان‌طور که کلنگ‌ها همیشه سبک و در دسترس‌اند، مسئولین همیشه کت‌وشلوارهای اتوکشیده در خانه دارند و عکاس‌ها همیشه برای ثبت این هارمونی در محل حاضرند. روزنامه‌‌ها در تیراژ بالا تاریخ این نمایش‌ها را منتشر می‌کنند و سایت‌های مجازی غلغله راه می‌اندازند تا تماشاگران بیشتری را خیره به صحنه نگاه دارند و این تئاتر ابزورد سال‌هاست که در حال اجراست.

سال‌هاست پروژه‌های عمرانی در کرمانشاه افتتاح می‌شوند اما اختتامیه‌ای برای پایان این پروژه‌ها در کار نیست. شهر و اطراف آن، پر از سازه‌هایی است که رها شده‌اند بی‌آنکه شهروندان دلیلش را بدانند، همان‌طور که ضرورت انجام آن‌‌ها به دلیل عدم بررسی قبل از ساخت، برای کسی مشخص نبوده و نیست. در روند این گزارش، لیست‌کردن پروژه‌ها را در دستور کار خود قرار دادیم که با آمار ۳۲ هزار پروژه ناتمام در استان مواجه شدیم. طبق این آمار، با احتساب هر پروژه یک سال، ۳۲ هزار سال دیگر برای اتمام آن‌ها زمان نیاز است!

گشتی در شهر

از میدان آزادیِ حصارکشیده که سال‌هاست دیگر یادمان رفته‌است زمانی پناهگاه و محل استراحت مسافران، بیماران، سربازان و … بود؛ به طرف مسجد جامع حرکت می‌کنیم. نرسیده به مسجد، سازه‌ای خشن و ناهمگون وجود دارد که به دلیل سال‌های متمادی ماندن در آن وضعیت، حضورش دیگر حس نمی‌شود و کسی آن را نمی‌بیند. سازه‌ای فیروزه‌نام که زمانی قرار بود چون نام‌اش و در کنار عملکردش، زیبایی‌بخش شهر باشد. طرح مجتمع تجاری «فیروزه» در خیابان مدرس و کنار مسجد جامع از اوایل دهه ۸۰ مطرح شد، خاک‌برداری آن از سال ۸۷ و کار ساخت اسکلت آن از سال ۹۰ آغاز شد اما در میانه سال ۹۴ تاکنون کار متوقف شده‌است. به گفته «رسول حیدری» رئیس وقت سازمان عمران و بازآفرینی شهرداری کرمانشاه، کل این پروژه ۱۷۵ میلیارد تومان ارزش‌گذاری شده بود که ۸۵ درصد سهم آن متعلق به شهرداری و ۱۵ درصد آن متعلق به شریک بخش خصوصی بود.

با قدم گذاشتن در پیاده‌راهی خیالی که مدت‌هاست به دلیل تناقض طرح پیاده‌راه و عریض‌کردن خیابان مدرس، حل نشده‌است؛ به طرف خیابان شورا حرکت می‌کنیم. خیابانی که در همان ابتدای آن، دور زمینی خالی حصار کشیده‌اند. زمینی که قرار بود محل ساختمان نظام مهندسی باشد اما به دلیل عدم مطالعات قبل از طرح و آزمایشگاه خاک آن محل، با کندن پی ساختمان به آب رسیدند و همه چیز متوقف شد. مشکلات، پروژه‌ها را متوقف می‌کنند اما در بیشتر مواقع راه‌حلی برای به جریان افتادن دوباره فرایند تکمیل آن‌ها وجود ندارد. با توجه به تعداد بالای پروژه‌هایی از این دست، باید به این نتیجه رسید که در استان شخصی برای فکرکردن و ارائه راه‌حل در این‌گونه مسائل نداریم و به نظر می‌رسد این ضعف مدیریتی خیال بهبود یافتن ندارد.

