به مناسبت بیستمین سالمرگ «هانیبال الخاص»
نقاش ژستهای انسانی
شمسی رنجبر | «هانیبال الخاص» را میتوان از تأثیرگذارترین نقاشان معاصر در نقاشی مدرن دانست که آغازگر سبک طراحی فیگوراتیو بود. او میگفت: «هر وقت نگاه میکنم که چطور شده که من نقاش شدهام، میبینم تصادفهایی بوده، امکاناتی در کنار من بوده که چه بسا دست خود من هم نبوده، یعنی اتفاق افتاده و من شدهام نقاش». نگاه الخاص به آدمها نگاهی گذرا نبود، او به دنبال مفاهیمی میگشت که دیگران به سادگی از کنار آنها عبور کرده بودند. حتی در صف ایستادنهای معمولی برای او منبع الهام و جای تفکر بود. او میگفت: «خیلی دوست داشتم به قیافه و نگاه آدمها فکر کنم و عمق عواطف، اندوه، تکبر، خودخواهی و مهربانی آنها را دریابم. در دانشگاه، از کلاس کشیدن اندام انسانها لذت میبردم. بیشتر دوست داشتم بروم در کلاسهای مدل زنده، نقاشی کنم. در همان کلاس بود که برای اولین بار کارهای ذهنی کردم. آن کار ذهنی پر از صورتهای آدم بود. تخیلات بیشتر روی کارهایی بود که در آن اندام انسان و چهره انسان بود، ولی اولین باری که در کارهایم موضوعی را نگه داشتم و تکرارش کردم و بعدها به صورت امضاء کارهای من شد، وفور آدم بود. یک صورت اینجا و یک صورت آنجا میگذاشتم؛ یک اندام را اینجا و یک اندام را آنجا. بعد کمکم پرداختم به پیوند آنها، اولین رابطهای که در ایران زیاد به آن برخوردم، صف بود. آدمهای پشت سر هم ایستاده، صف دراز آدمها. از اینجا تا ابتدا و تا بینهایت، تا قیامت دارند میروند و حتی یک زمانی تابلوهایی داشتم که چیزی نبود جز صفهای مختلف آدم. چپ و راست میرفتند تا ناپدید میشدن». شاید به همین دلیل بود که پزشکی را رها کرد و بعد از گذر از فلسفه، آرامش و معنای زندگیش را در هنر یافت. او در آمریکا پزشکی میخواند اما نخواست آن را به عنوان مسیر زندگی ادامه دهد. از پزشکی انصراف داد و به سمت ایلستراسیون یا تصویرسازی رفت، به سمت علاقهای که از دوران کودکی در او وجود داشت. هانیبال میگفت: «من وقتی بچه بودم بیماریای گرفتم که بعد از آن دستهایم میلرزید و صدایم هم همینطور. هر وقت نقاشی میکردم مادرم میگفت، حیف هانیبال دستهایش میلرزد، و گرنه میبردمش کلاس نقاشی». اما او در این زمینه تا مقطع کارشناسی ارشد پیش رفت. مدتی را از «آلکسی گیورگیز»، نقاش روسی، نقاشی آموخت و در چهارده سالگی برای اولین بار با رنگ و روغن آشنا شد. هانیبال مشتاقانه پالت گیورگیز را پاک میکرد و رنگها را برایش میچید و به نقاشیهایش نگاه میکرد. جایی گفته است: «گاهی هم کاغذ و رنگ به من میداد و میگفت نقاشی کن». او بعد از این مرحله از «جعفر پتگر» نقاشی کلاسیک را آموخت. هانیبال الخاص، در ۲۶ خرداد سال ۱۳۰۹ در کرمانشاه در خانوادهای آشوری به دنیا آمد. پدرش کارمند گمرک بود و هر چند وقت یکبار از شهری به شهری دیگر میرفت. او علاوه بر نقاش، مدرس، مترجم و نویسنده بود. تدریس هنر از فعالیتهایی او در برهههای مختلف زندگیاش بود و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد و دانشکده مانتیسلو آمریکا تدریس میکرد؛ هرچند به گفته خودش نه حقوق بازنشستگی میگرفت و نه بیمه پزشکی داشت. او همچنین شاگردان به نامی تربیت کرد، از جمله «مسعود سعدالدین»، «نصرالله مسلمیان»، «نیلوفر قادرینژاد»، «بهرام دبیری»، «هادی ضیاالدینی» و «محمدعلی بنیاسدی». «ترانه صادقیان» یکی از شاگردان الخاص در جایی گفته است: « وقتی با بچهها کار میکرد تنها اصراری که نداشت، این بود که نقاش بشوند. او دوست داشت همه ما درست زندگی کردن و لذت از آن را یاد بگیریم. الخاص نکاتی را به شاگردانش یاد میداد که از درون تغییر کنند».
