محیط زیست » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 4375
سه شنبه - ۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۶:۵۲

بلوط، گنج کهنسال ایران

جنگل‌های بلوط منطقه زاگرس از منتهی‌الیه شمال‌غربی ایران در آذربایجان غربی آغاز و سپس استان‌های کردستان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد و فارس را طی می‌کند. در بین ۱۱ استان واقع در ناحیه رویشی زاگرس، استان‌های فارس، لرستان و خوزستان مقام‌های اول تا سوم را از نظر وسعت رویشگاه‌های جنگلی و درختی دارا می‌باشند. جنگل‌های بلوط غرب با ۶ میلیون هکتار مساحت، ۴۰ درصد جنگل‌های ایران را تشکیل می‌دهند که حدود ۷۰ درصد تیپ گونه‌های جنگلی آن درختان بلوط‌ هستند. در دنیا بیش از ۶۰۰ گونه درخت بلوط وجود دارد. بیشتر درختان بلوطی که در دنیا وجود دارد، جزو درختان برگ‌ریز هستند و تنها چند زیرگونه از این درخت در دنیا یافت می‌شود که جزو درختان همیشه سبز می‌باشند. درختان بلوط همگی در نیم‌کره شمالی زمین در جنگل‌های معتدله، مدیترانه‌ای و گرمسیری و حتی بر روی دامنه‌ کوه‌ها و به صورت پراکنده رشد می‌کنند. مناسب‌ترین زیستگاه بلوط، مناطقی با بارندگی ۳۵۰ تا ۷۵۰ میلی‌متر است. رویشگاه گونه‌های این جنس از جلگه تا ارتفاع ۲۷۰۰ متر از سطح دریا گسترش داشته و هر چه اقلیم خشک‌تر می‌شود؛ درختانی کوچک‌تر و با قطری کم‌تر ایجاد می‌شوند. از حدود ۶۰۰ گونه درخت بلوط، حدود ۷۸ گونه از این درختان در فهرست گیاهان در معرض خطر انقراض قرار گرفته‌اند. درختان بلوط زاگرس در غرب ایران شامل درختان «برودار» یا «بلوط ایرانی»، «مازو‌دار» و «ویول» هستند.

متاسفانه جنگل‌های ارزشمند زاگرس به دلایل مختلفی از جمله تغییر کاربری اراضی، بهره‌برداری و قطع بی‌رویه درختان بلوط، خشکسالی و کاهش بارندگی، چرای دام، آتش‌سوزی، آفات و بیماری‌ها، ریزگردها، کم‌شدن تنوع جانوری، توسعه اراضی کشاورزی، احداث جاده و… در معرض خطر تخریب قرار گرفته و روز به روز از تعداد و کیفیت گونه‌های گیاهی و جانوری در این اکوسیستم کاسته می‌شود. امروزه، یکی از مشکلات اساسی و دغدغه مهم در جنگل‌های زاگرس، روند سریع تخریب و نابودی گونه‌های ارزشمند آن و پدیده خشکیدگی در درختان بلوط است. بحران خشکیدگی در این درختان، نمود عینی پدیده زوال این بوم‌سازگان جنگلی است. در این جنگل‌ها، مرگ و میر درختان به صورت خشکیدگی‌های درختی وسیع روی داده‌است که به عنوان عامل تغییر در ساختار و ترکیب جنگل، نقشی کلیدی در تحولات اساسی و ساختاری اکوسیستم‌های جنگلی ایفا می‌کند و با ایجاد خسارات شدید و کاهش کمی و کیفی توده‌های جنگلی، بر عملکرد و کارایی اکوسیستم تأثیر منفی می‌گذارد. عوامل متعددی به طور مستقیم و غیرمستقیم در بروز پدیده خشکیدگی در درختان نقش دارند که مهم‌ترین آنها تغییر اقلیم، گرمای بی‌سابقه، خشکسالی‌های مکرر و کاهش شدید نزولات جوی هستند.

با وجود مطالعات علمی و تلاش کارشناسان و متخصصان در جهت مدیریت پایدار و احیای اکوسیستم زاگرس، همچنان روند تخریب و نابودی این جنگل‌ها و درختان بلوط به شدت افزایشی بوده و اثرات آن به وضوح در بروز سیل‌های خانمان‌برانداز سال‌های اخیر، آلودگی هوا، گرد و خاک شدید و کاهش تنوع زیستی عیان است. عواملی نظیر خشک‌سالی و گرمای بی‌رویه ناشی از عدم‌توجه بشر به پایداری اکوسیستم و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی نظیر آب، خاک و درختان است. آنچه در این راستا مهم و حیاتی به نظر می‌رسد افزایش بینش و آگاهی زیست‌محیطی در اقشار مختلف جامعه در جهت حفظ و مراقبت منابع طبیعی به ویژه جنگل و درختان می‌باشد. تجدید حیات مجدد برای درختان بلوط و زنده‌مانی زادآوری ایجاد‌شده در جنگل‌های زاگرس با وجود شرایط اقلیمی نامساعد، بستر نامناسب رویش و فشار بی‌رویه انسان بر آن‌ها دشوار و حتی غیرممکن است و اگر به همین منوال به قطع‌کردن و نابودی این درختان بپردازیم، نه تنها این اکوسیستم غنی و ارزشمند، بلکه تمام محیط‌زیست سرزمینمان که برای آرامش و نفس‌کشیدن به آن نیاز داریم را نابود کرده‌ایم. هوای پاک، آب گوارا، رویش حیات و نفس‌کشیدن ما در گرو نفس‌کشیدن جنگل و درختان استوار و تنومند آن است. شاید پربیراه نباشد اگر بگوییم نفس‌های بلوط، این گنجینه کهنسال ایران‌زمین به شماره افتاده است. حواسمان به نفس‌های بلوط، ریشه‌ها و تنه‌های استوار این درختان ارزشمند و باشکوه باشد.