هرچه داریم از عاشوراست
در این روزهای سخت کرونایی که اسباب قرنطینه حیات بشری را رقم زده است، شور حسینی در رگهای پیروان او سکون بر نمیتابد و از هر امکانی ولو در فضای مجازی جهت نمایش آن بهره میبرند. شور و شعوری که پیروزی انقلاب و سپس هشت سال دفاع مقدس را رقم زد و پس از آن لحظهای از جوشش و خروشش در مواجهه با دیو ستم و شیاطین، مخصوصاً شیطان بزرگ نایستاده و به برکت این الهام شاهد شکستهای پیدرپی آنان در برابر ملت حسینی ایران بودهایم که طی چند روز گذشته دو مورد آن محل توجه است:
شکست اول مربوط به موضوع تحریم تسلیحاتی ایران بود (علیرغم اینکه بر اساس قطعنامه سازمان ملل و توافق نامه برجام، تحریم تسلیحاتی ایران در ماه آینده باید برداشته شود). برای اجماع جهانی و همراه کردن سران کشورهای جهان، سران آمریکا از چند ماه پیش تلاش وسیع دیپلماتیک را شروع کردند. آقای پمپئو به خیلی از کشورهای جهان سفر کرد و با تطمیع و ایران هراسی سعی بسیار کرد تا کشورهایی را همراه و همسو سیاست شیطانی خود نماید. حاصل این تلاش چند ماهه همراهی ۶ کشور مرتجع حوزه خلیج فارس جهت حمایت از این سیاست بود. رژیم صهیونیستی که از قبل محرک اصلی این فتنه بود.
بالاخره در هفته گذشته در شورای امنیت، روسیه و چین کاری کردند که حتی از وتوی قطعنامه مورد درخواست آمریکا برای این کشور شکنندهتر بود. آنها از قبل به کشورهای عضو شورای امنیت موضع قاطع خود را فهماندند. نتیجهای که عاید شد این بود که فقط دومنیکن در شورای امنیت با آمریکا همراه شد. لذا کشورهای اروپایی حتی اگر میخواستند عملاً نمیتوانستند برای آمریکا کاری بکنند. آمریکا بلافاصله موضوع دیگری را پیش کشید که از قبل محکوم به شکست بود و آن فعال کردن مکانیزم ماشه برای برگرداندن تمام تحریم های ایران بر اساس برجام بود. این حرکت آمریکا ناشی از خاماندیشی آنها بود چرا که برای آمریکا برجامی وجود ندارد که به آن استناد کند. لذا باز چین و روسیه به آن کشور هشدار دادند و آن هشدار ها هم قاطعانه عملیاتی شد. و نتیجهای که میتوان گرفت، این است که آمریکا در مواجهه با قدرت ایران اسلامی به شدت به مرحله استیصال رسیده و بسیار ناتوان است. اروپاییها هم از حمایت او ناتوانند دلایل این ناتوانی هم میتواند در عوامل زیر جستجو کرد
- بر اساس مطلب بالا آنها از قبل میدانستند که چین و روسیه با خواست آمریکا قاطعانه مخالفاند.
- آنها هنوز مدعی پایبندی و احترام به توافقنامه برجام هستند و در صحنه بینالمللی هم تلاش میکنند ولو به ظاهر، وجاهت قانونگرایی را حفظ کنند.
- حفظ برجام برای آنها منافع دارد.
- قدرت ایران اسلامی قابل انکار نیست و باید به آن احترام میگذاشتند.
از بین دلایل ذکر شده شاید مورد ۴ نیازمند توضیح بیشتری است.
خیلی از کشورهای اروپایی بخوبی میدانند که ناچار هستند که با ساز آمریکا برقصند چرا که آمریکا در خیلی از این کشورها پایگاه نظامی دارد و با داشتن این پایگاهها آنها باج هنگفتی به آمریکا پرداخت میکنند. تشکیل اتحادیه اروپا هم تلاشی در جهت نشان داد هویت این کشورها با وجود این گرفتاری بود. این هژمونی، حتی بر اقتصاد شکوفا ی آنها تاثیر گذاشته به شکلی که همیشه در سایه قدرت اقتصادی آمریکا قرار دارند.
آنان در روز روشن دیدند که در دنیا، تنها کشوری که هیمنه آمریکا را به چالش کشیده ایران اسلامی است. به شکلی که در این صحنه رویارویی، آمریکا دچار خطاهای راهبردی بسیاری شد. یکی از این خطاهای راهبردی و تاریخی که داغ ننگی نه فقط بر چهره آمریکا بلکه بر چهره نظام لیبرال دموکراسی غرب گذاشت، ترور سردار و فرمانده بزرگ شهید قاسم سلیمانی بود. اروپائیان به خوبی می دانند که در این داستان ایران اسلامی چقدر از دنیای آنان به حق طلبکار است و نیک میدانند که این طلبکاری هم بر اساس قوانین مورد ادعای آنان چقدر بهحق و تحققپذیر است. علاوه بر این کوتاهکردن شر داعش بوسیله محور مقاومتطلب دیگری است که کل جهان بهخصوص اروپا مرهون و مدیون دلاورمردان عرصه مقاومت هستند. مجموع این شرایط؛ حقانیت و طلبی بزرگ برای کشور ایران ایجاد کرده است که قابل کتمان نیست. در کنار این حقانیت اثباتشده، قدرت نظامی حمایتکننده ایران اسلامی وجود دارد که در حوادث سال گذشته برای جهان گیجکننده و عبرتآموز بود، پائینکشیدن پهباد فوقسری، ساقطکردن پهباد فوقپیشرفته، سردرگمی آمریکاییها در قضیه زدن پایگاه عین الاسد، قدرتنمایی در دریا و فضا و …. وضعیتی را رقم زده است که نتیجه آن جمعکردن آمریکا از منطقه است. قطعا این قدرت برای اروپاییها که حتی به مخیلهشان هم نمیرسید که روزی چنین شود قابل احترام است (حتی اگر به اکراه باشد).
در اینجا مثالی از واقعیت جهان امروز از زبان یک همکار دانشگاهی که رئیس جمهور یک کشور بزرگ شد میآوریم:
حدود بیست سال پیش رئیسجمهور هندوستان فردی مسلمان به نام پروفسور عبدالکلام شد. این فرد قبل از رئیسجمهورشدن پدر علم موشکی هندوستان بود. در زمان ریاستجمهوری خبرنگاری از او میپرسد که علت رویکرد موشکی شما چیست؟ و اصولاً با وجود ۳۰۰ میلیون فقیر با فقر مطلق چه نیازی به این پروژه بود؟ او در پاسخ بیان کرده بود: «در جهانی که فقط قدرت احترام دارد، باید قدرتمند بود وگرنه توسط قدرتمندان پایمال میشوید.»