آتش در چرخه حیات
رشته کوه زاگرس وسیعترین رویشگاه جنگلی در کشورمان است. مساحت این رویشگاه غنی به بیش از ۶ میلیون هکتار در یازده استان کشور میرسد. انواع گونههای درخت بلوط اصلیترین گونه رویشی در این زیستگاه غنی است، اما سالهاست که زخم توسعه ناپایدار انسانی بر پیکره این زیستگاه خودنمایی میکند. جادهکشی، معدنکاوی، عبور خطوط انتقال گاز و نفت، توسعه اراضی کشاورزی و چرای مفرط دام و ذغالگیری و… در کنار خشکسالی و کاهش نزولات جوی و انواع بیماریها و آفات طبیعی و اخیراً موضوع آتشسوزیهای عمدی و غیر عمدی بلای جان رویشگاههای جنگلی و خصوصاً گونه ارزشمند بلوط در کشورمان شده است. بطوریکه عملاً زایش طبیعی و تکثیر آن در کشورمان به صفر رسیده و هر ساله بخش قابل توجهی از ذخایر باقی مانده این رویشگاههای ارزشمند و ذخایر طبیعی به دلایل گفته شده قربانی توسعه بیضابطه انسانی میگردند. از آنجا که شواهد بیانگر از دست رفتن توان زیستی رویشگاههای جنگلی و خصوصاً گونه بلوط در کشورمان است؛ در این نوشتار هر چند کوتاه سعی بر آن دارم که بگویم چرا وجود رویشگاههای جنگلی و خصوصاً گونه بلوط در کشورمان مهم است. در اهمیت رویشگاههای جنگلی در کشور خشک و نیمه خشکی همچون ایران همینقدر بدانیم کافی است که ما در کشورمان بیش از ۹۰ میلیون هکتار بیابان داریم و این عدد در مقابل تنها ۶ میلیون هکتار رویشگاه جنگلی زاگرس و کمتر از ۳ میلیون هکتار رویشگاه جنگلی هیرکانی شمال کشور رقم بسیار قابل توجهی است. این موضوع لزوم توجه و حراست از رویشگاههای جنگلی کشور را بیش از پیش گوشزد مینماید. این درحالی است که در سالهای اخیر بیشترین تخریب نیز در همین مساحت اندک و فقیر اتفاق افتاده است. ما باید بدانیم که مهمترین نقش این رویشگاههای جنگلی در کشور تعدیل و تنظیم اقلیم و ایجاد رطوبت مناسب در هوا، ذخیره و هدایت آبهای حاصل از بارش و تبدیل آن به منابع زیرزمینی، حفظ خاک و جلوگیری از وقوع سیل و ایجاد زیستگاههای طبیعی برای انواع گونههای جانوری و … است. بطوریکه ارزش مادی هر اصله درخت جنگلی بلوط توسط نهادهای ذیربط بیش از ۲۰۰ هزار دلار برآورد میگردد. بد نیست بدانیم با توجه به درگیری کشورمان با پدیده گرد و غبار بیابانهای همسایگان، هر هکتار رویشگاه جنگلی بلوط به دلیل پهن برگ بودن، توان تصفیه بیش از ۷۰ تن گرد و غبار موجود در هوا را دارا میباشد. پس وجود این رویشگاهها امری حیاتی بوده و موجب بهبود شرایط زیستی همه ما خواهد بود. حال با دانستن اهمیت این رویشگاهها و خصوصاً گونه بلوط باید عنوان نمود اگر تا به امروز در مقابل از بین رفتن رویشگاههای جنگلی کشورمان بی تفاوت بودهایم؛ باید بدانیم که زوال آنها به تدریج موجب زوال کل چرخه زیستی خواهد شد که ما نیز جزیی از آن بوده و هستیم. این در حالی است که برای تشکیل یک رویشگاه جنگلی از درختان بلوط به بیش از ۴۰ سال زمان در شرایط ایدهآل نیازمندیم، چرا که اساساً بلوط گونه دیررشدی است که پنج سال طول میکشد که جوانه سربرآورده از خاک آن ۷۰ سانتیمتر رشد نموده و پس از گذشت ۳۰ سال و عبور از انواع مخاطرات به ارتفاع ۲ الی ۳ متر برسد. پس از دست رفتن حتی یک درخت بلوط نیز با توجه به این امر خسارتی فاجعهبار خواهد بود. حال چگونه است که این شاهکار خلقت که حاصل سالها ممارست مام طبیعت است با تیغه بلدوزری فرو میافتد یا شاخههایش به ضربت تبری قطع میگردد و یا تنهاش در آتش غفلت انسانی میسوزد. این یعنی اگر غفلت کنیم حاصل دهها و صدها سال تلاش طبیعت، به یک لحظه از بین میرود، امیدوارم فقط و فقط بیشتر حواسمان را جمع کنیم.