اقتصاد » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 3547
شنبه - ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۶

بلاکچین و آینده صنعت بانکداری

بلاکچین یک فناوری بک‌اند(Back-End) است که یک دفتر کل توزیع شده را که می‌تواند آزادانه بازبینی شود، حفظ و نگهداری می‌کند. بلاکچین را می‌توان یک شبکه تبادلی برای معاملات، ارزش‌ها و دارایی‌های در حال حرکت بین رایانه‌ها بدون وجود یک واسط تعریف کرد. بلاکچین، جایگزینی برای نهادهای واسطه‌ای بین کاربران و مشتریان محسوب می‌شود و همین موضوع باعث شده است تا آینده سازمان‌های واسطه‌گری همچون بانک‌ها با ورود این فناوری نوظهور در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد؛ چرا که خدمات حوزه مالی و بانکی در فناوری بلاکچین، بسیار پیشرفته‌تر، جذاب‌تر و ساده‌تر از سیستم‌های بانکی فعلی بوده و همین موضوع باعث می‌شود مشتریان تمایل بیشتری به این خدمات داشته باشند. در فناوری بلاکچین، هر کاربر می‌تواند بدون محدودیت نسبت به انجام معامله در بستر بلاکچین مبادرت ورزیده یا با هر کاربر دیگری اقدام به تبادل پول کند. شبکه بلاکچین کار تصدیق این تبادل را چه به صورت رمزنگاری شده و چه بدون رمزنگاری انجام می‌دهد. از آنجایی که مهمترین عنصر در شبکه مالی بلاکچین، ارزهای رمزنگاری شده هستند، می‌توانند به عنوان ابزارهای مالی مورد استفاده قرار گیرند که خود موجب توسعه انواع مختلفی از محصولات و خدمات مالی می‌شوند؛ به عنوان مثال، تعریف انواع وام‌ها، مبادلات، سرمایه گذاری‌ها، تبدیل ارزهای دیجیتالی به یکدیگر و مواردی از این دست همگی به راحتی در بستر فناوری بلاکچین قابل تعریف هستند که این موضوع، این فناوری را به رقیبی جدی برای بانک‌های سنتی بدل می‌کند.

علاوه بر خدمات جایگزین، برخی منافع بلاکچین باعث می‌شود امیدواری بیشتری نسبت به آینده این فناوری به‌وجود آید؛ به عنوان مثال: صرفه جویی در هزینه‌های مستقیم یا غیرمستقیم در ارائه خدمات مالی؛ افزایش سرعت انجام تراکنش‌ها و حذف تأخیرهای زمانی؛ افزایش شفافیت در ارائه اطلاعات درست به افراد درست؛ بهبود حریم خصوصی کاربران و حفاظت از اطلاعات مشتریان  و کسب و کارها؛ ریسک کمتر، افشای کمتر اطلاعات  و کاهش احتمال کلاهبرداری‌های مالی؛ افزایش کیفیت با کاهش خطاها و پردازش سریع‌تر اطلاعات مالی همگی جزو مزایای استفاده از فناوری بلاکچین در حوزه خدمات مالی هستند. دیگر مزیتی که سیستم بلاکچین دارد، امکان ثبت منحصر به فرد هویت‌های گمنام است که به کاربران این امکان را می‌دهد تا به صورت پنهانی و بدون نگرانی از ردیابی شدن، اقدام به انجام تراکنش و معاملات بلاکچینی کنند. برخلاف سیستم بانکداری سنتی بین‌المللی که در آن شفافیت مبدأ و مقصد تراکنش‌های مالی به بهانه‌هایی همچون مبارزه با تروریسم و پولشویی یکی از اصول بنیادین محسوب می‌شود، در سیستم بلاکچین، گمنامی و غیرقابل ردیابی بودن شاید جذاب‌ترین قابلیت‌ها برای اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی باشد تا بتوانند به راحتی تحریم‌های بانکی تحمیل شده را دور بزنند و افراد و شرکت‌های خارجی نیز تمایل بیشتری به انجام معامله با طرف‌های ایرانی داشته باشند. همچنین، غیرمتمرکز بودن مبادلات و رمزگذاری شدن تقریباً همه چیز در فناوری بلاکچین باعث می‌شود کاربران بدون نگرانی از کلاهبرداری‌های مالی و سرقت اطلاعات حساس خود -که در بانکداری الکترونیکی به معضلی جدی بدل شده است- بتوانند خدمات مختلف مالی را دریافت کنند.

فناوری بلاکچین، هرچند به سرعت در حال توسعه و همه گیر شدن است، اما هنوز با موانعی بر سر راه خود، در جهت تبدیل شدن به رقیب بی بدیل صنعت بانکداری، دست و پنجه نرم می‌کند. اولین مانع، نوسان پذیری ارزهای رمزنگاری شده است که موجب عدم تمایل کاربران در پذیرش این فناوری به عنوان جایگزینی برای خدمات بانکی می‌باشد. مشکل دیگر، عدم پذیرش این فناوری توسط غول‌های فناوری اطلاعات و کسب و کارهای اینترنتی بزرگ به عنوان جایگزین پرداخت‌های اینترنتی است. مانع مهم دیگر، موانع رگولاتوری و قانونگذاری هستند؛ از آنجایی که مقررات مربوط به یک فناوری، همیشه دیرتر از خود فناوری توسعه یافته‌اند، تا این مقررات به درستی وضع نشوند، محدود کننده خواند بود. همچنین، دخالت دولت‌ها در موضوع فناوری بلاکچین و حتی ممنوع کردن فعالیت در بستر آن می‌تواند موجب عدم رغبت کسب و کارها و کاربران به این فناوری شود.

آنچه مبرهن است این است که بلاکچین، به عنوان یک نوآوری فناورانه در صنعت بانکداری می‌تواند منجر به تحولات شگرف در این صنعت شده و جایگاه برخی از بازیگران کلیدی این صنعت را در افقی نه چندان دور، به خطر اندازد. شاید جایگزین شدن این فناوری با بانک‌ها به راحتی یا به زودی صورت نگیرد، اما آنچه مشخص است، عدم وجود راهبرد در صنعت بانکداری در مواجهه با این فناوری نوظهور است. بلاکچین، همانقدر که برای صنعت بانکداری یک تهدید محسوب می‌شود، می‌تواند فرصتی در جهت غلبه بر تحریم‌های بانکی بین‌المللی نیز به شمار آید، که امید است مغتنم شمرده شود.