آغازِ دلنواز
بهار، نرمْنرم و گرمْگرم، از راه میرسد و خروشِ آکنده از نوازش و نوشِ مرغان، شورانگیز و شکرْبیز، به آسمان؛ زیرا آذرخش، درّان میرخشد و تندر، غرّان میتوفد. نوروز نیز، پیروز و دلفروز، چونان یارِ همواره در کنارِ بهار، شگرف و شگفتیساز، باز میآید و فراز؛ با این دو خجستهی بس خرّم، سال هزاروچهارصد هم، اندوهزدای و نیکْ شادیافزای، همپوی و همپای؛ نیز، افزون بر آنچه نوشته آمد، بشگون و همایون، سدهای نو، بیهیچ گیرودار و رَوْارَوْ، آرام و بکام، آغاز میگیرد و جای سدهی سپریشده را، دلجوی و دلنواز، شکفته و شاداب و شاد. بهار و نوروز و سال و سدهی نو، بر همه ایرانیان: به ویژه بر آنان که آزادْزادانیاند روشنْرای و راد، فرخنده باد!