نقد فیلم سینمایی خروج
فریادی از جنس حاتمیکیا
شمسی رنجبر | «خروج» با اکران آنلاینش به شیوهای متفاوت نگاه مخاطب را تجربه کرد، هرچند با نبود حق کپی رایت نگرانیهای زیادی برای عوامل فیلم وجود داشت و دارد اما این شیوه اکران خود گامی در مسیری جدید است. با گذر از این مسائل و مواجهه با فیلم، ما همچنان با شخصیتهایی روبرو هستیم که فریاد میکشند. فریادی که در آثار مختلف حاتمیکیا همیشه به گوش میرسد، آن هم با صدای بلند. تنها تفاوت، مقصد فریاد است که به فراخور داستان تغییر میکند. دولت، مردم و … حاتمیکیا در خروج قصهگو نیست، البته بهتر است بگویم مثل همیشه قصهگو نیست. تمرکز بر عناصر غیرروایی و قالب کلیشهای کاراکترهایش تکرار شده است. کاراکترهایی که از آدمهای واقعی فاصله بسیار دارند و تنها میخواهند شعار نویسنده و کارگردان را به شکل خستهکننده و غلوآمیزی در گوش مخاطب داد بزنند، طوریکه گاهی مخاطب احساس میکند روبروی تلویزیون نشسته است و شعارزدگی برای این قاب، امری طبیعی جلوه میکند. فقدان توجه به بازیهای فرعی و به تبع آن بازیهای فرعی ضعیف، چنان ضربهای به فیلم وارد کرده است که کاراکتر اصلی نمیتواند به تنهایی بار این نابه سامانی را بر دوش بکشد. چرا که کاراکتر رحمت، با وجود بازیگری توانا چون فرامرز قریبیان همچنان خلاهایی دارد که ارتباط محکم مخاطب با او را دچار مشکل میکند. پانتهآ پناهیها نیز نقشی جدید بر عهده ندارد، نقشی است که در سالهای اخیر در آن حرفهای شده و بازیگری توانمند است اما همچون مهدی فقیه و کاراکترش تنها میتوان گفت “نقش بهش میاد” و این از جمله تنها بر تکرار نقش دلالت دارد. مخاطب لحظهها را به امید دیدن نقطه اوج میگذارند غافل از اینکه اوجی وجود ندارد و او فقط در حال تماشای کاریکاتورهایی است که شریفینیا جمعشان را کامل کرده است. گویی حاتمیکیا به هر امری متوسل شده تا موفقیت حاج کاظم را تکرار کند اما نسخه بازتولیدش به حدی ضعیف است که مخاطب باور نمیکند مشغول دیدن سینمای حاتمیکیا است. کسی که در برههای آثار مقبولی را برای ارائه داشت. این چنگ زدن به هر چیزی، حتی در نام محل سکونت رحمت، یعنی «عدل آباد» که به ابتداییترین و دمدستیترین نحو ممکن انتخاب شده کاملا نمایان است، ویژگیای که در فیلم «چ» در قالب دیالوگها میدیدیم و اینجا به حوزههای دیگر تسری پیدا کرده است. پیرمردها به دل جاده میزنند و فیلم به کشمکش بین دو یا چند گروه تظاهر میکند تا اعتراضی را که موجه نیست توجیه سازد اما در انتها شخصیتها همانند که در ابتدا بودند، بیآنکه کشمکشی در کار باشد. اعتراض موجه نیست چون دلیل آن را مشخص نکرده است و پرداخت به متن واقعیتش را کنار گذاشته است. دیگر طغیان این کهنه سرباز آثار حاتمیکیا نه تنها فضای تفکری ایجاد نمیکند؛ بلکه کمدی ضعیفی را شکل میدهد که شریفینیا با آن تیپ ریاکار همیشگیاش بر ضعفش صحه بگذارد. در نهایت بعد از شروع خوب فیلم، مخاطب در ناامیدی سقوط میکند و با پایانی منفعل، تیتراژ پایان را به چشمهای مخاطب تحمیل میکند.
نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
بازیگران : فرامرز قریبیان، پانتهآ پناهیها، کامبیز دیرباز، جهانگیر الماسی، سام قریبیان، گیتی قاسمی، محمدرضا شریفینیا، محمد فیلی، مهدی فقیه، آتش تقیپور، اکبر رحمتی