سرمقاله » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 2666
پنجشنبه - ۱۷ مهر ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۰

راهبرد اجتماعی عاشورا و غیبت رسالت دانشگاه

گفتمان حسینی(۲)

در بخش نخست این گفتار به این امر اشاره شد که عاشورا و قیام حسینی دیگر یک قیام و یک حادثه تاریخی صرفا شیعی نیست بلکه به یک گفتمان ژرف  اجتماعی، یک فرهنگ و حتی به یک سبک زندگی سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. به یک گفتمان  ژرف  و به یک نوع نگرش به زندگی، به آزادی، به عدالت، به رفتار مبارزاتی و سیاسی و به نحوه مقاومت و ایستادگی و به یک شیوه ایثار مال و جان در راه حقیقت تبدیل شده است. این گفتمان مرزهای صرف عقیدتی را در هم نوردیده است و در حقیقت آرمان  و واقعیت را به‌درستی  به هم پیوند داده است.  به‌طوری که علاوه بر  تولید یک گفتمان آرمان‌خواهانه رویکردی واقع‌گرایانه برای فهم انسانیت، حریت، زندگی، مبارزه  و اندیشه برای استقرار و احیاء حیات  شرافتمندانه مورد نظر  برای جوامع و گروههای مبارزاتی تبدیل شده است. این امر باعث شده  که گفتمان و سلوک حسینی در میان اقشار مختلف اجتماعی، جوامع متعدد شیعی و غیر شیعی با همدلی همراه باشد و سنت‌ها و آیین‌های بزرگداشت این حرکت تاریخی بخاطر همدلی ذاتی، درونی، معنایی و ظاهری با آرمان‌های زیبای انسانی و در حیات اجتماعی هر روز استمرار و مداومت پیدا کند.

در غیبت رسالت  علماء:

در این میان فهم دست‌مایه اساسی این حرکت و قیام تاریخی بیش هر چیز  نیازمند ادراک عمیق محتوی و مضمون این حرکت است. پرسش این بود که دانشگاهیان و عالمان چه نسبتی با مضمون و محتوای اساسی گفتمان حسینی که بر معناگرایی، بر عدالت‌خواهی، بر حریت، بر ایثار، بر ظلم ستیزی بر آزادگی استوار بوده است دارند. چرا چنانکه باید و شاید در مسیر این گفتمان آگاهی بخش از قدرت و فرصتی که این گفتمان تولید می‌کند بهره نمی‌برند و در عوض اقشار مختلف اجتماعی دیگر با تکیه بر سنت‌ها و آیین‌های بزرگداشتی و ظواهر امر هر روز بر دامنه آیین‌ها و سنت‌های ظاهری می‌افزایند آیا ظاهر‌گرایی و برپایی سنن نبایستی با حضور جدی و عالمانه اهل علم با تعمیق فهم آگاهی‌بخش همراه باشد و در نهایت چرا در تبیین، فهم و تعریف معنای ژرف گفتمان حسینی دانشگاهیان و عالمان به نحوی غیبت دارند. به نظر می‌رسد بی‌تفاوتی به ترویج آگاهی متعهدانه و اصولی در سرشت آگاهی اجتماعی و معنایی دانشگاهیان، عالمان و غلبه دنیا‌گرایی اسباب عمده این غیبت برای فهم گفتمان حسینی و ایفای نقش آمرانه به معروف‌های انسانی و اخلاقی و ناهیانه از منکرات اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باشد. اصلی اساسی و اصولی که بن‌مایه قیام و فهم حرکت حسین بن علی(ع) از اسلام را معنا می‌کرد اصل امر به اجرا و ایفای معروف‌های انسانی و الهی و نهی از منکرات  اخلاقی، اجتماعی  اقتصادی و سیاسی بوده است اجرای و ایفای این رسالت در مکتب و نگرش حسینی و در گفتمان عاشورا در اساس بر شانه های علماء و اندیشمندان نهاده شده استکه امروز رسالت اهل علم و دانایی و دانشگاهیان و اندیشمندان و علماء محسوب می شود.

