فرهنگ و هنر » گاه‌شمار
کد خبر : 2162
سه شنبه - ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۱۷

به مناسبت سالمرگ امپراطور شعر «شیرکو بیکس»

زخم‌ها سخن می‌گویند


جان جهان، جنبش است و هنرمند راستین، سراینده  جان جهان. پس جهانی‌ بودن، انسان بودن و انسان را سرودن و از هویت انسانی دم زدن، گفتن، جستن و آوازِ گرمِ زیستن و سرودِ پیوستن شدن، در هرگاه و هر زمان، آواز آدمی است. شاعر بودن و هنرمند زیستن حرمت جهان است و کرامت آدمی. «شیرکو بیکس»، با همه سروده‌هایش، با همه‌ توانش، به عظمت ملتی در حال شکل گرفتن و جستن هویت خویش و کشف خویش و نقب زدن در دل و در درون اجتماع و با زبانی بومی، مرزها را شکست و شاهکار  شعر شد. او هنگامی که زاده شد توان نه گفتن را در خود دید. به جایزه و مدال صدام (حزب بعث عراق) نه گفت و به ملت پیوست. او پیوستن را بدوا، در کردار و عمل سرود. با مردم هم سنگر شد و در کارزاری سخت در برابر استبداد و دیکتاتور بغداد جنگید. او مصداق شعری است که زندگیست. کلمات‌اش تندر و طوفان شدند و او شعرش را بر مغز سیاهی شلیک کرد. امپراتور شعر شد،  مرزها را در هم شکست و زندگی را سرود و خود و اجتماعی را که زیر یوغ تسخیرکنندگان به تنگ آمده بودند. از پیره مگرون  تا سوئد،  از آلمان تا آند، از آند تا قندیل، از فرات تا دورترین نقاط جهان را سرود. پر‌توان امواج درون آدمی را به تپش فرا خواند.  شعر او قیام علیه تبعیض نسبت به «مردم به تنگ آمده» بود. از مردمِ خسته و زخمی جانکاه گفت و عمر زخم را با عمر تاریخ (میژوو) قیاس کرد. او از ازل تا به ابد زیستن را با نگاهی نقادانه سرود و کرد را با تمام داشته‌ها و خواسته‌هایش، تصویر  و به جهان معرفی کرد. آزادی را خواستار شد، هرچند شخصا حبس را تجربه نکرده بود ولی می‌دانست و می‌دید که سرزمینش بندی بزرگ است  و آدمی‌خواران بر مسند قدرت. بمباران حلبچه سرود او بود. حلبچه را تصویر کرد، یعنی مرده‌شهری که صدای زندگی در آن دیده نمی‌شد. پرنده و آدمی و هوا و زمین همه مرده بودند.  شاعر قتل‌عام مردم را تصویر می‌کند تا مخاطبان، زخم درون جانش را ببینند و ببینند شاعری را که بی‌مرز زندگی می‌کند و زبان مردمش با جهانیان سخن می‌گوید. شیرکو، نوگرا بود. شعر او، جهان را باز‌آفرین بود. در «دره پروانه و کوچ»  او، بند‌ها را از هم می‌گسلد.  زبان او زبان زندگی است. یعنی سبکی امروزی، عصر نو و هارمونی نو را خلق می‌کند.

ئاشکرایه‌ له‌ دنیادا/ درێژترین ڕووبار لێره‌ نییه‌/ چڕترین دارستان لێره‌ نییه‌/ به‌رزترین شاخ لێره‌ نییه‌/ به‌رینترین ده‌ریاچه‌ لێره‌ نییه‌/ وه‌لێ جوانترین ئاگر لێره‌یه‌/ ئاگری نه‌ورۆ

(بی‌گمان بزرگترین رود دنیا این‌جا در کردستان نیست/ بزرگترین جنگل در این‌جا نیست/ بزرگترین صخره در این‌جا نیست /بزرگترین دریاچه در این‌جا نیست /بی‌شک شعله‌هایی این‌جاست زیباترین شعله، آتش نوروز).

او فرزند مردمی بود که نسل‌کشی، برادرکشی، عصیان و کوچ را تجربه کرده بودند. او هلوکاست، یا کاره‌سات (فاجعه نسل‌کشی ) در قرن ۲۰ را، تابلویی از قرن شکست و نبرد خلق بی‌امان ملت کرد کرده بود. آزادی را بارها سرود تا آدمی واژه رهایی را از یاد نبرد و می‌دانست که آدمی در همه حال دوست‌دار رهایی است. شیرکو، در خاکی زیست و به مردمی تعلق داشت که در زبان آن‌ها بیم اضطراب توام با امیدشان، سایه به سایه هم دیده می‌شد. صلیب عیسی، سربریده حسین، تا چوار چرا و تا مرگ شاعران و جنگجویان راه رهایی و دار مرگ پروانه‌ها و پرندگان را شعر کرده. او گل را، و خاک را، ماه و خورشید و عناصر طبیعت را، بارها نماد کرد و کردستان را خوب سرود. شعر او قواعد معهود را خرد کرد و زمینه‌ساز شعر چند صدایی با استفاده از کاراکترهای گوناگون بود. شعر شیرکو، آموزش تمرین دموکراسی در جهان بویژه خاورمیانه بود. او ژرف بود چون دریا، چون جان آدمی. زبان ملتی بود که زخم کوچ و مرگ و فقر و تبعیض به جان داشت. چشم‌انداز شعر او چشم‌اندازی جهانی و شعر او پر‌نبض و مواج  بود. او آزادی را سرود و بویژه زن و زندگی را. زن را خالق و آفریننده می‌دانست نه ضعیفه. چرا که این نوع نگاه نو و تازه را دیده بود. او تاریخ و نگاه اندیشمندان ملتش را آگاهانه پی گرفته بود.  جنبشی که سال‌ها به راه افتاده بود. بوژانه وه (زندگی  دوباره) را در  زنان میهن‌اش دیده بود. شاعری آوانگارد و پیشرو بود، چه در اندیشه و چه در سبک .

ئەو مەلانەی بە ئاسمانەوە ئەکوژرێن/ گەر ئەستێرە و پەڵە هەور/ با” و هەتاویش/ تاوانکەران بەدی نەکەن/ ئاسۆ”ش گوێی خۆی کەڕ کا لێیان/ شاخ و ئاویش لە بیریان کەن/ هتدد… هتدد/ تاقە درەختێ هەر ئەبێ بیانبینێ و / ناویان لەسەر/ ڕەگەکانی خۆی بنووسێ

( آن پرندگانی که در آسمان کشته می‌شوند/ حتی اگر ستاره و ابر/ باد و آفتاب هم/ جنایتکاران را نبینند/ افق هم خودش را به کری اگر بزند/ کوه و آب نیز، فراموششان کنند/ سرانجام تک درختی پیدا می‌شود/ ببیندشان و نامشان را/ بر ریشه های خود بنویسد).