دوباره به میدان آزادی بازمی‌گردیم و به طرف شمال شهر می‌رویم. ستون‌های سیمانی مونوریل را در بلوار پشت سر می‌گذاریم. بلواری که خاطره‌های برگریزان پاییزش هنوز در عمق جانمان ریشه دارد، درست مانند درختانی که بی‌رحمانه قطع شدند. حالا ستون‌های سیمانی سبز شده‌اند، گویی ریشه درختان برای بقا، دست به دامان ستون‌ها شده‌اند و خاضعانه التماس می‌کنند. بعد از پل ولایت، بازهم با حصارهایی مواجه می‌شویم که دور زدن آن، بیش از نیم‌ساعت زمان می‌برد. چرخ‌زدن در فضایی با مرکزیت مجتمع تجاری، اداری، تفریحی سیتی‌سنتر کرمانشاه(KCC). مالکیت سهام این شرکت، بین شرکت مادر کارکنان بانک «انصار» با سهم ۶۸ درصد و شرکت «خانه» متعلق به بنیاد «مستضعفان و جانبازان» با سهم ۳۲ درصد مشخص شده‌است. بعد از مراجعه به بنیاد مستضعفان و ابراز بی‌اطلاعی آن‌ها از روند پروژه، در محل این پروژه حاضر شدیم و ساعت‌ها بحث با نگهبانی‌های مختلف برای دیدار کوتاهی با «مهندس خردمند» مدیرعامل شرکت خانه و یا گرفتن شماره تلفنی از او بی‌نتیجه ماند. جالب این‌جاست در سایت شرکت خانه، پیام مدیرعامل را در سایت بارگذاری کرده‌اند بدون اینکه در هیچ جای سایت، نامی از مدیرعامل، دیگر اعضای آن، شماره ثبت شرکت و … ذکر شده باشد. گویی نام‌ها خطرناکند! در نهایت شماره‌ای از دفتر او به ما می‌دهند که موقع پرسیدن نام مسئول دفتر هم، با ترس‌و‌لرز می‌گویند ما اجازه نداریم نام کسی را بگویم که بعد از بارها تماس با آن شماره، صدایی از تلفن‌ها به گوش ما نرسید. با توجه به سابقه روند ساخت هتل پارسیان که متعلق به بنیاد مستضعفان بود و بعد از ۳۵ سال افتتاح شد؛ توقع چشم‌انداز روشنی برای ‌(KCC) نیز وجود ندارد.

از بلوار که به سمت بالاتر می‌رویم با نزدیک‌شدن به کوه‌های انتهای مسیر، آثاری از یک پروژه ناهمگون دیگر دیده می‌شود، مخصوصا برای کسانی که اهل کوهنوردی هستند و آن اطراف را خوب می‌شناسند. آثاری از پروژه تله‌کابین که چندی پیش شنیدیم؛ در پی اخطارهای متعدد به سرمایه‌گذار آن، به دلیل مشکلات حقوقی، فسخ قرارداد شده‌است. سال‌هاست شهردار و مسئولان استان کرمانشاه، استان را نیازمند ساخت تله‌کابین برای توسعه گردشگری می‌دانند؛ اما فعالان میراث فرهنگی و محیط‌زیست با ساخت آن در منطقه طاق‌بستان مخالفت می‌کنند و آن را مشکل بزرگی برای ثبت جهانی این منطقه و عامل آسیب‌رسیدن به کوهستان می‌دانند. تیم اقتصادی دولت، پروژه تله‌کابین را از سال ۹۶ به سرمایه‌گذاران مختلفی معرفی کرد اما علی‌رغم اقدامات مقدماتی برای اجرای آن، هیچ خروجی نداشت. در سال ۱۳۹۸ «بانک ملل» برای اجرای پروژه درخواست خود را مطرح کرد اما شهرداری کرمانشاه با این موضوع مخالفت کرد. سرانجام شهرداری بعد از ممانعت از سرمایه‌گذارانی مانند بانک ملل و عدم داشتن بودجه کافی برای اجرای این پروژه، آن را به شرکت «پویش» واگذار کرد که در تاریخ تیر ماه سال ۹۸ به ثبت رسیده بود. در حالی‌که پروژه احداث تله‌کابین کرمانشاه، در اسفند‌ماه ۹۸ با عقد قرارداد سرمایه‌گذار با شهرداری شروع به کار کرد؛ اوایل سال ۹۹، سرمایه‌گذار پروژه اعلام کرد که ساخت تله‌کابین در محدوده‌ای بافاصله هزار و ۴۰۰ متری از طاق‌بستان آغاز شده و امسال یعنی سال ۱۴۰۰ به بهره‌برداری می‌رسد. مورد قابل‌‌توجه دیگر این است طبق گفته اداره کل میراث فرهنگی استان، شهرداری مجوزهای لازم برای ساخت این پروژه را دریافت نکرده است و مدیرکل استاندارد استان معتقد است که این پروژه بدون در نظر گرفتن استانداردها و اصول ایمنی در حال ساخت است.

