دو روی سکه سدسازی
انتخابات ریاستجمهوری در سال۱۴۰۰ سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران است که روز جمعه، ۲۸ خرداد ماه سال ۱۴۰۰ برگزار خواهدشد. از طرفی ایران که عمدتاً اقلیم خشک و نیمهخشک را داراست در سال آبی گذشته از مهرماه ۱۳۹۹ تاکنون دارای افت محسوس بارشها نسبت به میانگین ۵۰ ساله گردیدهاست و بحران خشکسالی ۱۴۰۰ و لزوم مدیریت بهینه منابع آبی را دو چندان نمودهاست. حال در آستانه انتخابات، مسائل حوزه آب از جمله ادامه سیاست سدسازی با همه مزایا و معایب بار دیگر زیر ذرهبین کارشناسان حوزه آب قرار گرفته است. سوال اینجاست، مزایا و معایب سدسازی در ایران چیست؟ و نیز مطالبات مردم ایران و جهتگیری دولت سیزدهم خصوصا در حوزه صنعت سدسازی در انتخابات آتی چه میباشد؟
مزایای سدسازی
ایران سرزمینی واقع در کمربند خشک کره زمین است. نیاکان قناتساز ما با توجه به شرایط اقلیمی و میزان بارشها، به نوعی از مدیریت منابع آبی دستیافتهبودند که هماهنگ با اقلیم و درجهتِ حفظ آن برای نسلهای آینده بود و این دانش را نسل به نسل انتقال دادند. آنچه باعث شد تعادل و همزیستی میان انسان و طبیعت تغییرکند، ورود تکنولوژیهای جدید از جمله سدسازی بیرویه در بهرهبرداری از منابع آبی بود.
سدها یک راهکار سازهای برای کنترل و تنظیم و ذخیرهسازی جریانهای رودخانههای بزرگ میباشند که اهداف متفاوتی برای آنها تعریف میشود. از اهداف و مزایای قابل ذکر برای سدسازی میتوان به کنترل جریانهای طغیانی برای فصول خشک سال، تامین و تنظیم آب کشاورزی، تامین آب شرب و صنعت، تولید انرژی برقابی، کنترل و کاهش خسارت سیلاب، پرورش آبزیان، توسعه گردشگری در مخزن سد، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، افزایش تراز هیدرولیکی آب برای آبیاری اراضی مرتفع و … اشاره کرد.
معایب سدسازی
اغلب مزایایی که جهت ساخت سدهای بیرویه در ایران عنوان میشود، در عمل در عمر مفید سدها محقق نمیگردد و دلیل این امر نیز مطالعات خلقالساعه و ناکافی برای بررسی همهجانبه اثرات احداث سدها در کوتاهمدت و بلندمدت میباشد. گاهی به دلیل عدم اجرای همزمان سدها با شبکههای آبیاری مرتبط در پایین دست یا فعالیتهای مربوط به محدوده دریاچه که باید ساخته شود، از حداکثر منافع سدها استفاده نمیشود. به عنوان نمونه دکتر هوشنگ قمرنیا استاد تمام گروه مهندسی آب دانشگاه رازی در گفتگو با پایگاه تحلیلی خبری رازی پرس، مسایل مربوط به پروژه سد و شبکه آبیاری آزادی واقع در شهرستان دالاهو را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: «هیچکدام از اهداف اصلی سد و شبکه، شامل: تامین آب شرب بلندمدت شهرهای تازهآباد، اسلامآباد غرب و کرند به نتیجه نرسیده است، همچنین تامین آب صنعت ثلاث و اسلام آباد غرب و تامین آب کشاورزی دشت حر و دره زمکان و حاشیه سد نیز بلاتکلیف باقیمانده است. لازم به ذکر است که احداث سد نه تنها فایدهای نداشته بلکه محیط زیست منطقه را نیز بر هم زده است.»
از معایب اصلی احداث سدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مداخله در اکوسیستمهای طبیعی و برهم زدن و گاهاً نابودی زیست بومهای گیاهی و جانوری، هزینههای سنگین اقتصادی ساخت و بهرهبرداری از سدها، اختلال در رژیم طبیعی انتقال آب و رسوب در بالادست و پایین دست سد، اختلال در رژیم حرارتی آب و آلایندهها، انتقال آب بینحوضهای و ایجاد حقابههای جدید در حوضههای مقصد، تغییر الگوی کشت دیم سازگار با اقلیم به کشت آبی با تعرض به میزان مجاز بهرهبرداری از آبهای تجدیدپذیر، تولید زمین لرزه و زمین لغزش، افزایش حجم تبخیر سطحی سالیانه از دریاچه سدها در اقلیم خشک ایران، تخریب آثار باستانی و استغراق زمینهای حاصلخیز در دریاچه سدها، تغییر در مشخصات فیزیکی و شیمیایی آب از جمله نیتریفیکاسیون(چرخه نیتروژنی که طی آن آمونیوم توسط باکتری نیتروزوموناس به نیتریت و توسط باکتری نیتروباکتر به نیترات تبدیل میشود) در دریاچه سدها، آثار نامطلوب و نارضایتیهای اجتماعی و اقتصادی و کوچاندن اجباری مردم کشاورز و دامدار روستاهای به زیرآب رفته به حاشیه شهرها و معضلات بیکاری و شغلهای کاذب، خطرات خسارت شکست مخازن سدها، اختلال در رهاسازی حقابه زیستمحیطی رودخانهها، جلوگیری از وقوع سیلاب که برای تغذیه و احیای بسیاری از تالابها و مردابها و جانداران و حاصلخیزی خاکهای سیلابدشتها و کنترل کانونهای تولید ریزگردها و جلوگیری از وقوع طوفانهای شن و ریزگردها، نقش حیاتی دارد.
