محک و فرصتی برای گروههای علومانسانی
در نشستی که ششم مهر ماه ۱۳۹۹ در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی دانشگاه برگزار شد، دکتر علی اکبر مسگر، معاون حمایت و گفتمانسازی هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اهدای حکمی به ریاست دانشگاه مجوز افتتاح دبیرخانه کمیته دستگاهی کرسیهای نظریه پردازی، نقد و مناظره را به دانشگاه رازی تقدیم نمود.
دبیرخانه کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره در دو بخش کرسیهای ترویجی و کرسیهای تخصصی به فعالیت میپردازد. اطلاعات جامع و تفصیلی در مورد ماهیت و چگونگی برگذاری کرسیها و نحوه حمایت از برگذرارکنندگان کرسی در آیین نامه مربوطه تشریح گردیده است.
افتتاح این مرکز یک خبر خوش و فرصت مناسب برای گروه های علومانسانی دانشگاه است و در عین حال محکی برای سنجش میزان مشارکت اساتید این گروه ها در فعالیتی است که هم ارتباط وثیقی با ذات و ماهیت این رشته ها دارد و هم می تواند سبب ارتقای نشاط علمی دانشگاه شود.
بنده بشخصه و بدون هیچ تعارفی معتقدم که دانشگاه رازی در علوم انسانی اساتید خوش فکر، به روز، اهل تحلیل و مطالعه کم ندارد و علومانسانی در دانشگاه رازی از حیث داشتن اساتید خوب، نه تنها ضعیف نیست بلکه از وضعیت نسبی خوبی برخوردار است. این مدعا حاصل تجربه بنده در برگزاری جلسات گفتوگو و مناظره و مصاحبتهای شخصی با اساتید محترم این گروهها است.
اما واقعیت این است که(یا حداقل بهزعم بنده) در دانشگاه رازی برونداد اساتید گروههای علومانسانی به اندازه توان بالقوه ایشان نیست و تاثیرگذاری ایشان در مسائل مربوط به شهر و استان نیز بسیار کمتر از حد مورد انتظار است. اگر دو مدعای بنده(توان بالقوه داشتن و برون داد اندک) درست باشد آنگاه پرسشی که مطرح میشود این است که چرا وضع چنین است؟ این امر معلول چند عامل مختلف است:
۱- بخشی از این عدم تطابق بین وضعیت بالقوه و بالفعل گروههای علوم انسانی در دانشگاه رازی، تابع وضعیت کلی علوم انسانی در ایران و دانشگاههای ایران است.
۲- بخشی معلول یکسانپنداری علومانسانی با سایر رشتههای فنی و علوم پایه و ندیده گرفتن ویژگیهای خاص علوم انسانی در فهم از برون داد و تولید علمی است.
۳- بخشی معلول عدم سرزندگی و فعال نبودن اساتید گروههای علومانسانی در دانشگاه رازی است.که این عامل خود معلول اساب دیگری است که این نوشتار قصد ورود به این بحث را ندارد.
معمولاً اساتید گروههای علومانسانی به حق از مدیران دانشگاه شاکی هستند که آنگونه که باید به گروههای علوم انسانی بها داده نمیشود و حتی در برخی مسائل همچون مسأله ارتقا در حق ایشان جفا میشود. بنده منکر این نقد نیستم اما معتقدم که بخشی از این وضع معلول عدم کنشگری و پیگیری از جانب خود ما اساتید گروههای علومانسانی است.
کرسیهای نقد و مناظره محمل و قالب مناسبی است که ما اساتید گروههای علومانسانی هم توانایی خود را نشان دهیم، هم از طریق برگزاری این کرسیها نشاط علمی دانشگاه را یک تکان مناسب دهیم و هم اینکه در مسائل انضمامی و مسائل مربوط به شهر بیشتر بیاندیشیم و مشارکت کنیم.
وضعیت کنونی کشور به گونهای است که هر نوع اراده جدی در حکم شعار تلقی میشود و یا واقعاً ناخواسته تبدیل به یک شعار میشود. با این وصف بنده بهشخصه انتظار ندارم که کرسیها شقالقمر کنند و چنین و چنان دست آوردی داشته باشند. اما معقتدم که این کرسیها می توانند؛ هم یک فضای حداقلی در راستای ایجاد گفتوگوی علمی بین گروهها فراهم کنند، هم فضایی برای تمرین گفتوگو(که جامعه ما به آن سخت نیازمند است) فراهم کنند و هم افراد به جای گفتوگوهای غیرمنتج در فضای مجازی بتوانند دیدگاههای خود را در یک نشست علمی مطرح و در معرض نقد و نظر دیگران قرار دهند. ضمن اینکه قالب کرسیها (با توجه به آئیننامه موجود و آئین نامه داخلی که انشاالله برای آن تصویب خواهد شد) میتواند بخشی از نقصهای موجود در آئیننامه ارتقا و پایه را برای گروههای علومانسانی جبران کند.
از آنجایی که تشکیل این کمیته در آغازی ترین مرحله خود است و مشورت و همفکری همکاران عزیز میتواند مسیر و خط مشی و کیفیت کرسیها را به مسیری درستتر و کارآمدتر رهنمون کند، صمیمانه از تمام همکاران عزیز تقاضای کمک و همفکری دارم.
بیشتر بخوانید: برگزاری کارگاه آموزشی برخط «نشریات دانشگاهی»