عناوین منتخب » فرهنگ و هنر
کد خبر : 3223
یکشنبه - ۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۹

به‌مناسبت سالروز تولد «عبدالحسین آذرنگ»

دانشنامه‌نگار ماندگار کرمانشاه

شمسی رنجبر | «عبدالحسین آذرنگ» پژوهشگر، نویسنده و دانشنامه‌نگار کرمانشاهی، در ۱۵ آذر‌ماه ۱۳۲۵ در محله «چهار‌راه اجاق» کرمانشاه به‌دنیا آمد. پدرش «غلامحسین آذرنگ» کارمند دادگاه استیناف بود و چندین کتاب در حوزه علم حقوق و داستان‌هایی هم در مطبوعات محلی کرمانشاه منتشر کرده بود. از او همچنین تألیفی ناتمام درباره تاریخ کرمانشاه به‌جا مانده ‌است. عبدالحسین دانش‌آموز دبستان «کورش» و دبیرستان «کزازی» بود و از کودکی به کتاب علاقه داشت. او در مصاحبه‌ای با «فصلنامه مترجم» گفته است: «خواندن و نوشتن که یاد گرفتم، می‌رفتم سراغ مجله‌های صحافی‌شده پدرم و به ضرب و زور، چیزهایی را از میان آن‌ها می‌خواندم. یکی از مجلات صحافی‌شده که در خانه‌مان بود و خیلی سراغش می‌رفتم؛ «راهنمای زندگی» بود که گویا «حسینقلی مستعان» منتشر می‌کرد. در سال‌های نخستین دبیرستان، خواندن ادبیات داستانی و شعر را آغاز کردم. نخستین کتابی که مرا از این عالم به کلی کند و به دنیای دیگری برد و روزها در آن دنیای وهم‌انگیز راه می‌رفتم و در راه خانه و مدرسه با خودم گفت‌وگو می‌کردم؛ «بیچارگان (مردم فقیر)» نوشته «داستایوفسکی» بود. هنوز هم نمی‌دانم چرا این کتاب مرا مفتون و مسحور کرده بود. بعد از آن «آزردگان» را، باز هم از داستایوفسکی، خواندم. کتاب دیگری به دستم افتاد به نام «توسن بادپا»، آن را هم ظرف یکی دو شب تمام کردم و از آن پس به کتاب خواندن افتادم و هیچ شبی دیگر بی‌کتاب نمی‌خوابیدم. هر شب صدا بلند می‌شد که دیگر بس است، چراغ را خاموش کن! گاهی گوشمالی هم می‌شدم، اما دیگر بی‌کتاب نخوابیدم، تا به امروز.»

آذرنگ پس از انصراف در رشته اقتصاد از دانشگاه شیراز، در سال ۱۳۴۹ از دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان لیسانس تاریخ گرفت. در این دوره توانست با نویسندگانی چون «ابوالحسن نجفی»، «هوشنگ گلشیری» و «ضیاء موحد» آشنا شود و با آن‌ها ارتباط برقرار کند. در سال ۱۳۵۱ خدمت نظام وظیفه‌اش تمام شد و با معرفی ابوالحسن نجفی در موسسه انتشارات «فرانکین» مشغول به کار شد. قرار بود در دایره‌المعارف فارسی مصاحب کار کند و مشغول گذراندن دوره‌های آموزشی مرتبط بود که «کریم امامی» رئیس ادیتوریال یا بخش ویرایش و مافوقش «نجف دریابندری» معاون فرهنگی فرانکلین تصمیم گرفتند در مؤسسه بماند و زیر نظر امامی کار کند. در سال ۱۳۵۲ در دوره کارشناسی ارشد کتابداری در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران پذیرفته شد. آذرنگ در مصاحبه دیگری در مورد تحصیل در رشته کتابداری چنین گفته است: «حقیقت اینکه هیچ تصویر روشنی از رشته کتابداری نداشتم. به کتاب و خواندن علاقه‌مند بودم و گمان می‌کردم این رشته من را با کتاب آشناتر و کتابخوان‌تر می‌کند. فرق میان کتاب‌شناسی و کتابداری‌، و فرق کتاب‌شناسی و ماخذشناسی برای پژوهش را هم نمی‌شناختم. دلم می‌خواست آدم باسوادی باشم و گمان می‌کردم با تحصیل در این رشته می‌توانم منابع را خوب بشناسم، یاد می‌گیرم خوب بخوانم و باسواد شوم. تصورش را هم نمی‌کردم که عده‌ای در این رشته فارغ‌التحصیل شوند و «لاکتاب» از کار در آیند. دوره کارشناسی ارشد را که شروع کردم، موضوع‌ها در نیمسال اول تحصیلی هیچ چنگی به دلم نزد. یا اگر هم چنگ زد، ناخن‌هایش خیلی تیز بود. می‌خواستم تحصیل را رها کنم، اما پدرم مانع شد و از من خواست یک نیم‌سال دیگر صبر کنم و دندان روی جگر بگذارم. به احترام او بود که جگرم را گاز زدم و با اکراه ادامه دادم. بعد با چند استاد این رشته که از نزدیک آشنا شدم، موضوع قدری فرق کرد.»