راهکارهای جایگزین سدسازی
سدسازی در صورتی که با شناخت کامل ساختگاه سد، بررسیهای جامع فنی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی بیطرفانه صورت گیرد و نیز در صورتی که بهصورت چندمنظوره در نظر گرفتهشود، قطعا نمیتوان از مزایای آنها چشم پوشید، منتها بررسی معایب سدسازی نیز میبایست بصورت بیطرفانه با درنظر گرفتن همه راهکارهای جایگزین سدسازی صورت گیرد. قطعا بحث مهندسی ارزش و پیشنهادات جایگزین میبایست با جدیت مطالعه و بررسی گردد.
هنگامی که امریکا ژاپن را در جنگ جهانی دوم مورد اصابت دو عدد بمب اتمی قرار داد، یکی از انتقاداتی که به این حمله وحشیانه وارد آمد از طریق مقایسه با روشهای جایگزین مطرح گردید. اگر قصد امریکا وادار ساختن ژاپن به تسلیم و درک قدرت تخریب بمب اتمی برای امپراتور ژاپن بود، میتوانست این عمل را تنها با یک بمب به اثبات برساند، چرا از دو بمب استفاده گردید؟ حال در اینجا هم قبل از اقدام عجولانه برای ساخت سدهای جدید میبایست با رویکرد مدیریت جامع منابع آبی راهکارهای جایگزین سدسازی نیز بررسی و مورد مطالعه قرار گیرد. بخش کشاورزی عمدهترین دلیل توجیه ساخت سدها میباشد، آیا تغییر الگوی کشت به گیاهان کم آب بر همانند گیاهان دارویی و زعفران با مزیت نسبی اقتصادی و فنی در اقلیم ایران راهکار بهتری نسبت به ساخت سد برای الگوهای کشت آبی همانند هندوانه و برنج نمیباشد؟ آیا سیاست تجارت آب مجازی در سطح ملی و جهانی در مقابل ساخت سد راهکار بهتری نیست؟ آیا تغییر الگوی مصرف آب و کاهش آب به حساب نیامده و نشتیابی در بخش شرب و صنعت راهکار بهتری نیست؟ آیا تغییر الگوی اقتصادی در یک منطقه از کشاورزی (پرآب بر) به صنعت (کم آب بر) ارجحیت ندارد؟ آیا سیاست خودکفایی کشاورزی با احداث سد در منطقه ای که مزیت نسبی برای توسعه کشاورزی ندارد، سیاست مناسبی است؟ آیا ساخت مخازن متعدد و کوچک تر در مقابل مخازن بزرگ و حجیم کارایی بیشتر و معایب کمتری ندارد؟ آیا تولید برق از سایر روشهای تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی بر روش تولید برقابی در اقلیم خشک ایران ارجحیت ندارد؟ آیا اقدامات آبخیزداری و تغذیه مصنوعی برای تغذیه آبخوانهای طبیعی راهکار بهتری برای ذخیرهسازی آب نیست؟ آیا احداث سد جدید تعرض به حد قابل تحمل استفاده آبهای تجدیدپذیر در آن منطقه نیست؟ … قطعا به همین دلیل است که مطالعات یک سد در کشوری همانند ژاپن ده سال طول میکشد منتها ساخت آن دو سال طول میکشد، اما گاهاً در کشور ما با فشار سیاسی و غیرکارشناسانه در مدت کوتاهی مطالعات یک سد صورت گرفته تا به کلنگزنی در فلان تاریخ و فلان مناسبت برسد، منتها بیش از ده سال ساخت آن طول میکشد. قطعا میبایست برای هر سدی جداگانه این پرسشها بررسی گردد و بیطرفانه با هدف حفظ محیط زیست و توسعه پایدار کشور عزیزمان ایران تصمیم بگیریم. امیدواریم ریاست جمهور آتی صدا و دغدغه قشر مظلوم و فرهیخته دانشگاهی را جدا از قشر رانتخوار و مافیای آبی بشنود و ببیند.