حسین‌بن‌علی(ع) در خطبه منی حدود دوسال پیش از قیام و ایستادگی عاشورا بر ضرورت ایفای این  رسالت اجتماعی و سیاسی، انسانی و معنایی برای عالمان و اندیشمندان تأکید کرده و گسترش طغیان و بی‌عدالتی و از بین رفتن حدود و مرزهای معروف های زندگی انسانی و الهی را نتیجه غیبت عالمان و بی‌عملی دانشمندان، اهل آگاهی و علم می‌داند چرا که این طیف از جامعه هستند که بایستی با ایفای مسئولیت اجتماعی، انسانی و عالمانه خویش اسباب آگاهی و سرمایه گسترش عزت، عدالت و حریت در جامعه باشند و نسبت به آنچه که قلمرو امر به معروف و نهی از منکر است بی تفاوت نباشند. رخداد کربلا در سایه سکوت مرگبار و خاموشی  اهل علم و صحابه و تابعین  و غلبه چنین روحیاتی به بار آمد که چون هنگامه آزمایش فرا رسیده بود دینداری شان اندک بود وعلماء پیش نیفتادند و  با وجود مشاهده اوضاع رسالت خویش را ادا نمی کردند  ( شهیدی ، ۹۴-۱۰۶)

حسین‌بن‌علی(ع) این وظیفه یعنی تولید گفتمان آگاهی‌بخش  را  به‌ویژه در برابر طغیانگران، جباران، ظالمان و کسانی که سنن انسانی و الهی را پایمال می‌کنند و حدود زندگی انسانی در معرض فساد و تباهی قرار می‌دهند را رسالتی اصولی، سیاسی ، اجتماعی ، فکری و فرهنگی برای دانشمندان و عالمان می‌داند. ایشان  با توسل به آیاتی از قرآن و با تمسک به سبک زندگی دنیاگرای احبار یهود استناد می‌کند( قرآن کریم، مائده:  ۶۳) و بیان می‌کند  که چطور مورد مذمت بارگاه الهی قرار می‌گیرند که با وجود آگاهی از فساد و تباهی در جامعه لب فرو می‌بندند و به‌خاطر منافع زودگذر زندگی و بخاطر ترس یا وحشت و یا بخاطر وابستگی و دلبستگی به حطام دنیوی و به ارباب قدرت از امر به معروف و نهی از منکر پرهیز می‌کنند و توجیه‌گر فساد و تباهی در جامعه می‌شوند. در گفتمان حسینی اسلام همان امر به معروف و نهی از منکر است «ان الامر بالمعروف و نهی عن المنکر دعاء الی الاسلام » ( خطبه منی). ابعاد مختلف این گفتمان به خوبی در خطبه منی تشریح شده. خطبه منی را می‌توان در حقیقت مانیفست گفتمان حسینی به‌ویژه در حوزه رسالت علماء و اندیشمندان و دانشگاهیان برای ایفای نقش آگاهی‌بخشانه  اجتماعی، فکری  در جامعه، در مواجه با قدرت‌ها و نیروهای جبار ، ظالم و بی‌مهار در عرصه اجتماعی و اخلاقی قلمداد کرد.

خطبه منی  و فراخوان به ادای رسالت آگاها نه  (دو سال پیش از نهضت کربلا)

