نگاهی به موسیقی خیابانی
موسیقی خیابانی نوعی از موسیقی است که از گذشته تا امروز در کشورهای مختلف وجود داشته است. تقریباً کمتر کسی را میتوان یافت که در طول زندگی خود نوازندگان و خوانندگان دورهگرد را در خیابانها و اماکن عمومی شهر ندیده و صدای ساز آنها را نشنیده باشد.در ایران نیز موسیقی خیابانی به شکلهای متفاوت و با توجه به تقاضای جامعه و همچنین متأثر از مسائل اجتماعی و سیاسی، در فضاهای عمومی شهر ظاهر شده و نوازندگان همواره در طول تاریخ به حیات خود ادامه دادهاند.
اجرای موسیقی خیابانی در این فضاها به صور مختلف وجود دارد. مثلاً در مراسمات دینی و آیینی که تعداد کثیری از شهروندان در قالب رفتار اجتماعی مشترک، همه ساله برای برگزاری آن تلاش میکنند و در طول زمان جایگاه خود را در اذهان عمومی کسب کردهاست. اشکال دیگر موسیقی خیابانیبه صورت فردی یا گروههای کوچک چند نفره است. آنچه که در بحث موسیقی خیابانی مطرح است، حضور آن در جوامع، فرهنگها و ملل مختلف است. مطالعات گویای آن است که این نوع از هنر شهری، قرنهاست که در منظر شهرهای جهان جایگاه خاصی دارد اما در هر دوره به تناسب شرایط و به اقتضای آن دوره، صورتهای خاصی به خود گرفته است.
موسیقی خیابانی از ۱۶۳ سال پیش در انگلستان شکل گرفت و ۵۰ سال است که در ایران هم رواج پیدا کرده است. قبل از انقلاب کسانی بودند که در خیابان گیتار میزدند و بعد از انقلاب هم سازهایی مانند تار، سنتور، آکاردئون و ضرب از جمله سازهایی بود که به آن اضافه شد. میتوان گفت که تابوها در این هنر که در واقع یک شغل محسوب میشود؛ شکسته شده و مردم دیگر به افراد دید متکدیگونه ندارند، اما متاسفانه گاهی مزاحمتهایی برای این هنرمندان ایجاد میشود که در این اثنا به طور کلی، غرور و ارزش انسانی یک هنرمند نادیده گرفته میشود. گاهی هم شهرداری و یا پلیس و برخی از مغازهدارها شاکی میشوند و این از جمله مشکلات این شغل است.
نوعی از موسیقی خیابانی متشکل از افرادی است که علیرغم عدم مهارتشان در اجرای موسیقی در این زمینه، جهت کسب درآمد از آلات موسیقی استفاده میکنند. این افراد بیشتر در نقاط پرتردد شهر، مانند ایستگاههای اتوبوس دیده میشوند و از نظر مالی جزء طبقات پایین جامعه هستند. این افراد غالبا با تکدیگری به واسطه ابزارآلات موسیقی امرارمعاش میکنند و با توجه به آنچه در تاریخچه اجرای موسیقی خیابانی وجود دارد؛ این دسته را میتوان بازماندگانی از دورهگردهای گذشته دانست. اما نوع دیگر آه افرادی هستند که به صورت تخصصی یا با مهارتی لازم برای نواختن موسیقی در این زمینه فعالیت دارند و در ازای ارائه هنر خود کسب درآمد میکنند. آنان از سازهای سنتی و مدرن به شکل حرفهای و آموزشدیده استفاده میکنند. البته در این میان نوازندگانی نیز وجود دارند که در اقلیت هستند و نه به دلیل کسب درآمد بلکه جهت ارائه هنر خود و معرفی آن در سطح شهر مینوازند.
اغلب نوازندگان خیابانی متشکل از جوانان هستند. از دیگر پارامترهای قابلتوجه، جنسیت نوازندگان است. اگرچه بیشتر نوازندگان، مردان جوان هستند، اما در سالهای اخیر، نوازندگی دختران جوان نیز چه به صورت فردی و چه در قالب گروههای موسیقی شکل گرفته است. نوازندگان خیابانی، به جز کسب درآمد، هر یک دلیل و انگیزههای متفاوتی برای اجرا در خیابانهای شهر دارند که باعث میشود علیرغم ممنوعیتها و برخوردهای نامناسب برخی افراد و ارگانها، با مداومت به کار خود ادامه دهند. تعداد معدودی از این افراد نیز مانند زوجهای جوان بر روی پلهای عابر مشغول به نواختن موسیقی سنتی ایرانی هستند. این نوازندگان نداشتن فرصت کافی برای اجرا در سالنهای کنسرت و عدم صدور مجوز را دلیل اصلی اجراهای خیابانی خود میدانند. این افراد علاوه بر فعالیتهای تخصصی خود در زمینه موسیقی، مانند تدریس، علیرغم تمام شرایط نامساعد محیطی مانند آلودگیهای صوتی بسیار در این محدوده و مخالفتها، به دلیل علاقه شخصی خود، به اجرای موسیقی میپردازند.
میتوان گفت شاید آنگونه که در کشورهای دیگر این نوع موسیقی و فعالیت رایج است؛ در ایران و همینطور کرمانشاه چنین نیست زیرا با وجود تغییر فرهنگ و دیدگاهها، هنوز افرادی هستند که نظر خوبی نسبت به موسیقی خیابانی ندارند و ارزش آن را همانند اجراهای دیگر نمیدانند.
اجراکنندگان موسیقی خیابانی اغلب از افرادی هستند که در عامه شاید به «عشق موسیقی» تعبیر شوند. جوانانی که یا امکانات لازم را نداشته و یا قصد داشتهاند که از نقطهای شروع کرده و علاوه بر کسب درآمد به شهرتی دست پیدا کنند. شاید تا چندسال اخیر هم کمتر مشاهده میشد که در کافه یا رستوران و یا خیابانهایی قدم بگذاریم که نوازندگانی در آن حضور داشته باشند، اما امروزه به راحتی با آگهیهای استخدام پیانیست یا نوازنده و خواننده روبرو میشویم و حضور پررنگتر جوانان را در حوزه موسیقی خیابانی مشاهده میکنیم.
این موضوع به قدری گسترده شده و طرفداران بسیاری پیدا کرده که افرادی که توان مالی برای پرداخت هزینههای گزاف بلیطهای کنسرت را ندارند از این نوع موسیقی و اجراها لذت میبرند. امیدوارم با سیاستگذاری صحیح در جهت ایجاد شرایط رفاهی چون بیمه هنرمندان و رونق این شیوه، از ابراز هنر موسیقی که به طور مستقیم و بدون هیچگونه حاشیهای مخاطبین را به موسیقی نزدیکتر میکند هنرمندان این عرصه به آسودگی خاطر برسند.