به مناسبت هفتمین سالیاد استاد پرتو کرمانشاهی
پرتو خاطرات این دیار
شمسی رنجبر | «علیاشرف نوبتی» متخلص به «پرتو کرمانشاهی» ششم مهر سال ۱۳۱۰ در کرمانشاه متولد شد. اشعار او به دو زبان کردی و فارسی منتشر شدهاند. میتوان از چاپ چهارم کتاب «کوچه باغیها» به عنوان کاملترین مجموعه شعر استاد پرتو نام برد. این کتاب اولین بار در سال ۱۳۷۷ توسط «محمدعلی سلطانی» در مؤسسه فرهنگی نشر «سها» به چاپ رسیدکه شامل اشعاری به زبان فارسی و سبک کلاسیک و همینطور غزلهایی به زبان کردی است. این اشعار کردی به عنوان اشعار برجسته کردی مورد توجه بسیاری قرار گرفت. به طوری که او را از پیشروان غزل کردی کرمانشاهی پس از کودتای ۲۸ مرداد میدانند. «سها سلطانی» در کتاب « پژواک کوچهباغیها» که شامل نقدها و نظرها، شعرها، نامهها و نوشتهها و نگاهی به احوال و آثار پرتو کرمانشاهی است آورده است که: «پرتو در زمینه اشعار کردی موفق شده تا ضمن سرایش شعر کردی بر وزن عروضی، به لحاظ زبانی نیز خلوص زبانی را حفظ کرده و برای انطباق شعر خود با عروض واژگان فارسی را وارد شعر خود نکند».
کانون موسیقی کرمانشاه و گروه فرهنگی «دنگ پراو»، در سال ۱۳۹۴، ۲۷ اردیبهشت ماه را به نام روز «پرتو کرمانشاهی» نامگذاری کردند. با توجه به استقبال و همراهی بزرگان ادب و هنر کرمانشاه، امسال هفتمین سال گرامیداشت این روز است.
«وحید نظری کرمانشاهی» موسس و مدیر کانون موسیقی کرمانشاه و گروه فرهنگی «دنگ پراو»، شروع این جریان فرهنگی را اینگونه تعریف کرد: «ما روز ۲۷ اردیبهشت عدهای از هنرمندان بااخلاق کرمانشاه را دعوت کردیم. برای این روز کمترین متنی تنظیم شد و استاد «عبدالله جواری» زحمت خوشنویسی آن را انجام داد. ما و همه اساتید هنر کرمانشاه همپیمان شدیم که این روز را روز پرتو و اندیشه او بدانیم تا بهانهای باشد که در یک مشارکت فرهنگی، آن لمپنیسمی که سعی دارد خود را به عنوان نماینده کرمانشاه نشان دهد را به عقب برانیم. ما در مقابل این هجمههای بیفرهنگی که کرمانشاه را نمایندگی میکنند؛ استاد پرتو را مانند بیرقی میبینیم که مانع از جلو رفتن این جریانها میشود. نوری که تاریکی ها را عقب میراند»
او همچنین در خصوص هدف از نامگذاری این روز و گرامیداشت آن گفت: «نامگذاری این روز با چند هدف انجام شد. استاد پرتو در نقطهای ایستاده است که تمامی جریانها از چپِ رادیکال گرفته تا راست سنتی، او را میستایند و قبولش دارند. استاد پرتو نقطه ثقلی برای ادبیات کرمانشاه است و در جایی ایستاده که همه جریانهای فرهنگی از کرد تا فارس او را تأیید میکنند. او نقطه اشتراک و نزدیکی همه جریانات فرهنگی به حساب میآید و ما را چند قدم به هم نزدیکتر میکند، از تاجیکستان تا آرارات و همینطور از لحاظ اندیشه و شخصیت الگویی کاملا برجسته است. یعنی شعرش با زندگیاش خوانایی کامل دارد و به شدت درونگرا و غیرشعاری میسراید و زندگی میکند. این خصیصههای مهم برای انتخاب یک روز به نام استاد پرتو نقش بسیاری داشت. چرا که من در همکاری با برخی شاعران با تضاد رفتار واقعی و شعرشان مواجه شدم و از آن تولیدات پشیمان هستم».