در تاریخ ۱۲ آبان ۹۹، نشستی با عنوان «امکان‌سنجی و بررسی ابعاد مختلف پروژه تله‌کابین کرمانشاه» به دعوت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی با حضور جمعی از اعضای هیئت علمی آن، شهردار کرمانشاه، سرمایه‌گذار پروژه، نماینده محیط‌زیست در دانشگاه رازی برگزار شد که مسئولان استانداری و میراث فرهنگی علی‌رغم دعوت از آن‌ها در دانشگاه حضور پیدا نکردند. در این جلسه بر‌خلاف انتقادات اساتید بر پروژه از زوایای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… «سعید طلوعی» شهردار کرمانشاه و «هادی کریمی» مدیر شرکت سرمایه‌گذاری پویش و مجری پروژه، هدف خود را به پایان رساندن این پروژه اعلام کردند. تأکید بر وجود پیوست‌های فرهنگی و اجتماعی برای این پروژه و آسیب‌های ناشی از اجرای پروژه بدون در نظر گرفتن پیوست‌ها برای آن، توسط اساتید مطرح شد. به لزوم مطالعات مکان‌یابی و زیست‌محیطی اشاره شد و عنوان شد که با از‌بین‌رفتن محیط‌زیست، این پروژه محتوم به شکست است. در این جلسه دانشگاه رازی در حال اعتراض به عملکرد مسئولان و نشان‌دادن تعریف درست از مطالعات و پیوست‌ها بود با این هدف که رویکرد دانش‌بنیان در چنین پروژه‌هایی به الویت بدل شود و تصویری جدید و آکادمیک از مطالعات طرح بدست دهد.

مسئولان و هراس پاسخ‌گویی

انتظار ۱۵ ساله پتروپالایش آناهیتا از سال ۸۵ تا‌کنون، جنگ ۲۰ ساله بر سر تله‌کابین، بی‌تفاوتی ۱۶ ساله مسئولان نسبت به دهکده المپیک از سال ۸۴ تاکنون، سوختن سال‌هایی به دارازی سبز شدن تمام درختان بلوار برای حرکت مونوریل که به اندازه کافی در گزارش کامل نامه فرهنگ در تاریخ ۱۸ مهر ۹۹ با عنوان «از این ستون به آن ستون فرج نیست» درباره آن صحبت کرده‌ایم و این‌جا تکرار مکررات را کنار می‌گذاریم و همین‌طور طرح‌هایی مانند ساماندهی ورودی شهر کرمانشاه، بزرگراه میاندوآب– کرمانشاه، رودخانه قره‌سو و اراضی دو طرف آن، پارک جنگلی سراب قنبر، معبر جدید شهرک کیهانشهر، ساختار فضائی حوزه گرمسیری سیروان، منطقه آزاد قصرشیرین، آزادراه کرمانشاه- ساوه، بهسازی پارک‌های شرقی و غربی، پیاده‌راه خیابان مدرس، ساماندهی مشاغل مزاحم شهر، ساماندهی میدان آزادی، بهسازی و نوسازی پارک شیرین، بهسازی و رفع خطرات آبشوران در خیابان حداد عادل و مجاور تکیه معاون‌الملک، ساماندهی محور سنندج و سنگ‌فروشی‌ها، بهسازی و تکمیل فرودگاه کرمانشاه به هاب بین‌المللی، ساماندهی میدان تره‌بار، ایجاد پارک‌های شهری تجهیز شده و بزرگ در کرمانشاه، پتروشیمی چهارم کرمانشاه در اسلام‌آباد غرب، جلوگیری از وزش ریزگردها به هوای استان، بازآفرینی محلات ناکارآمد شهری کرمانشاه، اسلام آبادغرب و هرسین، انتقال پالایشگاه کرمانشاه به مکان مناسب، انتقال قرارگاه ارتش به خارج از حریم شهر، گردشگری محور بیستون – کرمانشاه، تأمین آب کرمانشاه از پروژه آب‌رسانی سد گاوشان، تکمیل ساختمان سدهای قشلاق علیا و کبوترلانه، پروژه تقاطع غیرهمسطح میدان امام خمینی (ره)، بهره‌برداری بوستان بانوان، بوستان کرناچی، پردیس و … تنها بخشی از هزاران پروژه ناتمام استان است.