از نظر حسین بن‌علی(ع) غلبه جباریت ، طغیانگری ، نقض اخلاق و حدود الهی، بیعدالتی، گسترش  فساد و تباهی، فقر و محرومیت  نتیجه اخلاق و فرهنگ بی‌تفاوتی، غیبت آگاهانه و اندیشمندان در ایفای نقش آگاهی‌بخش‌، معنا‌گرا و فقدان پایبندی به رسالت الهی و اخلاقی در قبال ایجاد آگاهی به حقوق الهی و انسانی است. لذا در آغاز خطبه خویش ضمن حمله به حاکمیت معاویه‌بن‌ابی‌سفیان به عنوان طاغی و متعدی به حقوق اجتماعی جامعه‌، رسالت صحابه، تابعین و وظیفه اهل علم را ایجاد آگاهی‌بخشی در سرزمین‌ها و بلاد اسلامی و در میان قبایل می‌داند و ادای این وظیفه را یادآور می‌شود و آن‌ها را به این امر فرا می‌خواند تا با آگاهی، اندیشه و رسالتی که دارند اجازه ندهند که حدود الهی، اجتماع انسانی و سنت‌های زیبای معنوی، اخلاقی و اجتماعی عصر نبوت مندرس گردد و فساد و تباهی بر جامعه فرمانروا شود و امور و حدود الهی از بین برود. حسین‌بن‌علی (ع) به‌شدت نگرانی خویش از این امر ابراز می‌دارد که «فانی اتخوف ان یدرس هذا الامر و یذهب الحق و یغلب» ( مقدمه خطبه منی) سپس به استناد آیاتی از سوره مائده که خدواند علماء، اندیشمندان و احبار یهود را مورد خطاب قرار می‌دهد و غفلت از وظیفه و رسالت آگاهی‌بخشی در جامعه را به صحابه و اهل علم و علماء جهان اسلام  را در سال ۵۸ هجری قمری در منی یاد آور می‌شود که رسالت اهل علم ایجاد آگاهی برای پرهیز از منکر و تشویق به معروف است چرا که آگاهی‌دادن جامعه به این امور وظیفه و رسالت اهل دانایی، آگاهان و اندیشمندان جامعه است که به‌واسطه داشتن آگاهی و دانایی مسئولیت چنین وظیفه خطیری را برعهده دارند و غفلت از این رسالت باعث ظهور فساد، تباهی، منکر ات، ظلم و ستم در ساختار اجتماعی و فکری جامعه می‌شود و اما ادای این وظیفه و فریضه در حقیقت دعوت به اسلام است و باعث استقامت امور می‌شود‌. در حقیقت آنچه که در این خطبه آمده بیشتر رسالت تبیین وظایف اهل علم به معنی امروز جامعه دانشگاهی است که وظیفه ایجاد آگاهی و تقویت اساس مسئولیت اجتماعی را برعهده دارند چنانکه در بخشی از این خطبه چنین آمده است که:

«اعْتَبِرُوا أَیُّهَا النَّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَوْلِیَاءَهُ مِنْ سُوءِ ثَنَائِهِ عَلَى الْأَحْبَارِ إِذْ یَقُولُ لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ قَالَ لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِلَى قَوْلِهِ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ وَ إِنَّمَا عَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَهِ الَّذِینَ بَیْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ رَغْبَهً فِیمَا کَانُوا یَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَهً مِمَّا یَحْذَرُونَ وَ اللَّهُ یَقُولُ- فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَبَدَأَ اللَّهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَهً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّیَتْ وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا هَیِّنُهَا وَ صَعْبُهَا وَ ذَلِکَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَهِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَهِ الْفَیْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا» (تحف العقول عن آل الرسول:   ۳۶۷)

 

تحقق عدالت نتیجه آگاهی عالمانه

 در این بخش از خطبه حسین‌بن‌علی (ع) دعوت آگاهی‌بخش  به امر به معروف و نهی از منکر را همان اساس کلیت اسلام قلمداد  کرده است  و یادآور شده که تنها با عمل به آن است که شرایط لازم  برای اجرای مهمترین مسائل جامعه اسلامی  فراهم خواهد آمد و عدالت  می تواند تحقق عینی پیدا کند. مسائلی مانند:

۱-رد مظالم
۲-مخالفت با ظلم و ظالم
۳-تقسیم بیت‌المال به عدل
۴-تقسیم غنائم به‌طرز درست
۵-دریافت مالیات‌ها ، صدقات و کمک‌های مومنانه از راه‌های صحیح آن .
۶-تقسیم و مصرف این اموال در جای درستش

