پاسداشت نيم قرن تلاش علمي و آموزشي (1)
گذری بر تاریخ انقلاب اسلامی در دانشگاه رازی
نگاهی به تحولات تاریخ معاصر ایران حاکی از نقش موثر دانشجویان و دانشگاهها در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آن است. در این بین وقوع انقلاب اسلامی را میتوان یکی از بنیادیترین تحولات تاریخ معاصر ایران دانست. این انقلاب که در بهمنماه سال ۱۳۵۷ و تحت زعامت و رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید، در روند و سیر تاریخی خود متاثر از جریانها، طبقات و نیروهای اجتماعی مختلفی بود که هر یک به نوبه خود نقش موثری در پیروزی آن داشتند. در بین این عناصر و نیروها، دانشجویان و دانشگاههای کشور از نقش ارزندهای برخوردار بودند.
درحقیقت دانشجویان را میتوان بخش گستردهای از شبکه فکری حاکم بر جامعه دانست که علاوه بر علماندوزی و انجام پژوهش از نیروهای صاحبنقش در رخدادهای سیاسی اجتماعی کشور بهحساب آمده و در نقادی قدرت حاکمیت و عملکرد نخبگان حاکم مشارکت میکنند. از اینرو بررسی و مطالعه جنبشهای سیاسی و نهضتهای مردمی درتاریخ معاصر ایران حاکی از حضور پررنگ این قشر میباشد. بهعنوان مثال نقش دانشجویان در وقایع مهمی چون نهضت ملیشدن صنعت نفت، مخالفت با ورود نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران در سال ۱۳۳۲ و متعاقباً شهادت سه تن از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران بهدست عوامل رژیم کودتا و وقایعی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی گردید انکارناپذیر است.
بهنظر میرسد تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ را میتوان نقطه عطفی درتاریخ جنبشهای دانشجویی در تاریخ معاصر ایران قلمداد کرد. از این زمان به بعد اعتراضات دانشجویی و مشارکت آنها در جنبشهای سیاسی اجتماعی انسجام بیشتری یافت. اما نکته مهم و قابل توجه آن است که جنبش دانشجویی صرفا به این دانشگاه محدود نبوده و بررسی تاریخ انقلاب اسلامی حاکی از حضور گسترده سایر دانشگاهها در این حرکت عظیم مردمی است.
دانشگاه رازی در مقام نخستین مرکز آموزش عالی در غرب کشور، از جمله دانشگاههایی است که دراین زمینه نقشآفرین بوده است. این در حالی است که با توجه به زمان تاسیس دانشگاه رازی، در آستانه انقلاب اسلامی، دانشگاه مذکور، دانشگاهی نوپا و جدیدالتاسیس بهحساب میآمد. هر چند بنیان دانشگاه رازی را میتوان به تاسیس دانشکده علوم کرمانشاهان در بهمنماه سال ۱۳۵۱ نسبت داد، اما واقعیت آن است که طرح تاسیس دانشگاه رازی در سال ۱۳۵۳ مطرح و درنهایت این دانشگاه در مهرماه سال ۱۳۵۵ فعالیت خویش را آغاز نمود. با ادغام دانشکده علوم کرمانشاهان در دانشگاه رازی، این نهاد علمی در سالهای نخست فعالیت خود متشکل از دانشکدههایی بود که در گستره جغرافیایی سه استان غربی کشور مشغول به فعالیت علمی و آموزشی بودند. دانشکده علوم و دانشکده پزشکی در استان کرمانشاه، دانشکده تربیت دبیر سنندج در استان کردستان و دانشکده دامپروری در استان ایلام ازجمله دانشکدههای وابسته به دانشگاه رازی تا سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بودند. مطالعه و بررسی اسناد تاریخی دانشگاه حاکی از آن است که با وقوع انقلاب اسلامی، دانشجویان و استادان دانشکدههای مذکور با استفاده از شیوههای مختلف سعی در مخالفت با رژیم پهلوی و پیوستن به جریان انقلاب داشتند بهگونهای که این امر منجر به دستگیری و حبس تعدادی از آنان میگردد.
مطالعه اسناد مذکور نشان میدهد که دانشجویان علاوه بر شرکت در اعتراضات دانشجویی، شعارنویسی و تعطیلی کلاسها، با تقویت حس کار جمعی از طریق فعالیتهای صنفی و ایجاد کانونهای دانشجویی، سعی در گسترش فعالیتهای انقلابی و نیز جذب دانشجویان جدیدالورود داشتند. براساس یکی از این اسناد، وزیر علوم و آموزش عالی در فروردینماه سال ۱۳۵۶ طی مکاتبهای با ریاست دانشگاه رازی، ضمن هشدار نسبت به گسترش فعالیتها و اعتراضات دانشجویی در سطح دانشگاههای کشور، از ایشان میخواهد مانع از تحقق درخواست دانشجویان مبنی بر تشکیل کتابخانه دانشجویی گردد، زیرا از نظر وی و براساس گزارشهای دریافتی این امر جنبه سیاسی داشته و آن را محلی جهت تشکیل جلسات، بحث و گفتگو، تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه و توزیع کتب مضره توسط دانشجویان میداند.
همچنین براساس یکی دیگر از اسناد موجود در مرکز مطالعات و تحقیقات اسناد و مدارک تاریخی دانشگاه رازی، معاون دانشکده دامپروری ایلام، در اواخر فروردینماه سال ۱۳۵۶ طی مکاتباتی با روسای شهربانی و سازمان اطلاعات و امنیت استان ایلام ضمن گزارش اقدامات اعتراضی دانشجویان، درخواست تعقیب معترضین و حفاظت از دانشکده توسط افراد مسلح را مینماید.
در سند دیگری که متعلق به دانشکده تربیت دبیر سنندج میباشد، سرپرست دانشکده طی مکاتبهای در خردادماه سال ۱۳۵۷ با دکتر معتمد وزیری رئیس دانشگاه رازی، ضمن ارائه گزارشی از بروز اعتراضات دانشجویی و ناآرامی های ایجادشده در این دانشکده، به دستگیری تعدادی از دانشجویان توسط پلیس اشاره نموده و این موضوع را عامل تحریک دانشجویان و تعطیلی امتحانات از سوی آنها میداند. نکته قابل توجه در این گزارش همراهی برخی از استادان با اعتراضات دانشجویی و نحوه برخورد با این استادان است.
به هرحال اسناد مذکور در عین حال که بیانگر گوشهای از تاریخ انقلاب اسلامی در دانشگاه رازی هستند، مبین جایگاه و نقش تاریخی این دانشگاه بهعنوان کهنترین نهاد نوین آموزشی در غرب کشور بوده که در روزگارانی نهچندان دور در گستره جغرافیایی وسیعی از غرب کشور حیات علمی و آموزشی خود را آغاز نمود و امروز در آستانه پنجاه سالگی، همچنان با نشاط و پویا در عرصه آموزش عالی به بالندگی خود ادامه میدهد. تردیدی نیست توجه به این اسناد میتواند در احیا و تثبیت هویت تاریخی، فرهنگی و علمی این نهاد علمی کهن، نقش موثری داشته باشد.