دانشگاه » مقالات و یادداشت‌ها
کد خبر : 1878
پنجشنبه - ۱۲ تیر ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۱

تاختن به دانشگاه بی‌پرده و بی‌هزینه است


با سپاس فراوان از معاونت محترم فرهنگی دانشگاه رازی برای فراهم نمودن زمینه گفتگو و نقد در فضایی دوستانه و کارآمد، نظرات بی‌پرده فعالین محترم رسانه‌ای کرمانشاه را خواندم و به نوبه خود استفاده کرده و از دیدگاه ایشان آگاه شدم. ضمن احترام به همه این عزیزان با بخش‌هایی از نظرات ایشان موافقم؛ همچون بی‌تفاوتی نسبی بعضی اساتید نسبت به جامعه، عافیت‌طلبی برخی از آنان، اهتمام بیش از اندازه در چاپ مقاله (که البته از سیاست‌های تزریق شده از سوی وزارت عتف است) و مسائلی که در فرآیند جذب اساتید وجود دارد. اما مطالبی را نه به عنوان پاسخ، بلکه دیدگاه شخصی، به‌عرض می‌رسانم.
پیش از هر چیز واقعیت این است که دانشگاه نیز جزئی از بدنه دولت است (البته دانشگاه‌های دولتی) با همه کمی‌ها و کاستی‌ها. اما به‌طور کلی، نگاه صرفاً منتقدانه و یافتن مقصرین غیرخودی و مسئول شمردن دیگران برای مشکلات کشور و جامعه، امری فرا-گیر شده است. کما اینکه، این دیدگاه در گفته‌های دوستان رسانه‌ای نیز موج می‌زند. جالب اینکه، در شرایط فعلی به دلایل فراوان ازجمله نجابت دانشگاه و دانشگاهیان، همواره دانشگاهیان از نخستین قربانیان دیدگاه‌های منتقدانه و تند بوده و مسبب بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌ها معرفی می‌شوند. حتی مسئولینی که خود در بسیاری از زمینه‌ها باید مسئول و پاسخگو باشند، با ژستی روشنفکرانه گاه و بیگاه “با استراتژی حمله، بهترین دفاع است” دانشگاه را زیر سوال می‌برند که دانشگاه چه کرده است! همه‌گیری این دیدگاه تا حدی است که گاه خود دانشگاهیان نیز تحت تأثیر قرار گرفته و خودزنی می‌کنند!
ضمن احترام به دیدگاه دوستان، اینجانب عامل اصلی ضعف و ناکارآمدی دانشگاه را اتفاقاً سیاست‌زدگی می‌دانم، نه نبود یا کمبود فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و دغدغه‌مندی. دوستان عزیز رسالت و وظیفه اصلی دانشگاه تولید علم است. همانگونه که دیگر سازمان‌ها و ارگان‌ها نیز وظیفه درست و اصلی خود را به‌خوبی انجام نمی‌دهند، دانشگاه نیز از مسیر اصلی خود که تولید علم می-باشد، دور شده است. ورزش سیاست‌زده است، دانشگاه نیز…. آنگاه خرده نیز گرفته می‌شود که چرا به اندازه کافی سیاسی نیست! اگر بنا به نقل قول و خاطره یکی از دوستان رسانه‌ای، استادان و دانشجویان به‌جای آموزش و فراگیری علوم و فنون، در سطح شهر غلغله به‌پا کنند و شعار روشنگرانه سردهند، اشتباه است. نه اینکه نباید کسی مطالبه‌گر باشد، نه اینکه نباید کسی از دردهای مردم و جامعه بگوید. اتفاقاً باید گفته شود، اما دوستان مطبوعاتی، این دقیقاً وظیفه شما به عنوان اصحاب رسانه و خبرنگار است! کاری که رسالت شما می‌باشد را از دانشگاهیان انتظار دارید و بر آنان خرده می‌گیرید که چرا به‌دلیل مصلحت‌اندیشی، وظایف مربوط به شما را انجام نمی‌دهند؟! برملا نمودن و پیگیری دزدی‌های کلان، خیانت‌ها به مردم و میهن و خروج سرمایه‌های ملی از کشور و … بر عهده خبرنگاران بی‌باک، دلسوز و متعهد است. وظیفه استاد دانشگاه این نیست که در دفتر روزنامه شما برای گزارش و دغدغه‌مندی حاضر شود! این خبرنگار شما است که اگر دغدغه و پرسشی دارد یا به دنبال گزارشی سالم است، بهتر است به دانشگاه تشریف بیاورد! آنهم نه فقط به نزد اساتیدی خاص و معدود. اجازه دهید هر کسی در حیطه تخصص و مسئولیت خود انجام وظیفه کند.
رسالت اصلی دانشگاه تولید علم است، نه تنها در ایران بلکه در جهان. اشتباه برداشت نشود، تولید علم تنها تولید مقاله نیست، بلکه مقاله و کتاب بخشی از آن است. ماهیت علوم نیز متفاوت است، از بنیادی تا کاربردی. بنابراین، به یک استاد در زمینه‌های بنیادی ایرادی وارد نیست که چرا تاکنون چندین مقاله معتبر به چاپ رسانده، اما هیچ وسیله‌ای درست نکرده است! اتفاقا او به‌خوبی انجام وظیفه کرده است و ای‌کاش همه مسئولین همانند او انجام وظیفه کنند! این پنداشت‌های نادرست و غیرکارشناسانه از روی ناآگاهی است و دانسته یا ندانسته به دانشگاه و سرانجام به جامعه ضربه می‌زند. متأسفانه، سیاست‌زدگی دانشگاه به اندازه کافی به جامعه و دانشگاه لطمه زده است. اگر دانش‌آموخته کارآمد از دانشگاه به جامعه نمی‌آید، یکی از دلایل آن قطعاً سیاست‌زدگی دانشگاه و محدود بودن اساتید در آموزش، ارزیابی و اجرای استاندارهای علمی لازم در فرآیند دانش‌آموختگی دانشجویان است. به همین ترتیب انتصاب مدیران سطوح بالا و میانی وزارتخانه و دانشگاه‌ها نیز نه بر مبنای شایستگی، بلکه بر اساس طیف سیاسی است. بدیهی است دانشگاه رازی نیز از این قاعده مستثنی نیست. هنگامی‌که انتخاب مدیر بر مبنای طیف فکری محدود شود، بسیاری از گزینه‌های کارآمد کنار گذاشته شده و کارایی پایین می‌آید. به هر حال با علم بر کاستی‌های موجود، دانشگاه‌ها در عین مظلومیت و نجابت، به امر شریف آموزش و پژوهش پایبند بوده و در قیاس با دیگر زیربخش‌های دولتی و غیردولتی، سربلندتر انجام وظیفه می‌کنند.
نکته دیگر اینکه، شکاف موجود بین جامعه و دانشگاه یا صنعت و دانشگاه، بیش از آنکه به‌دلیل عدم حضور همکاران دانشگاهی در عرصه‌های علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و صنعتی باشد، پیامد هراس پنهان مدیران غیردانشگاهی از حضور دانشگاهیان در عرصه تصمیم‌گیری و اجرا است! مدیران غیرمسئول (نه همه مدیران) سیاست‌گذاری‌هایشان را، بدون حضور، مشاوره و نظارت دانشگاهیان سهل‌تر به سرانجام می‌رسانند!
به امید روزی که همه مردم ما، در هر پست و مسئولیتی، کار خود را به‌خوبی انجام دهند تا روزهای زیبایی پیش‌رو داشته باشیم.