کرونا و دو هفته آزمون شهروندی
بر کسی پوشیده نیست اعلام تعطیلی دو هفتهای مملکت و کشیدن حصار بر گِرد یکایک استانها چه آثار جبران ناپذیری درپی دارد. اما در برابر حفظ سلامتی مردم، چارهایی جز تندادن به آن نیست؛ اینکه آیا دو هفته پیش رو میتواند تأثیری تعیینکننده بر کنترل ویروس کرونا داشته باشد یا خیر، مستلزم تأملی بیپرده بر پندار و کردار عمومی ما حول دو سه نکته زیر است:
۱.تقریباً از دو هزار و سیصد سال پیش که اندیشمندان اجتماعی و سیاسی، میان زندگی مدنی و بدوی خطی روشن کشیدند، مرز تفکیک این دو را ترجیح منافع عمومی بر منافع شخصی، گروهی، قومی و قبیلهای تعیین و بیان کرده اند، به همین جهت است که، به زبانی دیگر، این خط مرزی را « فکر» دانستهاند، یعنی اگر در تحصیل منافع شخصی و گروهی و قومی و قبیلهای، هریک میتوانند ساز جداگانه و مخالف و غیر هارمونیک بزنند،« تفکر» ، مشترک أبناء بشر و یا لااقل مشترک بین مردم ساکن در کشتی یک مملکت است بنابراین گذر از منافع شخصی و گروهی و قبیلهای، در جهت تحصیل منافع جمعی و ملی، اولین شرط ورود به زندگی مدنی و شهری بوده و چنین فرد یا افرادی را باید سزاوار نام شهروند دانست و البته ناگفته پیداست ساکنین یک شهر، ضرورتاً شهروند به معنای حقیقی آن نبوده و این امر به میزان پایبندی آنها در رعایت منافع عمومی و حقوق اساسی دیگران بستگی دارد.
۲. باز حدوداً از دو هزار و سیصد سال پیش که اندیشمندان خیرخواه فلسفی و سیاسی که هم در پی طراحی خوشبختی و رفاه ساکنین شهر بودند و هم دل در گرو خیر و سعادت ابدی و اخروی آنان داشتند، برنامه نظری و عملی حاکمان و انتظار آنان از مردم را در دو سطح « شهروند خوب» و « انسان خوب» طبقهبندی کرده اند؛ بدین مفهوم که در سطحی کمینه و حداقلی، از ساکنین شهر یا همان شهروندان انتظار میرود در داشتن و حفظ یک زندگی قابل قبول دنیوی به رعایت همه حقوق متقابل شهروندان و حاکمان پایبند باشند، ولو اینکه به متافیزیک و حیات اخروی و مناسک آن باور نداشته و عمل نکنند، اما قطعاً هیچ رفتار برگرفته از بیباوری آنها به خدا و آخرت، نباید مخل نظم و حقوق عمومی باشد. بدیهی است اگر کسی هم به حقوق عمومی و متقابل پایبند باشد و هم معتقدانه رعایت این حقوق را در راستای جلب رضای خدا و در ذیل مؤلفه تقوی و آبادانی آخرت ببیند سزاوار نام انسان خوب است. یک انسان خوب، قاعدتاً یک شهروند خوب هم هست اما یک شهروند خوب ضرورتاً یک انسان خوب نیست که این نکته ناظر به اهمیت و التزام عقلانی بیقید و شرط تمامی ساکنین یک شهر و مملکت -اعم از آخرتگرایان و بی باوران به آخرت- در اقامه حقوق متقابل همشهریان خود است.
۳. بنیان تعطیلات مندرج در تقویم حال حاضر ما، تقریباً مشتمل بر دو دسته غمها و شادیهاست، اما اظهار غمگینی و یا شادمانی یکایک ما ساکنان این مملکت، به وجهی غیر رسمی و نانوشته، در همان چارچوب «زندگی مدنی- زندگی بدوی» و «انسان خوب- شهروند خوب» تعریف شده است. یعنی درحالیکه یک مراسم خانوادگی و قومی، اعم از شادمانی و عزاداری نمیتواند آرامش جمله ساکنان یک شهر و مملکت را مختل کند همچنین کسی را به جرم شادنبودن در هنگام شادمانی و یا بر سر و سینهنزدن در هنگام عزاداری مجازات نمی کنند و آنرا به وجدان شخصی و رضایت درونی افراد میسپارند، حتی در پارهای از موارد که در هنگامههای شادی و غم، تظاهر متناسبی نداشته باشیم اساساً چون با نیت مقابله با شعائر ملی و مذهبیمان نبوده و نیست، نادیده گرفته میشوند. بهعنوان مثال گزارش ترافیک سنگین به سمت شمال کشور در برخی ایام تعطیل سوگواری، میتواند از این نوع باشد که کسی را مجبور به رفتار و بهره متناسب با ایام تعطیل نمی کنند.
- از تجمیع سه نکته فوقالذکر و فراخوانی به درخانهماندن دو هفتهای، میتوان نتیجهای حقیقتاً اساسی و سرنوشتساز گرفت که هرگونه فعالیت یا ترک دستور در راستای جلب منافع و لذتهای فردی و گروهی که سلامتی و حقوق دیگران را به مخاطره میاندازد و یا در طولانیکردن حلقه محاصره و انهدام این ویروس، مؤثر واقع شود هم در تضاد و تخالف با آموزه شهروندی است و هم برای جامعه ایمانی ما که الحمدلله، قاطبه آنها خداباور و آخرتگرا هستند مانعی جدی در تحصیل انسانیت و آبادانی آخرت است. بر همین اساس و در ذیل امر به معروف و نهی از منکر عقلانی و شرعی، باید مرتباً و مکرراً به خود و به همدیگر یادآوری کرد که جنس این سکون و سکوت اداری، در برابر جنس تعطیلات رسمی، از زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد و عملکردن یا عملنکردن به الزامات جوهری آن، تابع هوسکردن و میلداشتن و نداشتن ما نبوده و نیست و این آزمونی جدی در احراز صفت شهروندی است. در پایان ذکر این نکته ضروریست که نمیتوان مشکلات و مصائب یک لایه از جامعه که نیازمند قوت لایموتند را از نظر دور داشت که متأسفانه التزام به درخانهماندن آنها، با مشکلات جدی همراه است. لذا پوششدادن این افراد، هم وظیفه حاکمان است و هم وظیفه نزدیکان با تمکن مالی و متنعم به نعمتهای الهی می باشد که به تعبیر قرآن کریم این ثروت الهی، چند صباحی در دستان آنها امانت است که امیدواریم جمله ما از این فرصت و آزمون در تحصیل انسانیت نیز بهره لازم را کسب نماییم.