دانشگاه و ضرورت ورود به فضای مجازی
امروزه تعاملات اجتماعی را میتوان در قالب دو جهان واقعی و جهان مجازی تقسیم کرد، در حالیکه نحوه ارتباط در این دو جهان متفاوت است. شبکههای اجتماعی مجازی یکی از مهمترین دستاوردهایی است که اینترنت به همراه داشته است؛ شبکههای مجازی به سرعت رشد کرده اند و روزبه روز میان افراد محبوبیت بیشتری پیدا میکنند. این گونه شبکهها در واقع نوعی رسانه اجتماعی هستند که شیوه جدیدی از برقراری ارتباط و اشتراک اطلاعات را امکان پذیر کرده اند و نقش مهمی در شکل گیری و جهت دهی افکار عمومی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی بازی میکنند.
تاریخ عملکرد رادیو، تلویزیون و مطبوعات بهخصوص در کشورهای جهان سوم مطلوب نبوده و به همبن دلیل این جوامع بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. مردم در این کشورها عقیده دارند که این فضا کاملاً باز، آزاد و انتخابگرانه است، برخلاف رسانههای رسمی و روزنامهها که عموماً گروهی خاص در پشت آن قرار دارند و صاحبان ثروت و قدرت آنها را اداره و هدایت میکنند چانچه این رسانهها اهداف، سیاستها و گرایشهای خاصی دارند که میتواند با گرایش مردم مغایر باشد. برتری شبکههای اجتماعی به رسانههایی چون صداوسیما به علت وجود این آزادی ارتباطات و اطلاعات کاملا مشهود است. از آنجا که در شبکههای اجتماعی مجازی، کسی چیزی را به دیگری تحمیل نمیکند، فرض بر این است که بدیهیترین حقوق انسانی و اجتماعی در این شبکهها رعایت میشود. اساساً این فضا بستر گفتوگو در جامعه مدنی مبتنی بر تبادل اطلاعات، آزادی اطلاعات، گفتوگو، رشد اجتماعی، فکری، فرهنگی و رشد تعاملات انسانی را فراهم میآورد.
از آنجا که دانشگاه، زیرسیستمی از کل جامعه و دستخوش تمامی تغییرات آن است، امروزه ساختار روابط میان استادان دانشگاه و مردم نیز به موازات بسیاری دیگر از ساختارهای ارتباطی تغییر یافته است و به همین سبب به بازسازی و نگرشی نو در این زمینه نیاز مبرم وجود دارد. در این راستا فضاهای مجازی نوین مانند انواع شبکههای اجتماعی و حتی فضاهای مجازی که در پرتال دانشگاهها به وجود آمده، حوزه ارتباطات دانشگاهیان را گسترش داده، پس بدیهی است بسیاری از ارتباطات و رخدادها در این شبکهها اجتنابناپذیر باشد. تفاوت این شبکه ارتباطات با شبکه ارتباطات در نسلهای گذشته دانشگاهیان آنجا بیشتر میشود که دغدغههای افراد هم از دانشِ صرف، به حوزههای متنوعی گسترش یافته است. البته درجریان تفکر آکادمیک میتوان به دنبال حریمی برای ارتباط بود که از یک سو با کمالات اخلاق و با استانداردهای انسانی و از سوی دیگر با شرایط فرهنگی و اجتماعی و ابزارهای روزآمد همخوانی داشته باشد. هرجا سخن از دانشگاه و دانشگاهی مطرح است، نخستین ویژگی که به ذهن متبادر میشود، رشد یافته بودن انسانهای دانشگاهی است و فرض بر این است که دانشگاه انسانها را رشد میدهد.
نکته مهم دیگر این است که در مجموعه دانشگاهی تعابیر ویژهای از نسل اول تا نسل چهارم دانشگاهها ایجاد شده و امروز این تعابیر در نسل پنجم دانشگاهها قرار دارد. در نسل پنجم دانشگاهها، تمدنسازی دانشگاهها مطرح میشود. مرز میان این نسلها کاملاً دقیق نیست و مشخص نیست که هر یک کجا تمام شده و نسل بعدی از کجا، آغاز میشود اما در یک قالب کلی فرض بر این است که در نسل اول شروع به کار دانشگاه با آموزش است. در نسل بعدی موضوع پژوهش مطرح میشود و آموزش و پژوهش در کنار هم قرار میگیرند. همچنین در نسل بعد موضوع کارآفرینی مطرح شده است و در ادامه نسل چهارم و پنجم دانشگاهها مطرح میشود. هنگامی که دانشگاهها وارد نسل چهارم میشوند، دانشگاه دیگر نمیتواند یک مجموعه صرفاً علمی باشد. در این مرحله تمام تلاش این است که دانشگاه در بخش مسئولیت اجتماعی انجام وظیفه کند و آموزش در آنها بایستی بصورت اکوسیستمی و بر اساس نیازهایی مرتبط با مولفههای جامعه مدنی، بحثهای محیط زیست، شکل بگیرد. در این صورت منابع علمی، بین رشتهای، چند رشتهای و فرارشتهای بوده و مسئولیت اجتماعی برای دانشگاه های نسل چهارم یک وظیفه مهم است.
اما متاسفانه از ظرفیت فضای مجازی در کشور ما آنچنان که باید بهرهبرداری نشده و مخصوصاً حضور نخبگان و دانشگاهیان در عرصههای مختلف در این فضا مغفول مانده است. البته بایستی اذعان نمود که بیشترین قشری که این فضا را درک نموده اند مردم هستند و نخبگان و دانشگاهیان باید با حضور فعالانه و پیشدستانه در این عرصه برای ایجاد محیطی پویا و سالم و تاثیرگذار برای شهروندان تلاش نمایند.
در مقایسه کشور ایران با دیگر کشورها، میتوان به این نکته رسید فضای مجازی در دنیا به شدت اجتماعی و برخلاف آن در ایران سیاسی است. این یکی از مشکلات ما در این حوزه است. ما حتی اگر از دریچه اقتصادی به فضای مجازی وارد می شدیم سایر حوزههای تکنولوژی و اجتماعی را نیز می توانستیم در اختیار داشته باشیم. در دنیای اقتصاد، پلتفرمی در حال پیاده سازی است. این پلتفرم بخش بزرگی از بازار دنیا را تصاحب کرده و به عنوان اولین قدم در شرایط کنونی بهتر است در دانشگاه بر روی مدل های اقتصادی فضای مجازی، حکمرانی آن، اجتماعی شدن سیاست و تبدیل نقش نخبگان سیاسی به نخبگان اجتماعی در زمینه تکنولوژی نظریه پردازی شوند و دانشگاهیان با بومیسازی مدلهای اقتصاد، پلتفرمی براساس بافت اقتصادی و سیاسی کشور، بتوانند مدلهای کلان در نظام حکمرانی سیاسی و اقتصادی فضای مجازی را ایجاد کنند.
البته آسیبهای فضای مجازی که در جای خود باید بهطور جدی دنبال و رفع شود ـ نباید ما دانشگاهیان را دچار خطای محاسباتی کند و موجب شود که خود را از فرصت کمنظیر ارتباط با مردم در این بستر محروم کنیم بلکه بایستی از فرصت باارزش فضای مجازی استفاده کرد و با اطلاع از نظرات و سؤالهای افکار عمومی، یک حضور مؤثر و جریانساز را بهنفع مردم رقم زد.
چه قبول کنیم چه قبول نکنیم فضای مجازی امروز حرف اول را می زند، ما باید تولیدات تخصصی خودمان را در فضای مجازی روز به روز گسترش دهیم.