از الخاص اشعاری در قالبهای مختلف به جا مانده است. او اشعار نیما یوشیج، پروین اعتصامی و ایرج میرزا را به زبان آشوری برگردانده است و با نویسندگانی مانند جلال آلاحمد، غلامحسین ساعدی، نادر نادرپور، سیروس طاهباز، جمال میرصادقی، محمد قاضی، رضا براهنی و محمود اعتمادزاده دوستی داشت. الخاص مخالف سانسور بود و قبل از انقلاب برای آزادی نشر و بیان، به عنوان شاعری آشوری عضو «کانون نویسندگان ایران» شد. چاپ سوم کتاب از غربت با عشق، مجموعه نامههای هانیبال الخاص به م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی)، به کوشش و با مقدمه محمد مفتاحی خرداد۱۳۹۸از انتشارات نگاه منتشر شد. هانیبال عضو شورای هنرمندان و نویسندگان ایران و عضو دورههای مختلف دوسالانه نقاشی معاصر ایران در دهه ۳۰ و ۴۰ بود و به مدت دوسال گالری« گیل گمش» را که از اولین گالریهای معاصر ایران بود، اداره کرد. او برپایی بیش از صد نمایشگاه انفرادی و ۲۰۰ نمایشگاه گروهی در ایران، اروپا و آمریکا و کانادا را در کارنامه کاری خود دارد. از دیگر فعالیتهای او نوشتن نقد هنری در روزنامه کیهان به مدت چهار سال و ترجمه چندین کتاب به زبانهای فارسی و آشوری است. از تالیفات او میتوان به ۱۰ داستان کوتاه (منتشرشده در روزنامهها و مجلات)، مجموعه ۵ جلدی برای مدارس تکنیکی ایران شامل طراحی نقاشی، تاریخ، هنر و مجسمهسازی، ترجمه بیوگرافی آلفارو سیکروس (نقاشی مکزیکی)، ترجمه ۱۰۰ شعر از کارل سندبرگ، نوار اشعار انتخاب شده از نیمایوشیج، ترجمه و تالیف اشعار قومی آشوری، ترجمههای اشعار فارسی با همکاری برایان برگلانه، تصویرسازی بیش از ۲۰ جلد برای مجموعههای منتشر شده، تصویرسازی بیپرده با آفتاب اشاره کرد.
در حوزه نقاشی از الخاص ۳۰۰ متر مربع نقاشی دیواری، سه پرده ۱۵ قطعهای و چهار پرده هشت قطعهای به جا مانده است. یکی از مهمترین آثار او تابلوی ۱۵ قطعهای آفرینش است.
فراوانی ژست انسانی بر زمینه تابلو جزء اولین محور از محورهای گوناگون نقاشیهای الخاص است. فضا در آثار او با زمینههایی در ابعاد و حالتهای مختلف نمایان میشود و پیوند میان این صورتها و کالبدها ذهن را به سیالیتی بازگوینده نزدیک میکند. دومین علامت نقاشیهای الخاص رنگهای ممتاز است؛ رنگهایی که تماماً عکسالعمل سرچشمههای هنر شرقی است. آثاری که نظیر فرشها و پارچههای شرقی از تقابل رنگهای گرم و سرد با بیشترین سادگی نتیجه گرفتهاند و سرشت تفکر شرقی را در خود دارند. یکی دیگر از خصوصیتهای هنر الخاص، استفاده از دانستههای افسانهای و قدیمی به عنوان سوژه نقاشی است. با آنکه هنرمند سالهای زیادی را در غرب به سر برد، اما هرگز پیآمدهای دیار مادری خود را ترک نکرد و با ارادهای شایان توجه تلاش کرد رسم و رسومهای ایرانی در روایتگری، افسانه، نگارهگری و افسانهپردازی را در مجرایی تماماً مدرن بازسازی کند. با وجود جریان سبکهای تجریدی در دوران طول عمر هنرمند در غرب، نقاشیهای الخاص را میتوان طراحیهای رنگیای دانست که در فضایی ناآشنا، رویدادی نوین از قصهنگاری را تعریف میبخشند.
هانیبال زندگی در هشتمین دهه عمرش را معجزه میدانست. او بیماریهای زیادی را تحمل کرد و از کودکی با آنها درگیر بود. میانگین عمر افراد خانوادهاش ۶۵ سال بوده و میگفت: «من فعلاً ۱۵ سال بیشتر عمر کردهام. خوب این خیلی خوب است».
هانیبال خرداد ۱۳۸۹ برای شرکت در مراسم بزرگداشتی که شاگردانش در خانه هنرمندان ایران برایش برگزار کرده بودند، به ایران آمد و در صورت تأمین هزینههای بیماری و بیمه شدن در کشور میماند. اما از جانب مسئولین حمایتی صورت نگرفت و او مرداد به آمریکا بازگشت و ۲۳ شهریور به دلیل بیماری سرطان و کهولت سن در ایالت کالیفرنیای آمریکا در گذشت. به دلیل همزمانی درگذشت هانیبال الخاص و برپایی نمایشگاه «هنر معاصر ایران» در گالری ماه مهر تهران، آثار او نیز به نمایش درآمد.