این  مصادیق از مصادیق جدی اعمال عدالت و اجرای قانون و عمل به شریعت اسلام و احیاء سنت نبوی است چنانکه در این بخش از متن خطبه منی آمده است استقرار این امور را نتیجه ادای رسالت آگاهی بخش اهل علم می‌داند که با آگاهی و دانایی برای ادای این رسالت و دعوت به انجام این امور و جلوگیری از تعدی و تجاوز به این امور تلاش می‌کنند و با استقرار این امور از ظلم و ستم فساد در جامعه جلو گیری می‌شود. در عین حال تأکید دارد بر اینکه سکوت در برابر تباهی و فساد ناشی از ترس  وحشت از اصحاب قدرت و یا ترس برای از دست دادن جا، قدرت، مقام و اموال می‌داند که در نتیجه به وقوع فجایع و فساد در جامعه منجر می‌شود. بنا بر این دانشمندان  و علماء بجای  ترس از دست‌دادن تعلقات  به ایمان‌، توکل و ترس از خدواند فرا می‌خواند .در بخش دیگری از متن این خطبه به تبیین این رسالت برای اهل علم می‌پردازد و بیان می‌کند که چرا اهل علم بایستی به ادای فریضه دعوت اسلام که همان دعوت به امر به معروف نهی از منکر است بپردازند. حسین‌بن‌علی(ع) شناخت معارف و منکرات  را نیازمند آگاهی عمیق و ژرفی می‌داند که  مختص خواص، دانایان و اندیشمندان است همان‌طور که خداوند ظهور تباهی و فساد و ظلم در میان جامعه یهود را نتیجه سکوت اهل علم و دانشمندان و احبار آن جامعه دانسته است. حضرت ابا‌عبدالله ظهور تباهی و فساد و ظلم و رواج منکرات را نتیجه سکوت اهل علم و علمای جامعه اسلامی می‌داند و در خطبه منا  بر آنها نهیب می‌زند و آنها  را  دارای مسئولیت اجتماعی‌، سیاسی‌، فکری‌، فرهنگی و اخلاقی جامعه می‌داند. آن‌ها را اهل عصابه، مشهور و برجسته و شناخته شده می‌داند که مورد توجه مردمند و بدین واسطه مردم توقع دارند که پیشتاز  مسئولیت‌پذیری در جامعه باشند. آن‌گاه به آسیب‌شناسی وظیفه و رسالت اهل علم می‌پردازد که اینکه‌: بر اساس این قابلیت‌ها و توانایی‌ها نقش اهل علم برای قیام به‌حق و مسئولیت‌پذیری سنگین‌تری دارند و نسبت به دیگر آحاد جامعه وظیفه و رسالت بیشتری دارند. آن‌گاه در فراز دیگری از خطبه منی علل مسئولیت عالمانه علماء جامعه را بر می‌شمارد و آن‌ها را نهیب می‌زند و به بیداری و ادای وظیفه خطیر آگاهی‌بخشی و مسئولیت‌پذیری در جامعه  فرا می‌خواند و علل و عوامل داشتن چنین رسالتی در جامعه را به آنان گوشزد می‌کند که ای گروه دانشمندان و عالمان و ای اهل علم و دانایی :