در این پروژه‌ها علاوه‌بر شرکت‌های خصوصی، پای استانداری، شهرداری، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان و … در میان است اما بیشتر آن‌ها ترجیح می‌دهند با ترکیبی از بی‌تفاوتی و هراس، حاضر به گفت‌و‌گو و پاسخ به کسی نباشند. گویا هیچ سازمان و اداره‌ای وظیفه‌ای برای پاسخ‌گویی در هیچ موردی ندارد. بعد از پیگیری‌های فراوان برای گفت‌و‌گو با «منوچهر فخری» معاون عمرانی استانداری، ما را به «شهرام کهریزی» مدیرکل دفتر فنی استانداری ارجاع دادند که تماس‌های مکرر با دفترش هیچ خروجی نداشت و کسی حاضر به گفت‌و‌گو نشد. البته استانداری در بیشتر مواقع هیچ مسئولیتی بر عهده نمی‌گیرد. در روند گزارش‌هایی حول موضوع کارتن‌خواب‌ها، حاشیه‌نشین‌ها و … ما این رفتارها را به تکرار از استانداری دیده بودیم. «حمید اعتصام‌فر» معاون عمرانی شهرداری نیز همین رویه را در پیش گرفت و به گفته مسئول دفترش، با هیچ رسانه‌ای گفت‌و‌گو نمی‌کند. «مجید امیری» مدیر عمران شهرداری کرمانشاه نیز می‌گوید مدیران جدید نسبت به برنامه‌‌ها و دلیل توقف پروژه‌ها در زمان مدیران قبلی، آگاهی و اطلاعاتی ندارند و نسبت به سوالات ما در این خصوص ابراز بی‌اطلاعی می‌کند. بعد از عدم پاسخ‌گویی استانداری و شهرداری، سراغ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان می‌رویم. بعد از چند روز صحبت با «حبیب‌الله وفایی» حول این موضوع و انتظار برای پاسخ‌گویی او، شهرام تاجگردون از سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان، طی تماسی تلفنی گفت که سازمان برای پاسخ‌گویی نیازمند زمان بیشتری است. بدیهی‌است نامه فرهنگ رازی آمادگی لازم برای انتشار توضیحات ارسالی آنها را خواهدداشت.

