توسعه انسانمحور
قدرت بخشندگی و قابلیتهای مهربانی بالاترین ظرفیت ارزشمند انسانی است. عشق به همنوع و پاکیزگی درون، انسان را بخشنده میکند. شرافتمندی و بخشندگی در کنار هم معنای زندگی را تعریف کرده و بودن در اجتماعی بخشش محور و شرافت بنیان را به عطرهای بهشتی معطر میسازند. انسان و ارزشهای انسانی مرکز و محور زندگی اجتماعی است و بخشندگی و شرافتمندی، زندگی اجتماعی را با آرامش و امنیت خاطر همراه میسازد. انسانهای بزرگ با خلقیاتی بزرگوارانه، در درون محیطهای آکنده از بخشندگی و شرافتمندی تربیت میشوند و جامعه شرافتمند و سالم را هویت میبخشند.
حاکمیتهای مبتنی بر ارزشمندی انسان و حکومتهای شرافتمند، انسان را محور همه رفتارهای خود قرار میدهند و بخشندگی و شرافتمندی را در همه ارکان خویش جاری میسازند. در مسیر جاریسازی حاکمیتها، باید هرچیزی در خدمت آسایش، رفاه و معنابخشی به ظرفیتهای بخشندگی، مهربانی و شرافتمندی انسانها تعریف گردد. تولید ثروت، اعمال قانون، جاری سازی عدالت و توزیع امکانات مادی و غیرمادی، همه باید در خدمت این عناصر مهم باشند.
نتیجه نهایی حاکمیتهای صحیح باید که تقویت و نهادینهسازی این ارزشهای انسانی در تک تک افراد و مورد به مورد فرایندها و رویههای اداری و مقررات و قوانین باشد. گفتمان جامعه با حاکمیت، همواره در این مسیر تعریف شده و مطالبات اصیل اجتماعی، همیشه به این مسیر ختم میشوند. آرامش و رشد تک تک افراد و اجتماعی شکل گرفته از آنها در سایه رشد صفتهای اصیل انسانی از نوع بخشندگی، مهربانی و شرافتمندی تحقق خواهد یافت.
در چنین اجتماعی اصل پاکیزگی که شامل پاکیزگی نهادی و پاکیزگی زیستی است، در درون انسانها بخشندگی، محبت، مهربانی و شرافتمندی را مبنای پاکیزگی قرار میدهد، در درون جامعه پاکیزگی فرایندها و رویه های اداری را و در محیط زیست پایداری محیط را تضمین میکند.
این ارزشها همان سرمایههایی هستند که در سایه آنها اعتماد، مشارکتپذیری و مسئولیتپذیری اجتماعی شکل خواهند گرفت. توسعه به معنای اصیل آن باید انسان محور باشد و انسانها، حاکمیتها و اجتماعات انسانی باید تعریف درست و یکسانی از ارزشهای اصیل توسعه داشته باشند.
توسعهای که مبنای آن انسان نباشد، توسعه نیست.