« ثُمَّ أَنْتُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَهُ عِصَابَهٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَهٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَهٌ وَ بِالنَّصِیحَهِ مَعْرُوفَهٌ وَ بِاللَّهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَهٌ یَهَابُکُمُ الشَّرِیفُ وَ یُکْرِمُکُمُ الضَّعِیفُ وَ یُؤْثِرُکُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَ لَا یَدَ لَکُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِی الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِی الطَّرِیقِ بِهَیْبَهِ الْمُلُوکِ وَ کَرَامَهِ الْأَکَابِرِ أَ لَیْسَ کُلُّ ذَلِکَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا یُرْجَى عِنْدَکُمْ مِنَ الْقِیَامِ بِحَقِّ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُمْ عَنْ أَکْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّهِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ فَلَا مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِی خَلَقَهَا وَ لَا عَشِیرَهً عَادَیْتُمُوهَا فِی ذَاتِ اللَّهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللَّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَهَ رُسُلِهِ وَ أَمَاناً مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِیتُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللَّهِ أَنْ تَحُلَّ بِکُمْ نَقِمَهٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّکُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ کَرَامَهِ اللَّهِ مَنْزِلَهً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ یُعْرَفُ بِاللَّهِ لَا تُکْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِی عِبَادِهِ تُکْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَهً فَلَا تَفْزَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِکُمْ تَفْزَعُونَ وَ ذِمَّهُ رَسُولِ اللَّهِ ص مَحْقُورَهٌ وَ الْعُمْیُ وَ الْبُکْمُ وَ الزَّمْنَى فِی الْمَدَائِنِ مُهْمَلَهٌ لَا تُرْحَمُونَ وَ لَا فِی مَنْزِلَتِکُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مَنْ عَمِلَ فِیهَا تُعِینُونَ وَ بِالْإِدْهَانِ وَ الْمُصَانَعَهِ عِنْدَ الظَّلَمَهِ تَأْمَنُونَ کُلُّ ذَلِکَ مِمَّا أَمَرَکُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهْیِ وَ التَّنَاهِی وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ» (تحف العقول عن آل الرسول : -۳۶۹ ۳۶۸ )

 

مؤلفه های اساسی  مسئولیتپذیری و رسالت آگاهیبخش  علماء

۱-هرآنچه که اهل علم دارند نتیجه اعتناء و اعطای الهی است . مسئولیت‌پذیری آنها پاسخ شایسته به این عطاء و نعمت است

۲-اهل علم  اهل شکوه و مهابت‌اند و  بایستی از شکوه‌مندی خود برای اصلاح امور بهره ببرند

۳- اهل علم  برای هدایت به‌سوی استقرار خیر و خوبی ارجح اند .

۴- دانایان و علماء کسانی هستند که به نصیحت‌کردن دیگران اولی‌تراند.

۵-بایستی آمر به معروف باشند  چرا که قدرت شناخت معارف را دارند.

۶-بایستی ناهی از منکر باشند چونکه به منکرات موجود در جامعه را می‌بینند و می‌شناسند.

۷-کسانی هستند که اهل فضل‌اند و بایستی به استقرار فضائل کمک کنند.

۸-کسانی هستند که در نزد مردم دارای اعتبار‌اند و بایستی از اعتبار خود برای اصلاح امور استفاده کنند.

۹-کسانی هستند که در نزد مردم دارای کرامت دارند.

۱۰-کسانی هستند که ضعفاء به‌واسطه ضعفشان به آنها رجوع می‌کنند.

۱۱-کسانی هستند اقوایا از آنان بواسطه قدرت علمشان  از آنان حساب می‌برند.

۱۲-اهل علم  دارای هیبت ملوک و پادشاهان هستند‌ و این هیبت به آنان قدرت  بخشیده است.

۱۳-اهل علم دارای سلطه و سلطنت دانایی‌اند و بایستی برای استقرار سلطه آگاهی و علم تلاش کنند.