صوری بودن و قرار نگرفتن پروژه‌ها درون برنامه توسعه

دکتر«سیاوش قلی‌پور» عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه رازی، دلیل رها‌شدن طرح‌ها را دو مقوله صوری بودن و قرار نگرفتن آن‌ها در درون برنامه توسعه می‌داند. در مورد اول می‌گوید: «چنانچه طرحی مبتنی بر نیاز و برخاسته از بطن مطالبات زندگی روزمره باشد؛ همواره دارای پشتیبان مردمی است و اراده جمعی برای به ثمر رسیدن، اتمام و بهره‌برداری آن وجود دارد. چنانچه جامعه مدنی متشکل از اصناف، انجمن‌ها و گروه‌های مردم‌نهاد در شهر، قدرتمند باشند؛ این نیرو برای انجام طرح‌ها دو چندان خواهد بود اما بسیاری از طرح‌ها با این سازوکار اجر نمی‌شوند. آن‌ها براساس تصمیم‌گیری‌های دفعی، شخصی و لحظه‌ای شروع می‌شوند. اشخاص هم مدیران محلی هستند که با عوض شدن دولت‌ها جابجا می‌شوند. بعد از جابجایی، مدیران جدید به دلیل کمبود بودجه و یا تفاوت در نوع نگاه، برنامه‌های قبلی را پیگیری نمی‌کنند.» دکتر قلی‌پور در ادامه اضافه می‌کند که «صوری بودن طرح به کپی‌برداری از جاهای دیگر هم مرتبط است. گویا مد شدن به بسیاری از حوزه‌ها سرایت کرده است. فراموش نکنیم که مد فرم است و محتواهای بسیار ضعیفی را به کار می‌گیرد. بنابراین قابلیت اعمال در جاهایی دارد که بنیان‌های قوی و مبتنی بر نیازِ جامعه، مطالبه‌ای ندارند. بخش زیادی از طرح‌های استان مبتنی بر زمینه و اقتضائات زیست در کرمانشاه نیستند به همین دلیل در زمینه اجتماعی و فرهنگی جای‌گذاری نمی‌شوند.»

دکتر قلی‌پور مورد دوم یعنی قرار نگرفتن طرح‌ها در درون برنامه توسعه را به سیاست‌گذاری کلان و طولانی‌مدت در سطح استان مرتبط می‌داند. او می‌گوید: «برنامه‌هایِ توسعه بلند‌مدت، چهارچوب‌دار و مبتنی بر داده‌های علمی دارای اهداف مشخص و قابل دسترسی هستند. در این طرح‌ها اهداف و وسایل دست‌یابی به آن‌ها رصد می‌شود. در فرآیند برنامه هر طرح در جای خودش با دیگر اجزا ارتباط دارد. آن‌ها اجزاء یک کل هستند که بدون آن‌ها کلیت معنا ندارد. حیاتی‌بودن آن‌ها در یک کلیت و ضرورت انجام، به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل می‌شود که جایی برای رها‌شدگی باقی نمی‌گذارد.»

«محمدعلی همایون کاتوزیان» عضو هیئت علمی مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه آکسفورد در کتاب «ایران، جامعه کوتاه‌مدت» عدم توسعه را نتیجه عدم تداوم در جامعه ایران می‌داند. نه به این مفهوم که جامعه اصلا توسعه پیدا نمی‌کند بلکه توسعه اجتماعی و سیاسی را مد نظر دارد که در بلندمدت انجام می‌شود. او ایران را جامعه کلنگی می‌خواند، یعنی جامعه‌ای که در آن چشم انداز بلندمدتی چه در زندگی کلان و چه در زندگی خرد وجود ندارد. به نظر کاتوزیان این مسئله عدم استمرار در جامعه را نشان می‌دهد که جامعه را کوتاه‌مدت می‌کند و همه مناسبات فردی و اجتماعی بر اساس کوتاه‌مدت بودن جامعه طرح‌ریزی می‌شود. با این چشم‌اندازهای کوتاه‌مدت جامعه از یک کوتاه‌مدت به کوتاه‌مدت دیگر سیر می‌کند.

با همه این حرف‌ها، بازهم شاهد افتتاح و توقف پروژه‌هایی از این دست خواهیم بود تا مهر تأییدی باشد بر عدم ساختار درست جامعه، فقدان برنامه‌ریزی و عدم ارتباط با مردم و شهروندان، شیوه‌های نادرست تخصیص بودجه و عدم نظارت بر کار، ناتوانی مسئولان استان در انجام پروژه‌های اجرایی در تمام این سال‌ها و … .