با توجه به اینکه تولد استاد پرتو، ششم مهر ماه است؛ نظری در مورد دلیل انتخاب روز ۲۷ اردیبهشت ماه گفت: «ما مایل بودیم در ابتدا ششم مهر ماه یعنی روز تولدش را برای این روز انتخاب کنیم اما استاد در همان سال ۹۳ که قرار بود این اتفاق رقم بخورد؛ مجبور شد برای انجام جراحی در بیمارستان بستری شود و ما نتوانستیم برنامه را اجرا کنیم و به اردیبهشت ماه موکول شد. تا مهر شش ماه فاصله بود و با توجه به سن و سال ایشان لزومی نداشت این شش ماه را از دست بدهیم و حتی این بهانهای میشد تا دوبار در سال یاد استاد را زنده کنیم؛ یک بار ششم مهر ماه روز تولدش و دیگر بار ۲۷ اردیبهشت ماه».
روز «پرتو کرمانشاهی» در جایی ثبت رسمی نشده است. چراکه نظری و جامعه فرهنگی اعتقادشان بر این است که «ما» رسمی هستیم و آنهایی که ثبتکننده تقویمها هستند؛ افرادیاند که باید در خدمت این اندیشه و فرهنگ باشند و آنها هم با وجو داینکه امسال هفتمین سالیاد برگزار میشود؛ هیچوقت یک قدم جلو نگذاشتند که بخواهندکاری انجام دهند.
نظری گفت: «برای مثال زمانی که من شروع به تولید و انتشار دکلمههای «لک امیر» و «کیومرث عباسی قصری» کردم؛ هیچ جایی برای این آثار مجوز صادر نمیکرد و دکلمههای قصری دو سال در روزنامه «نقد حال» ماند تا مجوز بگیرد و در نهایت هم مجوز نگرفت و بعدها دیدیم که ایشان حتی از شاعرهای معتمد و مقرب مسئولان فرهنگی شد. لک امیر هم حدود ۱۰ سال بعد از تولید و انتشار آثارش توسط ما، مجوز گرفت. کارهای ما سالها بعد توسط مسئولان فرهنگی بررسی شد و متوجه شدند که این فعالیتها جریاناتی هستند که باید رشد کنند».
گروه فرهنگی دنگ پراو، در سال اول نشستی حضوری برگزار کرد و ۲۷ اردیبهشت ماه به نام روز استاد پرتو نامگذاری شد. سال دوم ویژهنامههایی را با یادداشتهایی از مشاهیر ادبی و هنری کرمانشاه و ایران از جمله «شهرام ناظری»، «کیخسرو پورناظری»، «علیاکبر مرادی» و … توسط این گروه به میزبانی نشریهای به نام شهر من به چاپ رسید. سال سوم مستندهایی در خصوص استاد پرتو و سال چهارم مجموعه دکلمههایش را به همراه هشتاد قطعه پالایششده از دکلمهها تولید کرد. این گروه در ادامه سال پنجم، ششم و هفتم به صورت مجازی ویدیوها و یادداشتهایی را از بزگان عرصه هنر تهیه و در صفحه اینستایی با نام استاد پرتو بارگذاری کردند.
چون حبابی دیده وا کردیم در دریای هیچ/ عمر بگذشت ای دریغا بر سر سودای هیچ
در میان جنگلی از آهن و دود وغبار/ شهر هیچستان ما را بین و این غوغای هیچ
جعبه شهر فرنگ است و به هر سازی در آن/ صورتکهایی که میخندند برسیمای هیچ
بر سر آمال خود بیدست وپایان پایمال/ وانکه را دست است و پا بنهاده بر سودای هیچ
مهر بیمهری نهاده بر جبینها داغها/ در فسون لفظها پنهان شده معنای هیچ
خسته از نیرنگ و افسون چشمها وگوشها/ تا که میکوبد بر این طبل بلند آوای هیچ
آی باران گر همه در دانه داری زینهار/ جز گل حسرت نخواهی چید از این صحرای هیچ
شمع من مستانه میرقصی در آغوش نسیم/ باش تا از روزنی سر بر کند فردای هیچ
خود گریزی خستهام آیا پناهی مانده است/ ای کدامین کوچه متروک و ای دنیای هیچ
شعر ما پرتو در این آشفته بازار ریا/ هم چو تشریفی است کاویزند بر بالای هیچ