فرجام رخوت و مسئولیت گریزی

در صورت تخطی از این اصول و بی‌توجهی به چنین قابلیت‌هایی  جامعه آسیب می‌بیند و دچار سکوت، رخوت، بی‌تفاوتی و بی‌مبالاتی می‌شود و در میان این سکوت زمینه‌های سقوط اجتماعی، اخلاقی و فکری جامعه فراهم می‌آید و در نتیجه به استقرار ستم، ظلم، بی‌عدالتی‌، فساد و تباهی در جامعه منجر می‌شود و در سایه سهمگین چنین سکوت و رخوتی فجایعی حقیقت می‌پژمرد و ذبح  می‌شود و حوادثی مثل عاشورا  به راحتی در جامعه رخ می‌دهد.گفتمان حسینی و عاشورا دارای این پیام است که در روزگار تأسیس دولت اموی در سایه سکوت و بی‌تفاوت و گسترش روح فرهنگ ارجاء و مسئولیت‌ناپذیری  زمینه وقوع حادثه عاشورا ایجاد شده است. اهل علم وظایف و رسالت خویش را ادا نکرده چنانکه  مالی در این راه خرج نکردند. نفسی را به خطر نیانداختند. عشیره و عصابه‌ای را بسیج نکردند و در اکثر امور اهل تخفیف و اهل تقصیرشدند. در حالی‌که همه شکوه ، قدرت، علم و دانایی خود را از خداوند گرفته بودند و به‌خاطر این در چشم مردم بزرگی پیدا کرده بوند و جایگاه رفیع یافته اما به‌جای این‌که فقط از خدا بترسند به‌واسطه وابستگی‌ها و دلبستگی‌ها و اشتغالاتشان  به امور دنیوی و پیوستگی‌شان به قدرت دنیا از ادای رسالت خویش در عرصه عمل باز ماندند. این امر باعث شد که جامعه در دست دغلبازان، دنیا‌گرایان و فریب‌کاران قرار گیرد و اهل علم هم به همین واسطه شوکتشان فرو ریخته و در تمایلات و رفاهیات دنیوی غرق  شدند و در اندیشه حطام دنیوی اسیر شدند. ترس از سطان وجود آنها را فرا گرفت و از میدان حقیقت و مبارزه گریزان شدند. دلبستگیهای دنیا آنها را برده وار بدنبال خویش کشانید و فقط برای دست‌یابی به آنها تلاش کردند و غم نان و آب آن‌چنان آنها را بیچاره و بی‌مقدار ساخت که سودایی جز دست یابی به آن‌ها نمی‌دیدند در نتیجه شکوه، مهابت علم و آگاهی را ندیدند و قدردان عطای الهی نشدند و  بردگی تن و رخوت وجودشان را فرا گرفت. نه منبری را برای حق بر پا می دارند و نه به دفاع از مظلومی پرداختند و نه اسبی در مسیر حق جهانیدند و نه برای ایمنی بندگان ستم زده دست به‌کار شدند و نه در اجرای احکام و قوانین الهی عمل کردندچنانکه می‌نگریم آنچه اسباب واقعه کربلا را به وجود آورده از نظر حسین‌بن‌علی غیبت رسالت اهل علم و آگاهی بوده است. حضور اهل علم در گفتمان حسینی (ع )اسباب احیاء اسلام و دعوت به حق ،عدالت ،حریت است. امر به معروف و نهی از منکر همان اسلام است تنها با حضور آگاهانه و مسئولیت اجتماعی علماء و پایبندی آنها به این اصل است که عدالت محقق می‌شود و غیبت آگاهی و مسئولیت‌گریزی علماء با عث فاجعه و مصیبت برای جامعه اسلامی و اسباب ناآگاهی جامعه، رواج رخوت، فساد ، تباهی و بی عدالتی می‌شود.

منابع :

۱-قر آن کریم

۲-هلالی سلیم بن قیس، اسرارخاندان محمد‌، مترجم مهدی صباغی، انتشارات  ارمغان یوسف ،قم ،چاپ پنجم‌، ۱۳۸۷.

۳-حرانی، ابو محمد، تحف العقول عن آل الرسول‌، ترجمه‌: محمد مهدی سازندگی‌، انتشارات نوید اسلام ،قم، ۱۳۸۸.

۴-طبرسی‌، علی‌بن‌ابی‌طالب‌، الاحتجاج، مجلد اول، مترجم بهزاد جعفری‌، دارالکتب الاسلامیه‌، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱.

۵-نجمی، محمدصادق، تحقیق‌و‌ترجمه: خطبه منی حسین‌بن‌علی (ع)، آستان‌ قدس، چاپ دوم، مشهد، ۱۳۷۵ .

۶-شهیدی، سید جعفر ، پس از پنجاه سال‌، انتشارات  دفتر نشر فرهنگ اسلامی‌، چاپ سی‌و‌هشتم ، ۱۳۸۶.