تحصیل همراه با کار تمام‌ وقت تا ۱۳۵۴ که فارغ‌التحصیل شد ادامه داشت. همان سال فرانکلین منحل شد. او بعد از فرانکلین پیشنهادهای زیادی برای کار داشت. از جمله «ایرج افشار» می‌خواست او را به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ببرد. اما از میان گزینه‌ها، پیشنهاد دکتر «محمدحسین دانشی» )نخستین استاد ایرانی علم اطلاع‌رسانی در ایران( را پذیرفت. به گروه علوم دکومانتاسیون در مؤسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی پیوست و از اول سال ۱۳۵۵ کارش را در آن مؤسسه شروع کرد. از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ با مرکز اسناد فرهنگی آسیا نیز همکاری داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی کارکنان مرکز مدارک علمی موسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی و در واقع با رای آن‌ها، مدیر انتخابی آن مرکز شد. در این مرکز، او طرح‌های جدیدی را در اطلاع‌رسانی پیشنهاد داد و با چشم‌انداز انتشار منابع جدید، مدیریت مشارکتی و … به تغییر اسامی در نحوه کار مرکز اقدام کرد. اما در سال ۱۳۶۰ از سمتش برکنار و اجرای آن برنامه‌ها نیز متوقف شد. سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ را به کار ترجمه و ویرایش کتاب مشغول بود و بعد از آن به سَمت دانشنامه‌نگاری رفت. آذرنگ در مورد آن سال‌ها گفته است: «در تغییرات و تحولات ۱۳۶۰ کارم را از دست دادم، در حالی که دیناری درآمد و پس‌انداز نداشتم و باید مخارج خانواده را تامین می‌کردم. دخترم تازه مدرسه رفته بود. چند سال در خانه کار کردم. نصف روز برای امرار معاش متن‌های مختلف را برای نشر ویرایش می‌کردم، و نصف روز می‌خواندم و مطالعاتم را دنبال می‌کردم. تا آنکه به جمع دانشنامه‌نگاران پیوستم و عمده وقتم به ناگزیر صرف وظایف دانشنامه‌نگاری شد. صرف تالیف، ترجمه و ویرایش مقاله‌های دانشنامه‌ای و نیز سرپرستی برخی فعالیت‌های دانشنامه‌ای و بعداً هم قدری تدریس به قصد تربیت پژوهش‌گر برای کارهای دانشنامه‌ای. پس از مدتی به اقتضای حرفه، عملاً دانشنامه‌نگار شدم و دانشنامه‌نگار هم ماندم. هنوز هم پس از دوره بازنشستگی چندروزی در هفته به این کار مشغولم و کارم را هم بسیار دوست دارم و هم از آن می‌آموزم و لذت می‌برم.» او به دانشنامه‌‌‏نگاری ادامه داد و هم‌اکنون مدیر بخش مفاهیم جدید و تاریخ معاصر در دانشنامه ایران است که در آن‌جا مدیریت بخش علمی، تحقیق، تألیف، ترجمه و ویرایش مقاله‌های دانشنامه‎ای را بر عهده دارد. مهم‌تر از همه پژوهش‎گران را برای نگارش مقاله‎های دانشنامه‏‌ای تربیت می‌کند. آذرنگ دوره دکتری را در انگلستان و ایران و همچنین دوره‌هایی در نویسندگی خلاق نشر را در آمریکا گذرانده است.

تدریس از دیگر دل‌مشغولی‌های آذرنگ است و از سال ۱۳۷۰ تاکنون به تدریس مباحث تاریخ تمدن، چاپ و نشر، ویرایش و دانشنامه‌‏‌نگاری در دانشگاه آزاد، دانشگاه تهران، دانشگاه علوم پزشکی، مرکز نشر دانشگاهی، اتحادیه ناشران و … می‌پردازد. او هم‌اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد است و همچنین درمقام نویسنده، مترجم، ویراستار، آموزش‌گر و مشاور در برخی از دانشنامه‌ها همکاری می‌کند.

آذرنگ نشر کتاب را تاثیرگذارترین شاخه تولید فرهنگی می‌داند و ۱۶ عنوان از آثار او به مباحث و مسائل نشر کتاب و ویرایش اختصاص دارد. حوزه اصلی تحقیقات او مسائل نظری نشر و کتاب و رابطه آن‌ها با مباحثی از علوم و ارتباطات است و در این باره می‌گوید: «حوزه نظری نشر، مباحث بسیاری دارد که به آن‌ها علاقه‌مندم و تا جایی که بتوانم درباره آن‌ها می‌خوانم، اما حوزه عملی نشر کار من نیست. نه ناشرم، نه کارهای عملی نشر را می‌دانم و نه تاکنون حتی یک کتاب به‌عنوان ناشر منتشر کرده‌ام.» دانش و دیدگاه منحصربفرد آذرنگ در این حوزه عنوان «نظریه‎پرداز حوزه نشر و ویرایش» را برایش به ارمغان آورده است. او در سال ۱۳۸۲ جایزه خادمان نشر، ۱۳۹۴ جایزه ترویج علم ایران، ۱۳۹۶ جایزه بهترین کتاب سال، ۱۳۹۶ جایزه فستیوال گلاویژ (سلیمانیه) و سال ۱۳۹۷ جایزه پژوهش فرهنگی را از آن خود کرد.

از آذرنگ تاکنون بیش از ۷۰ کتاب تألیفی و ترجمه‎ و صدها مقاله در نشریه‌های مختلف منتشر شده‌است. از تالیفات او می‌توان به کتاب‌های «فرهنگ اصطلاحات دکومانتاسیون»، «آشنایی با چاپ و نشر»، «شبکه برای انتقال دانش فنی و حرفه‌ای»، «شمه‌ای از اطلاعات و ارتباطات»، «شمه‌‏ای از انتشار کتاب در ایران»، «تاریخ تمدن»، «تاریخ ترجمه در ایران»، «مبانی نشر کتاب»، «نشر کتاب در کشاکش با مانع‌ها و چالش‌ها»، «نشر کتاب و تمدن»، «گام‌‏های اصلی در نشر کتاب»، «بازاندیشی در مباحثی از نشر و ویرایش»، «نشر و انقلابی در راه» و … اشاره کرد.